من در مورد خوراک پسرم با کسی از اول شوخی نداشتم. الانم همه هرچی میخوان بدن یاد گرفتن ازم اجازه بگیرن چون خیلی جدی میگم ن
ناراحت بشن سلامتی بچت مهمه یا ناراحتی اونا
وا عزیزم چرا هیچی نمیشه از الان قند بدی نزار یا ب شوهرت یاد بده بگو بهشون بگه ندن من شوهرم خیلی حساس حتی خودم چیزی ک بد باش میگم ن ندین بهش
من اصلا رو نمیدم میدونن بدمون میاد نمیدن
بهشون بگید همینه بچه هاتون و نسلاشون انقدر عقده ای و پرآسیب شدن دیگ
پسر من تا میرسه پایین خونه مادرشوهرم، ی استکان چای را قند میندازه با بيسکوئيت میده ب بچه، هزار دفعه گفتم ندید اصلا گوش نمیده
وقتی من میخوام غذا بدم بهش همش میگه کم بده،زیاد نده،مریض میشه،اسهال میشه، شکمو میشه، نمیذاره ب بچم غذا بدم،دیوونه شدم از دست اینا
مادر شوهر منم به بچم آب قند میداد به شوهرم گفتم بهش گفت دیگه نداد
دخترا میگم من تازگیا شیر میدم نوک سینم درد میکنه گاهن هم خود سینم خود ب خود درد میاد ولی نوکش بیشتر وقتی شیر مدم
وای ب بچع من بیسکوییت میدن
دیوونه شدم از بس گفتم
پسرم دیگه غذا نمیخوره از بس اینارو دادن
اصلا گوش،نمیدن میگن هیچی نمیشه
گوش نمیدن حرفم
به جهنم که ناراحت میشن
بچت مهمه یا اونا
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.