سلام.
مامانا میخام‌ملکا رو ازشیر بگیرم خیلی دیگ اذیتم میکنه .خاستم تدریجی ام بگیرم بدتر حریصتر شدو بیشتر خورد بخام یهویی بگیرم چیکار کنم.
خاهش میکنم هرکی تحربه خوب داشته بهم بگ منم انجام بدم بلک دیگ شیر ندم بهش
اینم بگم خیلی وابسته سینه اس ینی بدون اون اصلا خابش نمیره تازه اگ‌می می هم نخوره یه دستش رو سینه امه یه دستشم داره میخوره و این خیلی خیلی خیلی منو اذیت میکنه و بخاطر این دوس دارم هرچ زودتر از شیر بگیرمش اما نمیدونم چجور مهارش کنم خیلی سخته وقتی ک‌می می میخاد دیگ هیچی حالیش نیس میترسم نتونم😫🥺🥺

صبح چسب زخم زدم گفتم اوف شده توطول روزم بردمش خونه مامانم باداداشم بازی کنه غذای موردعلاقش گذاشتم باخوراکیای موردعلاقش شبم توبغلم خوابیددوباریم بیدارشداب دادم بهش خوابیدکلایه چندروزی موقع خواب بهانه میکردولی درست شد
من تاچهل روزهروقت حمام میرفتم میکندم دوباره میزدم خودمم اصلاتا۴۰روزحموم نبردم که ببینه هوس کنه

عزیزم نگران نباش ایشالا خیلی راحت میگیریش اذیت نمیشین

شاهان ک میدونی چقد وابسته بود و چقدر من اذیت شدم اول از همه ببرش توی جمعی ک دوس داره تو شلوغی تا هواسش پرت شه بعد سینتو چسب زخم بزن تا وقتی نخواست نشون مده هی فرار کن وقتیم ک خواست بزن بالا بگو پیشی خورده فقط با خوراکی هواسشو پرت کن اسرار کرد تلخک بزن حتما ک وقتی قبول نکرد بگو بیا بیا بخور وقتی بخوره دیگه نمیخوره بگو ممه مامان دارو خورده

دختر منم همینه
یکم مو زدم کند خورد
چسب هم کند خورد
خیلی درگیرم
درضمن مزه تلخی هم دوس داره🥲

ای جونم نانازی ماشالله
من رژ زدم
بعد شوهرم شیشه شیر داد دستش

هلنم خیلی وابسته بود شب تا صب تو دهنش بود در میومد بیدار میشد
اومدم با رژ قرمز سینمو قرمز کردم روشم دوتا چسب زخم زدم یبار نشون دادم گفتم اوف شده دیگه هم نشون ندادم چون هی نشون بدی میان میکنن میشینن میخورن تا هم میخاس دست بزنه لبو لوچمو آویزون میکردم اخ و اوف میکردم دلش میسوخت

وای همدردیم

من یه پنبه رو رنگ کردم گذاشتم روی سینه ام اومد گفت می می گفتم بوف شده یه نگاه کرد رفت شب هم کلی بهانه گرفت ولی خوابید یکی دوبار که بیدار شد اب بهش دادم سه شب به همین منوال گذشت بعد سه شب کلا یادش رفت و راحت شدم
طول روز ببرش بیرون هواسش پرت بشه
واسش خوراکی بخر