۱۳ پاسخ

خیلی سخته من شوهرم 4سال جایه دیگه کار می کرد در رفت امد بود الان دو سال برای ما خونه اجاره کرده آمدیم پیش واقعا دوری از شوهر سختر از خانواده

منم همیشه تنهام عزیزم

من دو شب در میون خونه ی خودم تنهام
مامانم هم یک ساعت راهش ازم دوره
ولی خب چه کنیم خواهر باید تحمل کرد

شوهر من سال اول زندگیمون دو هفته یکبار میرفت و میومد
منم شهر غریب و تنها...
خیلی سخت بود خیلیییی
کم کم از پس خودم بر اومدم خداروشکر🥲

اره عزیزم شوهر من تکنسین اورژانسه فقط ۱۰ روز در ماه آفه ک اونم کار آزاد انجام میده کلا نیست خونه.خانوادمم شهر دگ هستن. کلا همیشه تنهام تو خونه🙃

منی که تنهای تنهام شوهرمم ماهی دو روز میاد میره

بله عزیزم من از وقتی پنج ماهه بودم همسرم کارش شهر دیگه بوده من تنها بودم پسر اولم۱۹ماهشه از ۶ماهگی باهاش تنها شدم شوهرم در رفت و آمد الآنم که هفت ماهه دوباره باردارم با یه پسر۱۹ماهه هنوزم تنهام و عادت کردم

عزیزم چون ماه آخرت مراقب باش اومد شب با نصف شب درد هات شروع شد یا کیسه آبت پاره شد خیلی مراقب باش کاش یه همسایه ای کسی بود باهاش صمیمی بودی یه وقت چیزی شد زنگ بزنی برسونت بیمارستان

بله عزیزم من همسرم پرستاره زیاد شیفت شب میره و اکثرا تابستونا خانواده‌م یزد نیستن منم خونه تنها میمونم
خودمو سرگرم می‌کنم با سریال یا کتاب و رمان
نمی‌دونم چرا انقد بهم خوش میگذره😅😅😅

اره عزيزم درب ها را قفل کن و بخواب

شوهر من راننده جادست هر ده پونزده روز میاد. خواهر باردارم با دوتا بچه کوچیک نزدیکه تیمارستان بستری شم

وای چ بد 🤦🏻‍♀️من همسرم سرما خورده رفته توی اون اتاق من توی این اتاق دارم دیونه میشم کاش میزاشتی بعد سربازی شوعرت باردار میشدی

آره بابا تا دلت بخواد
شوهرم سفر کاری میره منم خونه تنها میمونم

سوال های مرتبط

مامان نی نی مامان نی نی روزهای ابتدایی تولد
شروع ماه نهم 🌸✨☘️
این روزا هم خیلی ذوق😍 اومدن نی نی رو دارم هم استرس هم دردهای جسمیم شروع شده و خیلی اذیت میشم تو این چند روز چند بار گفتم پشیمونم از مادر شدن میترسم و احساس افسردگی میکنم (اوایل بارداریم هم افسردگی گرفتم تا مشاور هم رفتم و خداروشکر خوب شدم حالا باز احساس میکنم دارم همون‌طور میشم و این خیلی برام دردناکه😔)جدا از اینا اینقد هم خوشحالم که یه لحظه به خودم میام میبینم خیلی وقته دارم تصورش میکنم باهاش بیرون هم رفتم لباساشو‌ پوشوندم موهاشو مدل دادم باهاش حرف میزنم قربون صدقه ش میرم این روزا حس و حالم عجیبه 🥺 خیلی ترس از زایمان دارم خیلی میترسم از پسش بر نیام نتونم اونطور که باید مسئولیتمو در قبالش انجام بدم 🥺
عزیز مامان اگر این چند روز چند بار به ذهنم اومد یا گفتم پشیمونم برای تو نیست تو نعمت خدا دلخوشی ما و قشنگترین معجزه زندگیمونی من فقط ترسیدم از روزایی که نمی‌دونم قراره چجوری پیش بره و تجربه ای ندارم
کوچولوی مادر 🌸✨😍💖