داشتیم سیب میخوردیم شوهرم اومد یه تیکه بزرگ همینجوری مالید به دهن پسرم ببینه واکنشش چیه مثل اینکه با لثه ش یه تیکه کوچولو کنده بود منم چند بار به شوهرم تاکید کردم حواست باشه گفت ن حواسم هست یهو دیدم پسرم عوق میزنه اومدم دست کردم تو دهنش دیدم یه تیکه کوچیک رو زبونشه با لثه ش گاز گرفته نمیتونست قورت بده سریع اوردم بیرون یعنی از دست این باباها باید حواسمونو خوب جم کنیم 😄

مادر شوهر منم دیشب به دخترم زرد الو داد عوق زد دست کردم دهنش اورد بالا 😣😣کفرم در اومد تو مهمونی بثدیم وگرنه نمیزاشتم بهش بده

به هیچ عنوان به کسی اجازه نده به بچت چیزی بده

هییییچ کس
از من به تو نصیحت
فقط خودت تو دهنش غذا بذار

بارها برام پیش اومده منو مسخره کردن گفتن ای بابا چقدر حساسی حواسمون هست چیزی دهن بچم گذاشتن نزدیک بوده خفه شه خودم از دهنش درآوردم
از رو هم نمیرن فقط میخندن
باز روز از نو روزی از نو

همشم از شوهرم آب میخوره
انقدر جلو بقیه گفت حساسی الکی