۷ پاسخ

اینا فک میکنن دارن لطف میکنن در حق بچه
نمی‌دونن دارن یه فرد همیشه حق بجانب متوهم تحویل جامعه میدن که فقط خودشو بهترین میبینه و طاقت یه نه شنیدن ندارن

منم خیلی حساسم ولی برا بچه ها بزرگتر کوچیک باشه چیزی نمیگم با بزرگام دعوا نمیکنما فقط میگم صب کن دخترم پاشه بعد بیا از کثیف شدن نمیترسم چون بزرگن میترسم بخورن دخترم چیزیش بشه🤭

از همین نقطه شروع میشه نقطه ی صفر مرزی انشالله بدونیم کجا و‌چگونه و‌ چه عکس العملی در هر کجا داشته باشیم

تقریبا باهات موافقم ولی نه کاملا، گندم و میبرم خانه بازی یه دختر حدود ۵ ساله هم گاهی میاد،خیلی زورگوعه چند باری شده گندم و زده و طبیعتا چون بزرگتره زورش میچربه من سعی کردم دخالت نکنم ولی یکبار که به گندم زور میگفت بهش گفتم این وسایل برا همه هستند یکی زد تو صورتم دستشم به قدری سنگین بود صورتم قرمز شد، یعنی به زور جلو خودمو گرفتم نزنمش فقط گفتم بی تربیتی،، بنظرم اینجور بچه ها رو والدینشون باید نظارت بیشتری بهشون داشته باشه.

اون مادر دومی حق داشته دعوا کنه چون به بچش توهین شده بچه ۳ ساله چه میفهمه نزاکت چیه

بچه هاشون*

والا من از ترس همین چیزا از قبل به پسرم میگم رفتیم پارک باکسی حرف نزن اونم یاد گرفته

سوال های مرتبط

مامان آقا علی‌اکبر مامان آقا علی‌اکبر ۲ سالگی
خانما پسرم نزدیک سه سالشه اطرافش اصلا بچه نیست، شوهرم یه برادر داره که شهر دیگه س خودمم یه داداش دارمه بچه نداره، پدرشوهر مادرشوهرم هم سنشون بالاس ولی مامان خودم زیاد با پسرم بازی میکنه بابام هم گه گاهی بیرون میبردش ولی شوهرم هرروز بدون یه روز تعطیلی صبح تا 7شب کاره وقتی هم میاد خونه یا خستس یا پای گوشیه، منم هفته ای یکبار میبرم شهربازی یه مدتم کلاس مادر و کودک می‌بردم خوب بود خیلی با بچه ها بازی نمی‌کرد ولی فرار هم نمی‌کرد ارتباطش با بزرگترها به خصوص خانمها بهتر بود
حالا مدتیه پسرم وقتی میبرم شهربازی از بچه ها فرار میکنه ببینه پشت سرش روی سرسره کسی هست فقط جیغ میزنه و می‌ترسه و بشدت وابسته تر از قبل به من شده نهایت گاهی مامانم
له باباش میگه سمتم نیا، نمیذاره کسی بهش دست بزنه
البته از وقتی بدنیا اومده صد در صد کاراش خواب و غذا و شیر و پوشک و... با خودم بوده و تمام روز با منه و حس میکنم این واقعا بده
حرف زدنش خوبه راحت با بقیه حرف میزنه میره مغازه خودش کارت میده رمز میگه انتخاب میکنه ولی میگم فقط با بزرگترها
حس میکنم بچگیش داره حیف میشه و بازیش و کارهاش و رفتارش از الان بزرگونه شده
مثل بقیه بچه ها اهل بازی با وسایل بازی یا اسباب بازی ها نیست
چیکنم؟ راهی غیر از بردن به شهربازی و پارک و کلاس که بین بقیه بچه ها باشه بلد نیستم