۸ پاسخ

معمولا همسرم که بیاد دیگه مسئولیت بچه ها با اونه

خودش میگه حالا من اومدم تو دیگه مررررررررخص😊

من میبرم بیرون بازی کنه تو راهم باهاش حرف میزنم تو خونه عصابم نمیکشه

منم همینم
عزیزم لباسش آنلاین خریدی؟ اگه بله هست پیجش بگو عزیزم لطفا

پفیلا میخوره...من میترسم بهش بدم ک پوسته اش نپره گلوش

روزی ۱ساعت میبرم پارک ،روزی یک ربع حیاط ،روزی نیم ساعت بازی ،بقیه اش هم گریه نق لج بغلمه وقتی هم خواب باید بدو بدو کار کنم یا دراز بکشم ک کمرم آروم بشه

دختر منم دقیقا همینطوریه

والا دختر منم همینجوریه من اکثرا هر روز میبرمش بیرون

برنامه کودک بزار پسرر منم همینه هیچی تنها نمی خوره کنارمه یسره از غذا پختن بدم میاد دوست داشتم غذا اماده باشه برم بلزی کنم باهاش

سوال های مرتبط

مامان علی💙🌈 مامان علی💙🌈 ۱ سالگی
بچم مدام گریه میکنه از وقتی خدا روزش میکنه تا شب که بخواد بخوابه یخ سره گریه میکنه دیگه مرض اعصاب گرفتم بعد شوهرمم سرکاره خودم تنهام شب و روزم با سردرد میگذره بعد شوهرم میگه تقصیر خودته بچه گریه میکنه آخه من دلم میخواد گریه کنه؟ یا غذا نخوره؟ میگه چرا شبا نمیخوابی تا صبح بیداری که بچه هم با خودت بیدار نگه میداری من درسته خودم اوایل که از خونه مادرشوهرمینا بار کردیم و خونه جدا گرفتیم شبا چون تنها بودم از ترس خوابم نمیبرد الانم تنظیم خوابم بهم ریخته یعنی بخوام زودم بخوابم فقط دور خودم میچرخم ولی بچمو زود میخوابونم با خودم بیدار نگه نمیدارم خودم صبح میخوابم تا ظهر میخوابم دیگه پسرمم با خودم بیداد میشه ولی ناهار میدم اصلا دوس نداره نمیخوره اشتها نداره عصرونه و صبحونه هم کلا نمیخوریم فقط شام اونم بچم باز خیلی کم میخوره تازه شوهرم از پشت گوشی کلی دعوا کرد گفت کاری نکن پاشم بیام خوابتون درست کنم که شبا بخوابی انگار من از دلخوشیم نمیخوابم خو میخوام بخوابم خوابم نمیبره چیکار کنم خوابم دیگه بهم ریخت قرص ملاتونین هم بعضیا میگن ما خوردیم الکی بود
مامان جانا مامان جانا ۲ سالگی
مامان جانا مامان جانا ۲ سالگی
سلام مامانا،از دیشب تصمیم گرفتم یه وعده شیر جانارو که موقع خواب شب میخورد و حذف کنم😢
دیروز با همسرم تصمیم گرفتیم شیردهی و قطع کنم و ۳ ماه آینده برم برای لیزیک...
دیروز رفتیم پارک کلی بازی کرد و بدو بدو کرد و موقع برگشت هم تو ماشین خوابید و همینطوری گذاشتمش سر جاش،یخورده بعد بیدار شد دنبال پستونکش و گذاشتم دهنش و خوابید،پستونک فقط نصفه شب که بیدار میشه میدم بهش...
امشب هم گذاشتمش روی پام و تکون میدم بخوابه ولی عذاب وجدان گرفتم،براش لالایی خوندم ولی با بغضی که تو گلوم خوندم،هنوزم نخوابیده و همش داره تکون میخوره و خمیازه میکشه و صورتش و میماله،ولی خودمم دیگه چشمام خیلی اذیت میکنه و میخوام زودتر برم برای لیزیک،حالا الان میگم نکنه مادر بدی هستم که شیرش و قطع کردم تا به فکر خودم باشم😭😭بخدا از روز اول که بدنیا اومد کلا شیر خودم و خورد تا الان،دیگه گفتم یخورده به فکر خودم باشم،حتی لیزر بدن هم میخواستم برم گفتن بعد از شیردهی بیا...
حالا نشستم دارم زار میزنم و پیش خودم میگم چه مادر بدی هستم که به فکر خودمم و شیر بچه رو قطع کردم😭😭😭😭😭


#فرزندپروری