۷ پاسخ

ان شاءالله که بخیر و خوشی پسرتو بغل بگیری عزیزم

ایشاالله صحیح و سالم بغلش میگیری و برمیگردی خونه
نترس عزیزم اون لحظه که صورتش و میبینی انگار توی این دنیا نیستی از بس حسش قشنگه

بسلامتی بغلش بگیری عزیزم

ایشالا بسلامتی زایمان کنی گلم نگران نباش توکلت بخدا

ان‌شاءالله بسلامتی و راحتی بچه ات رو بغل میکنی تموم میشه

میشه توضیح بدی دقیقا انقباض چطوریه ؟

انشالله عزیزم بسلامتی زایمان کنی و بچه آت رو بغل بگیری الکی نگران نباش

سوال های مرتبط

مامان غوره مامان غوره روزهای ابتدایی تولد
تجربه سزارین در نیکان سپیدقسمت‌اول

من در اصل باید ۲۱اردیبهش میرفتم واسه زایمان
چهارروز پیش که رفتم پیش دکترم‌چون خیلی ترسح سبز داشتم دکترم معاینه کرد و قرص داد
دیروز صبح که رفتم حمام قاطی ترشحاتم خون بود دیگه سریع زنگ زدن بلوک زایمان گفتن بیا
ان اس تی گرفتن خوب بود و اینکه سونو رشد و بیوفیزیکال هم دادم همه چی عالی بود دکتر گفت احتمالا واسه معاینه اس
خلاصه ساعت شش از بیمارستان رفتم خونه
خیلی ترافیک بود تا برسیم خونه ۸ شد خیلی کمرم درد گرفته بود رفتم رو تخت دراز کشیدم که بلکه آروم بشم مدام هم بچم سفت میکرد به شدت درد میومد تا اینکه ساعت ۹ یه صدای تق از تو دلم اومد از ترسم بلند نشدم حسم میگفت کیسه آبمه ولی میترسیدم
تا اینکه پنج دقیقه بعد یهو کلی آب ازم ریخت روی تشک
دیگه اولش حسابی ترسیدم و گریه کردم بعدش شوهرم صدا کردم سریع حاضر شدیم جمع کردیم اومدیم بیمارستان از اون طرف هم به دکترم گفتم اونم گفت شما برو من میام
دیگه تا برسیم بیمارستان ساعت ۱۱شد
دکتر زنگ زده بود بلوک زایمان اطلاع داده بود که من دارم میرم با این شرایط
سریع لباسامو‌ در آوردن نوار قلب گرفتن پرونده تشکیل دادن آنزیوکت و سونداژ وصل کردن حاضر و آماده منتظر بودم اتاق عمل بگه بیا
سونداژ اصلااا درد نداشت لیدوکائین زدن
دیگه دردام خیلی داشت زیاد میشد
همسرم‌اومد رضایت داد و پیش بسوی اتاق عمل....
مامان سید کوچولو مامان سید کوچولو ۱ ماهگی
تجربه زایمان
قسمت ۲
دکتر همه چی رو بررسی کردن
چون یه کوچولو حرکاتش اونروز تغیر کرده بود گفتن همین امشب برو یه سونو بده بعدم برو بیمارستان ان اس تی بده
اگه شرایط خوب بود که هیچی برو خونه حواست به حرکاتاش باشه تا دو شنبه ،سه شنبه وقت داری همون تاریخ زایمانم
اگه نه که برو بیمارستان بستری شو
بعد ازشون معاینه تحریکی خواستم
گفتن من خیلی دلم نیست بعدم تو مطب انجام نمیدم چون الان تو مرحله حساس هستی یه وقت کیسه آب پاره بشه خطرناکه تو بیمارستان برو بهشون میگم برات انجام بدن
دیگه من رفتم سونو که همه چی عالی بود
از سونو که اومدن همسرم گفتن به دلم نیست بریم ثامن چون هم پاستور رو قبلا تجربه کردم راضی بودم ثامن معلوم نبود چجوری بازم باشه همم دکترم خیلی دلشون به اونجاست که وااااااقعا این تصمیم خیییلی خیر بود وگرنه بچم شاید تو بیمارستان بدنیا نمیومد یا خانم دکتر نمیرسید بالای سرم
خلاصه رفتم بیمارستان پاستور برای ان اس تی
که ان اس تی خوب بود و همه چی گل و بلبل😂❤️
با خانم دکتر هم زنگ زدن به ماما گفتن معاینه تحریکی هم برام انجام بده
که بنده خدا گفت این معاینه تحریکی نسبت به معاینه قبلی یکم اذیت میشی طبیعیِ عزیزم
و ۲ سانتی که قبل باز بودم باز بود
و گفت اینطوری من میبینم
احتمالا ۲_۳ روز دیگه زایمانته
دیگه ما رفتیم سمت خونه