۷ پاسخ

بله که میشم. مگه هرچی بچه بگه همونه

اتفاقا کار درستی کردین باید بیشتر سوار ماشین غریبه بشه تا نترسه عادت کرده با ذوق شوق بهش ماشینا نشون بدین و...

پسرمنم یمدت اینجورشده بود

فقط رو ماشین حساسه یا به جاهای تنگ و تاریک هم همین واکنش رو داره. تو آسانسور اوکیه؟

بله چرا چند بار ببری عادتش میشع دخترم من اوایل گریه میکرد حالا دیگه نه

چرا سوار ماشین نمیشه؟

بله سوار میکردم چاره چیه بچه ک متوجه موقعیت ادم نیست

سوال های مرتبط

مامان ❤️ELMAN❤️ مامان ❤️ELMAN❤️ ۲ سالگی
بچه های شما وقتی میرید پارک یا خانه بازی
برگشتنی چ واکنشی دارن؟راحت باهاتون میان خونه؟
نا حدودا 80-90% راحتیم
چون بعد از پارک هرروز میریم بستنی میخوریم یا چیز دیگه
ولی امروز ب هیچچچ صراتی مستقیم نبود ک نبود
اول رفتیم پارک نزدیک خونمون رفت ازاین ماشینای موزیکال سوار شد بعد گفتیم برو سرسره ک چون بزرگ بود ترسید نرفت
بعد گریههههههه ک میخوام برم استخر توپ
گفتیم این کثیفه بیا بریم یچیز دیگه سوار شو
رفت هواپیمایس ک میچرخه اونم ترسید اومد پایین سوار نشد
گیر داد ب استخر توپ
گفتیم بیا بریم بستنی بخریم بیا بریم هاپو ببینیم هرچی گفتیم گفت ن ک ن دیگه
ولی رفتیم سمت هاپوها ( ی قمت هست سگاشونو میارن رفتیم دیدیم)
اروم شد بعد باهاش بازی کردیم بدوبدوبازی و بپر بپر تا سوار ماشین شدیم جیغ و گریه ک مسخوام برم توپ بازی کنم ( اون استخر توپ خیلی کثیف بود)
جیغ میزد میگفت کمک🤣🤣🤣🤣گفتم الان مردم فکر میکنن دزدیدیم بچه رو
گفتیم بریم خانه بازی کل یک گریه کرد ولی مثلا بهش گفتم ب بایا بگو کدوم وری بریم؟ هی بادستم چگو راستو نشون دادم گفتم توهم بگو بریم توپ بازی
رفتیم خانه بازی
دیگه مگه میومد خونه اخه
میگفت ن میخوام بازی کنم
چون دیر بود داشتن میبستن پسرمم نمیومد
بازم ارومش کردم گفتم میدونم خانه بازی دوست داری منم خیلی دوست دارم بازی کنیم باهم ولی الان باید بریم خونه ی روز دیگه میایم بازی میکنیم بازم
ولی واقعا خیلی سخت بود اروم کردنش🙁
مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
غروب پسرم رو بردم‌بیرون این موضوع واس یه بار دوبار نیست برنامه هر سری. بیرون رفتن پسرم بالغ بر۵۰تا توپ داره هر بارم برم بیرون یه توپ میبرم ولی دست هر کسی توپ ببینه همونو میخاد به حدی پایکوبی میکنه که من برم رو بزنم توپ اونا رو بگیرم در صورتیکه توپ خودش تو کالسکه هست یه ماشین جیپ سبز داره دقیقا عین همونو یعنی من تعجب کردم فک کردم مال خودشه یه بچه به اون ماشین یه بند بسته بود و می‌کشید بعد قرض گرفتن توپ اونو دید خابید کف زمین در صورتی‌که‌ من همون کارو تو خونه میکنم مثلا بند میبندم به ماشینش میکشه وبازی میکنه خابید و شروع کرد به گریه و منو می‌کشید که اینو میخام کلافه اونم قرض گرفتیم اون بچه هم همش غر میزد ماشینشو میخاد دیگ با کلی وعده وعید گرفتیم یه بچه دیگه دید ماشین مجیک داشت بعد اونو خواست باورتون نمیشه اونم گرفتیم کمی هم اونو سوار شد یه خانمه اونجا بود گفت من دوتا بچه بزرگ کردم اصلا اینطور نبود خلاصه بگذریم با آک اومدم خونه الان کف خونه پر ماشین هست سمتشون نمیره واقعا دارم دیونه میشم از بیرون. رفتم میترسم چرا مادرای دیگه بچه هاشون رو میبرن بیرون اصلا به مادراشون کار ندارن فقط میرن بازی اونا هم میشینن