۱۷ پاسخ

اگه میتونی بیشتر روزا ببرش بیرون پارک خانه بازی شهربازی جواب میده اینقدر ببرش تا براش عادی بشه ترسش میریزه پسرمنم قبلا اینطوری بوده

هربچه ای یکجوره دیگ اخلاقش خوب میشه پسرمن تو همه اینایی ک گفتی خوبه درعوض تو حرف زدن لنگ میزنه بچه باهوشی البته تازگیا حس میکنم نمیخواد حرف بزنه وگرنه بی کلام نیس

عزیزم احتیاط طبیعیه سعی کن تو انجام کارای جدید همراهی و تشویقش کنی و البته حوصله بخرج بدی

عشقم سعی کن یکی دو بار اینکارایی ک گفتی و انجام بده اونموقع درست میشه و مشتاق میشه همش انجام بده انقدر تلاش کن تا انجام بده
نمیترسه در واقع احتیاط میکنه پسر منم اوایل اینجوری بود حتی قدم برداشتنشم با احتیاط بود

کم کم باید باهاش کار کنی.مثلا پله ها رو دستش رو بگیر چندبار بالا پایین کرد بگو یکی دستاش رو بده بهت یکی دیگ ب دیوار بعد کم کم اون دستشم ول کن مراقبش باش تا حتی نشسته نشسته خودش بیاد پایین.ببرش خاک بازی کنید باهم ماشینش ببر خاک بریزید توش باهمدیگر بازی کنید خودش کم کم دست میزنه به خاک.همه جا همراهیش کن بکن نکن نگو بهش تشویقش کن تا اعتماد ب نفسش بره بالا.آرد بازی هم خوبه بعدشم یکم اب بریز توش خمیربازی کنه.خمیر بازی هم خوبه بگیری واسش.بذار همه چی لمس کنه

حالا علی هم تقریبا اینجوریه
خیلی خیلی ترسو
از باند از ادمای غریبه از صداهای بلند از دستکش از کلاه و....میترسه
ولی مثلا ببینه چندتا بچه دارن بازی میکنن اونم میره پیششون خصوصا اگر پسر باشن

کلاس های مادر و کودک هم خیلی کمک می‌کنه
و اینکه هرشب ببرش پارک
خودت هم باهاش برو بالا نشون بده بهش
نیلا خیلی زرنگ و نترس هست
ولی نمی‌دونم چرا از سرسره بادی میترسید
بس بردمش و تکرار کردم توهم برو
دارم فیلمت میگیرم
تشویقش میکردم
میگفتم ببین آدرینا هم داره می‌ره بالا
دیگه اونم راضی شد رفت بالا

مراقب باش ولی از دور
بعدم سعی کن چیزای جدید تجربه کنه
وقتی محیط کودک غنی باشه او شجاع تر میشه
من پسرم ک میوفته میگم خودت بلند شو پسرم زود باش.
بعدم بیشتر وقتش با باباش و خونه مادربزرگش میگررونه
مستقل تر شده خداروشکر

حالا پسر من برعکسه. از هیچی ترس نداره. مدام باید مراقبش باشم بلایی سر خودش نیاره. نه از ارتفاع میترسه نه از پله. نه از سرعت.
عاشق هیجانه و کارای ترسناک براش دوست داشتنیه😍

پسرمنم همین از اول خیلی ترسو بود من چون خودم خیلی استرسیم و مدام مراقبشم فکر میکنم اینطوری شده

شاید خیلی بهش نه نه نکن گفتین

عزیزم همه بچه ها مث هم نیستن یکی مث پسرم بقدری شیطونه ک همه وسایل خونه رو جمع کردیم بجز جاکفشی ومبلا وسختیای خودشو داره مثلا سرگرم کردنش خیلی سخته دائم حوصله اش سر میره یکیم مث پسر شما کلا بچه ارومیه حالا ترسیدن کلا بده ایندفعه ک خواست از پله ها بیاد پایین دستشو بگیر بگو باهم بریم ی جوری سرگرمش کن ک بغل نخواد خانه بازی پارکم پسرمنم میبرم بیشتر بچه هارو نگاه میکنه تا بازی کنه این کنجکاویه بیشتر ببریمشون اینام یادمیگیرن بازی میکنن

عزیزم داره. امتحان می‌کنه. هنوز زوده حرف از اعتماد بنفس بزنی

از الان داری رو بچه ات صفات بد میزاری

شاید یه کاری میخاد بکنه نکن و فلان میگین بهش ترس داره؟
هرکاری میخاد بکنه کاری خطرناک منظورم نیس اما خودت کمکش کن و سر ب سرش بزار تا ترسش بریره
احتمالا یه ترسی داره تو وجودش ک اینجوریه
بیشتر ببرش بیرون ببرش جای هم سن و سالای خودش
ببرش خانه بازی بچهارو ببینه شاید انجام بده خودش و ترساش بریزه

نگران نباش فقط خیلی محتاط هست
سعی کن اجازه بدی شلوغ کاری و کثیف کاری کنه
اینطوری ریسک پذیر تر میشه
مسئولیت بهش بده بذار یا درست انجام بده یا خرابکاری کنه هردوش خوبه
مسیولیت هایی نده که اگر خرابکاری کرد جبران ناپذیر باشه
وقتایی که خراب کاری میکنه باهم درستش کنین و یادش بده مشکلاتو حل کنه

منم نگران همین مورد هستم دقیقا و نوبت گرفتم واسه ارزیابی کاردرمانی چون مثلا تو ماشین ک برف پاکنو میزنیم اب بیرون میپاشه ولی بچم خودشو جمع میکنه یا خیلی بااحتیاط از پله های سرسره میره بالا🫤

سوال های مرتبط