نمیدونم دخترم چشه کلا بخدا دیگ جونم ب لبم رسیده فقط گریه بغل بیرون آب زندگی شده اینا
از صبح ک پا میشه تو بغلم میمونه نهار رو با یه وضعی میپزم گریه می‌کنه آویزون میشه ازم هی اشاره میکنه بیرون حیاط یا خونه مادر شوهرم یا پشت بوم هزار دفعه میرم و میام اونجا هم ک میگ آب باز کن بازی کنم بازی می‌کنه بعدشم تو خونه تو کاسه گل میریزم آب میریزم بازی میکنه آبش رو هی می‌ریزه زمین داد میزنه میخواد بازم هی پر میکنم سینک هم ک ببینه میگ باید بریم آب بازی یک ساعت خم میشم آب بازی کنه هی لباساشو خیس می‌کنه سر آب بازی هی لباساشو عوض میکنم شبا هم ک تازگیا نمی‌خوابه تو بغلم نه رو پام هی گریه می‌کنه حتی الآنم رو پامه گریه می‌کنه به زور خودمو نگهداشتم مغزم قاتی کرده خیلی عصبیم یک ساعت پیشم ک گفت باید بریم وان رف گفت دوش بگیریم دوش گرفتیم خستم خسته

دختر منم اینطوری شده دقیقا قبلا ۴روز پشت هم خونه میموندیم اصلاااا نمیدونست بیرون چیه الان هر کی میاد خونمون باهاش میخاد بره بیرون

درکت میکنم سخته ادم خسته میشه کلافه میشه پسرم اینجوری گاهی اوقات بهش اخم میکنم ولی باز دلم میسوزه بغلش میکنم سرگرمش میکنم

سلام عزیزم وقتی انقدر اب بازی دوس داره براش استخر بادی کوچولو بگیر بادش کنین توش اب بریز بزار تو حموم هروقت دلش خاست بره توش چند تا اسباب بازیم بنداز توش سرگرم شه
یکم که تخلیه بشه آروم میشه به مرور

سلام
این سن اوج وابستگیشه، اونا هم گناه دارن محیط براشون تکراری شده، سعی کن با چیزای جدید سرگرم کنید، آهنگ شاد بزارید و گاهی بیرون ببریدش.

شایددندون درمیاره ک کلافه س

درکت میکنم🥲