۸ پاسخ

خوش به سعادتت چون پسرم مثل دم فقط چسبیده به من

دختر منم همینه
بهتر ک بهمون وابسته نیستن

انگار پسر منو میگی🤣 تازه پسر من از بغل غریبه ها نمیاد بغل من . صورتمو چنگ میزنه کع برو کنار

دختر من کلا نه من نه باباش رو مهم نیست واسش😁😂😂😂

دخترم منم همینه باباشو میبینه ذوق میکنه ولی منو اضلا

وای که دلم خواست مادرشوهر تو خفه کنم 😠😶‍🌫️

حالا بچه من برعکس خودش میکشه برا من اما با باباش جور نیست زیاد😅😅

پسرمنم همینطوریه
چون شوهرم میبرتش بیرون

سوال های مرتبط

مامان آراد مامان آراد ۸ ماهگی
بچه ها دیگه دارم روانی میشم یعنی اراد اصلا نمی ایسته ساعت 11شوهرم زنگ زده مهمان داریم غذا درست کن مرغ نبود تو یخچال گوشت در اوردمه گذاشتم ابپز شه سریعتر درست شه ارادم همش گریه گریه که بغلم کن همه اسباب بازیاشو ریختم جلوش تلویزیون روشن کردم اصلا نگاشونم نمیکرد میگفت فقط باید بغلم کنی خونه هم به هم ریخته ظرفا نشسته نمیزاشت ی پتوهم تا کنم تو بغلم برنجو خواستم ابکش کنم ی دستی سنگین بود همه ابش ریخت رو گاز دیگه اب ریختم تو ظرف گذاشتم جلوش یکم سرگرم بشه تا کار کنم ی 5دقیقه بازی کرد همه اشپزخونرو با اب یکی کرد خودشو کامل خیس کرد منم تازه میخواستم یکم کار کنم دوباره شروع کرد ب گریه لباساشو در اوردمه حوله پیچیدمه دورش تو بغلم تکونش میدادمو ی دستی کار میکردم ی بار پیازام سوخت زودپزم ندارم گوشتم هنوز نپخته اینم لخت تو بغلم با حوله اشپزخونه هم خیسسسس هول هولکی ک ظرف میشستم چاقو ها همه انگشتامو زدن از این ورم از انگشتام خون میومد😐😐 یعنی تو ی کلمه میتونم بگم روانییی شدمممم همشم تقصیر شوهرمه اگه زودتر بهم خبر میداد اینطور نمیشد اخه خونه کسی ک بچه 8ماهه داره ساعت 11باید خبر داد ک میان بعدم اگه مرغ بود سریع ی چی درست میکردم گوشتم هیچیشششش نپختهههه یعنی بخدا دیوونه شدمه از دسته این بچه و کارا یهویی باباش