۱۶ پاسخ

الهی آمین

امام رضا و تمام امامان دیگر بنده ی الله بودن این که توعکس نوشته من مطمئنم که هرچی دارمو امام رضا بهم داده شریک قرار دادن برای الله جل جلاله ونعوذبالله شرک محسوب میشه امام رضا نمیتونه حاجت این همه مخلوق رو ادا کنه چون خودش مخلوق بوده...تنها باید توکل به الله کرد ...البته امام رضا یا هر امام و پیغمبر دیگه ای هم که زمانی که در قید حیات بودن میتونستن با دعا کاری یا کمکی انجام بدن ولی زمانی که فوت کردن دیگه از این دنیا و ادماش خبر ندارن تا بتونن حاجت روا کنن‌....

سبحان الله چرا بعضیا بجای اینکه از الله کمک بگیرین وتنها توکل به الله کنین فقط از امامان مدد می‌طلبین.....پناه به الله اینا شرکه کفره توبه کنید

منم پارسال این موقع مشهد بودم دوست دارم امسالم برم

الهی آمین به حق جواد الائمه 🤲🤲

إلهی آمین 🥲🥲🥲🥲🥲🥲

بخاطر الله اون چن پیام رو که فرستادم کامل بخون بعد نظر بده همش ایه ی قرآن هستش
دیگه من چیزی نمیگم ...سند از قرآن بود.‌..
عاقلان را اشاره ای بس است
تمام

بطور خلاصه توسل مشروع و جایز عبارتند از:

1- تـوسل به ذات خدای تعالی جایز است، مانند اینکه بگوئی: یا الله.
2- توسل به یکی از اسماء الله: یا رحمن، یا رحیم، یا حی، یا قیوم .
3- توسل به صفات باریتعالی: اللهم برحمتک أستغیث خدایا به رحمت تو دادرسی و استغاثه میکنم (فریاد رسی میکنم) و مانند اینها.
4- توسل به دعای مرد صالحی که زنده است و وجود دارد، مثلاً میگوئیم: ای شیخ برایم دعا کن، و ماننـد این، چنانکه صحابـه رضی الله عنهم از رسول الله صلی الله علیه و سلم طلب باران میکردند .
5- توسل به عمل نیک و صالح: مانند قصة اصحاب غاری که صخره ای درِ غار را بر روی آنها بست، و خدا را با اعمال صالحی که انجام داده بودند دعا کردند، خداوند مشکل آنها را بر طرف کرد و از غار بیرون آمدند

خداوند میفرماید: )وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ لاَ یَخْلُقُونَ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ(20) أَمْواتٌ غَیْرُ أَحْیَاء وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ( (21) سورة النحل.
[و بدانید آنچه را غیر از خدا یاد میکنند انها چیزی را خلق نمیکنند و خود نیز مخلوق هستند، اینها مرده و از زندگی بی بهره اند، و هیچ حس ندارند که در چه هنگام مبعوث میشوند].
یعنی آن اولیاء و صالحین مرده اند و زنده نیستند، و آنها از مردگان چیزی خواستند که در مقدور آنها نیست، بخلاف اینکه مرد صالح و نیکوکار زنده باشد، در اینحال جایز است که از او چیزی که میتواند خواست، مانند اینکه بگوئی: ای شیخ از خدا این و این را برای من بخواه، یا بگوید: ای فلانی به من کمک کن تا بدهیم را بپردازم، یا به من کمک کن تا این بار را بر سواریم حمل کنم، و مانند آنچه در استطاعت یاری اوست

دوم شفاعت منفی (غیر جایز):

آنهم شفاعتی است که از غیر خدا خواسته میشود، مانند کسی که از مردگان، یا غایب، یا جن شفاعت بخواهد، زیرا از کسی که قدرت و استطاعت آنرا ندارد خواسته میشود، و در قرآن آمده که مرده نمیشنود، و غایب از غیب خبر ندارد، و همچنین اولیاء الله و صالحین مردگان نمیدانند آیا کسی نزد قبرشان آمده و از آنها مدد خواسته یا از آنها طلب شفاعت کرده، و مانند اینها یا خیر.

شفاعت بر دو نوع تقسیم میشود:

اول شفاعت مشروع (جایز):

آنهم مخصـوص اهل اخلاص است و فقط از خداوند طلب میشود، و از هیچ کس خواسته نمیشود مگر خداوند، زیرا هیچ کس شفاعت نمیکند مگر با اجازه خدا، و رضا و خشنودی او تبارک وتعالی، و اینکه از کسی که در باره او شفاعت میشود راضی باشد، پس اگر برای کسی که در باره او شفاعت میشود، موحد و یکتاپرست باشد، شفاعت، شفاعت کنان بإذن الله برایش نفع میرساند، حال چه آن شفاعت کننده از پیامبران و یا انبیاء و یا صدیقین و یا اولیاء و یا از صالحین باشد.

ت زمانی ک دوری اینجوری
دخترم دوسالشه یبار ۷ ماهگی رفتم یبار دخترم ۱سالو ۲. ۳ ماهش بود فکر کنم

من مشهد نرفتم ارزومه اقا بخواد برم 🥺🥺😭💔

دقیقا راست میگی💔😞

اصلا من این روز ها خوابشو میبینم بد جوری بی تابی میکنم دلم میخواست قربان امام رضا نخواست بیام نشد برم 🥺🥺🥺🥺

حاجت رواح بشی عزیزم رفتم حتما دعا گو عزیزم

اخ چقد حقه حرفات 😔یاامام رضا حاجت همه رو بده😭

سوال های مرتبط

مامان علی و اسما مامان علی و اسما ۲ ماهگی
۲۰ مهرماه فهمیدم ک باردارم
بدون هیچ برنامه ریزیی.گریه کردم و مثه بید میلرزیدم
تک فرزندی و دوست نداشتم ولی دلمم نمیخواست انقدر زود بچه دار شیم
پسرم ۱۵ ماهش بود و داشتم کم کم ب استقلال میرسیدم واسه خودم
گفتم حالا ک از شیر گرفتمش و شیر خشک میخوره بزارمش خونه مادرشوهرم
برم برای خودم وقت بزارم یکم.
خیلی سخت بود ک دوباره ی بچه ی دیگ تو دلم و دوباره همه چیز و باید از اول طی میکردم
راستش هفته های اول هیچ حسی بهش نداشتم و بود و نبودش برام مهم نبود
تاااا سونوی ۱۲ هفتگی.اونجا ک دیدمش رفت تو دلم
ولی بازم میگفتم مگه میشه ی بچه ای رو مثه علی دوست داشته باشم🥲
خلاصه با تمام سختی ها و همه چیزش گذشت تا الان ک ۸ ماهمه و یکماه دیگ انشاءالله ب دنیا میاد
عاشقشم .دوس دارم زودتر ببینمش.مثه داداشش برام عزیزه با اینکه هنوز ندیدمش
ببینمش ک دیگ یچیز دیگس برام
خلاصه اینکه ازتون خواهش میکنم اگر بدون برنامه باردار شدین از همون اول دوسش داشته باشین .این بچه ها خیلی عزیزن و هدیه ی خدان و هیچوقت ب سقط و اینا فکر نکنید
درسته سخته و کسی نمیتونه پنهان کنه سختیشو ولی بقول معروف باهم بزرگ میشن😅😍😘
مامان مارشمالو و موچی مامان مارشمالو و موچی ۲ سالگی
معجزه❤️❤️❤️
سلام دوستان عزیزم
امروز میخوام از یه معجزه ای براتون بگم
اونایی که منو میشناسن میدونن من از تولد پسرم با اگزماش درگیر بودم
هر روز سوال میپرسیدم
هر دکتری که فکرشو بکنید بردم
انواع دارو و کورتون استفاده کردم براش
تست الرژی بردم گفتن به همه چی الرزی داره حتی گندم
دیگه هیچی نمیتونستم به بچم بدم طفلی لاغر شده بود ولی صورتش روز به روز بدتر میشد
حتی به یکی از نزدیکانمون که خارج از کشوره عکس صورتشو فرستادم که اونجا نشون دکتر داد و دارو براش فرستاد
روزی که داشتم عکسشو میفرستادم انقد دلم شکست...
زدم زیر گریه
گفتم یا امام زمان خودت دست بکش رو صورت بچم
تو واسطه شو از خدا برامون بخواه...
همون روز خواهر شوهرم گفت چله ی دعای امام زمان داریم میخوای شرکت کنی؟
گفتم اره و وارد گروهشون شدم
باورتون نمیشه
از همون روز صورت بچم شروع شد به خوب شدن
والان نزدیک یه هفتس هیچ کورتونی دیگه استفاده نکردم
الهی که همه ی مریضا به حق امام زمان شفا پیدا کنن و هیچ بچه ای مریض نباشه
من این دو سال خیلییی عذاب کشیدم
ولی به این دعا ایمان اوردم❤️
مامان آدامس بادکنکی مامان آدامس بادکنکی ۲ سالگی
وقتی مجرد بودم وقتی یه زن با دوتا بچه میدیدم یه نگاه خاصی بهش داشتم نمیدونم چجوری بیان کنم یه حسی بودم مثلا یه جورایی توی دلم باخودم میگفتم بیچاره این زنه دوتا بچه داره و دیگه جوان نیست کم کم سنش رفته بالا و میدیدم که بعنوان یه مادر صدشو داره میزاره برای بچش حتی اگه چیزی داشت خودش نمیخورد میداد به بچش و مدام حرص و وش میخورد و بیخوابی میکشید و استرس و عصبانیت را به دوش میکشید بخاطر بچه هاش بخاطر زندگیش و بخش دیه ی زندگیش هم متعلق به همسرش و کارهای مربوط به اون بود و لباس ای اون اتوزدن و غذاشو اماده کردن و انجام کارای اشپزخونه و منزل و قسط و اجاره و این چیزا...
خلاصه، میدیدم که یک زن بودن و یک مادر بودن چقد از خودگذشتگی داره. و حس میکردم توی اون سن بودن و مادر دوتا بچه بودن یعنی یه سنیه که برای خیلی از کارها دیکه دیرشده. اون دیگه فقط باید خودشو وقف بچه هاشو زندگیشو شوهرش بکنه و دیگه وقتی برای خودش نداره. دیگه فکرش راحت نیست. توی دلم میگفتم وای مادربودن و زن بودن و پا به این سن گذاشتنم سخته ها خوبه که من جای اون نیستم. خوش بحالم که فعلا دخترکی هستم ازاد و رهااااا. تنها دغدغه ام خوراکی های خوشمزه و خوشکل بودن اتاقم و عروسکامو بازی با بیرون رفتن با همکلاسیام و هم دانشگاهیامه. شب بافکرراحت سرمو میزارم زمین و فرداشم تا لنگ ظهر بدون هیچ دغدغه ای میخوابم. خلاصه خودمو خودم هستم.
.....
.....
خلاصه الان باورم نمیشه که خودم شدم همون زن همون مادر با همون فکر و دغدغه های اون زن...
عروسکامم همش مال دخترمه...
بعضی موقع ها که ب عمق این افکارم میرم ناراحت میشم میگم هعی روزگار کی سنم رفت بالا و شدم ۳۵ ساله...