۱۴ پاسخ

عزیزم به دکترت بگو سونو انجام نمیدن ، بالاخره یه راهی میذارن جلوت
شاید فیبروم داری یا آندومترت کیست داره یا چسبنده شده ، اصن شاید سقط کردی خبر نداشتی
برو دکتر قشنگ همه چی رو توضیح بده لااقل سونوی خارجی انجام بده ، نمیشه که همش خونریزی چیزی نمیمونه ازت ، اون کمخونی هم ک میگی آهنت یه واحد کم بوده ، ممکنه"" ذخیره"" آهن (فریتین )که دکترا معمولا نمینویسن تو آزمایش پایین اومده باشه
جدی بگیر دکتر زنان تو اپلیکیشن اسنپ خوبه من راضی بودم

ببین این همش یه نشونه ست دیگه
رحمت داره بهت اخطار میده احتمالا فیبروم یا کیست داری
برو دنبال دکترای خوب و درمان
اصلا صبر نکن با مفنامیک قطع شه

من چند سال پیش اینجوری بودم چند تا دکتر عوض کردم تا آخر فهمیدن دیابت پنهان دارم ناشتام ۸۵ بود ۲ ساعت بعد از گلوکوزم ۴۰۰ بود ۳ ماه تو راه بیمارستان و آزمایش بودم بعد هم گفتن تنبلی تخمدان گرفتم گلی دارو خوردم و آمپول زدم تا خوب شدم ‌. ی چچکاب کلی بده

هرماه اینجوری هسی؟

برو بیمارستان استرس نداری

من خواهر بزرگم همینجوری یه دفعه خونریزی شروع شد هر چی دکتر رفت شهر خودمون کاری نکردن براش رفت دکتر کرمان هیچی دیگه نمونه از رحمش گرفته بودن گفته بودن فیبروم دیگه بخاطر اینکه دیر اقدام کرده بود رحمش برداشتن .گفتن خونریزی برا سلامتیت خطر داره

ببخشید خونریزی از جلو دیگه؟
شاید فیبروم داری حتما سونو بده. مامان منم داشت خیلی خون میرفت ازش. خالمم همینطور

برو سونو شکمی بده منتظر داخلی نباش. برو مرکز سونوگرافی بگو مشکلتو وقتی دکترر میگه یعنی میشه دیگه

خیلی بده دقیق حال تو داشتم وقتی این لخته ها دفع میشد میمردم و زنده میشدم

سنو نرفتی

یه بسته ترنسید بخر هر ۶ ساعت بخور

سقط داشتی؟

من پریودیم دل درد شدم دیکلوفناک خوردم قطع شد دو روز بعدش کم شد

چرا انقد زیاده خونریزیت؟؟

سوال های مرتبط

مامان یاسین ومائده مامان یاسین ومائده ۲ سالگی
مغز من اگر اهن بود الان پوکیده بود خدایا یا تحملمو ببر بالا یا تمومش کن



پس قدیم چیکار میکردن ۱۰ یا ۱۵ تا بچه میاوردن چرا اون موقع بیشفعالی اوتیسم این کوفت زهرمارای الان نبود خدایا کم اوردم کم جوری ک فکر میکنم هر بچه ای ک بیشفعاله یا اوتیسم مثل دخترمن نیس انقد منو میزنه انقد دادمیزنه تا بیدار میشه مانتو هامو میپوشه شروع میکنه باخودش حرف زدن تا بخابه همه چیو پرت میکنه اگر بهش بگی این کارو نکن یا اروم حرف بزن بلوا بپا میکنه دیگه عمیقن خسته شدم از بودنش هرچی خدا رو صدا میزنم‌نمیشنوه انقد سر صدا میکنه هی بهوکه میکنه بهونه هرچیو ک دلیل بر پرخاشش بشه اینجوریه ک هرکاریو بخاد انجام‌بده باید کاری بهش نداشته باشی اگر چیزی بگی داد و بیداد عصبی میشه خودشو میزنه منو میزنه ن هزینشو دارم ک دکتر خوب ببرم ن دیگه تحملشو انقد نیشینم از دستش اشک میریزم‌ک حد نداره تروخدا اگر میخاید زخم زبون بزنید هیچی نگید چون حالم ب اندازه کافی بده اولا فکر میکردم هرچی بگذره بهتر میشه ولی نه راستی اشتهاشم خیلی زیاد شده چیکار کنم خدایا مثل بارون روسرم میباره 🥺🥺🥺🥺