۲۰ پاسخ

والا پسر منم یه گوشه هایی میره ک من اصلا نمیدونستم وجود دارن🫤دیگه یه تیکه کار انجام میدم میرم دنبالش دوباره برمیگردم دنبال کارم و این چرخه ادامه داره

هیچ طور همه کارا میمونه

نه اصلا نمیشه تمیز کرد.
چون میجسبه به پام و میتد جارو و طی میگیره😐

هررووووز برنامه روزمرمو توی دفترچه مینویسم

وقتی خوابه یه سری کارامو میکنم
بقیشم وقتی همسرم اومد ازسرکار میدم نگهش میداره کارامو میکنم

به نام خدا هیچکاری نمیکنم دیگه جمعه ها آقایی با غورغور کردن همه جارو تمیز و مرتب میکنه🤪🤪🤪

دقیقا از ۱۸ سالگی توی این کارم یه مدت بدون مبلغ کار میکردم البته

اصولاً وقتی خوابه یه سری از کارا را انجام میدم بازم به همش نمی‌رسم

من تقریبا همه قسمت های خونه رو امن کردم، کلا وسایل ریز که تو دهنش بره رو جمع کردم بعد خودش هم تعادل داره خیالم راحته که آسیب نمی‌بینه خودش سرگرم میشه منم کارامو انجام میدم
اگه بیاد سمتم یکی از وسایل آشپزخونه که امن هست میدم بهش باهاش بازی می‌کنه

بابچه بغل کارام میکنم

من همیشه میزارم شوهرم از سرکار اومد تحویل شوهرم میدم نگهش میداره بعد من به کارام میرسم

به همه کارام نمیرسم
کارگر میگیرم خونه تمیز کنه
خونه رو امن میکنم که جای خطرناک نداشته باشه
میزارمش روروئک

گلم من میخوابونمش بعد کارا آشپزخونه رو انجام میدم
بیدار ک میشه چون خوشش از جارو برقی میاد جارو میکنم....
گاهی ک بیدار میخام غذا درست کنم چنتا وسیله بی خطر آشپزخونه میدم دستش

ولی دختر من چهار دستوپانمیره غلط میزنه یا از زیر مبلا باید بیارمش بیرون یا به قول شما باید مدام هواست باشه .بعصی وقتاهم ک نمیزاره از کنارش تکون بخورم

پسرمنم .دقیقا میرن سراغ چیزای خطرناک .یا میره تو حموم یا دسشویی.یا کابینتارو باز میکنه یا با دکمه های ماشین لباسشویی بازی میکنه..یا میچسبه به صفحه تلویزیون .کارامو یکم یکم انجام میدم ولی خسته میشم دیگه .بدون قهوه م مریضم همش کسلم

ما که همیشه تنهاییم و واقعا سخته خیلی سخته مخصوصا وقتی شاغلم هستی من واقعا دیگه ساعت ۸شب کاملا کم میارم. از یه سمت غذا درست کردن خونه تمیز کردن از یا سمت بچه ای که میگه یا دنبالم باش یا من دنبالت باشم خلاصه که به سختی کارهامو میکنم

دختر بزرگم هست .گاهی اوقات شوهرم از سرکار میاد میگیره
یا وقتی خوابع
یا هم میزارمش تو روروئک

این سوال منم هست
شبا ک همسری میادیه کماز کارارو انجام میدم ک صبح راحتتر باشم ولی باز نمیشه

واقعا دست تنها بدون کمکی نمیشه. من کارامومیذارم عصر شوهرم دخترمو میبره طبقه پایین خونه مادرش چندساعت

ببین من یدونه محافظ سر براش گرفتم خودمو راحت کردم ولی همش در حال رفت آمد ب آشپزخونه و حالم دیگ چاره ای نیست من عادت کردم

سوال های مرتبط