سلام خانما .
خیلی خسته ام . نمیخوام ناشکری کنم . فقط میخوام در دل کنم .
اول از همه شکر خدا رو میکنم به خاطر همه نعمت هایی که داده .
همیشه شوهرم میخواد بهم کمک کنه ولی میزنه خرابکاری میکنه .
آخریش توی همین دستشویی بردن بچه . اوایل که سرپا میگرفتمش داشت یادمیگرفت بشینه ولی سر  اشتباه باباش ،،، دیگه لج کرده و توی دستشویی نمیشینه . جدیدا هم استیکر گرفتم که اگر نشست یا حتی سرپا دستشویی کرد ، براش بچسبونم . این آقای کم حوصله اومده دوبار کمک کنه . هنوز بچه نه دستشویی کرده نه حتی نشسته، خشک و خالی بهش استیکر داده .
امروز هم پسرم از من دوبار استیکر میخواست ولی من دوست ندارم بهش باج بدم . سر همین خیلی اعصابم بهم ریخت .

ماهم همین مشکلات داریم تقریبا

دقیقااااا من تمام مشکلات شمارو دارم باشوهرم
الان کار ب مایی رسیدا ک فقط دعوا داریم
ولی خب ندادم گوشی بهش یا تلویزیون کمتر میذارم نگاه کنه تو طول روز گوشی رو هم کمتر کردم هی کفتم نده بهش خداشاهده زبونم مو دراورد ولی خب الان میخواد گوشی بده میگ برو از مامانت اجازه بگیر بعد بیا گوشی بگیر
یا همش خوراکی های مضر میخرید و غذا نمیخورد هی گفتم نخر نخر الان فقط بستی میخره براش اونم روزی یکی
هی بگو بهش گوش زد کن ب باباش
دائم بگو میفهمه خودش

فک کنم مردا اکثرا. همینن ما هم همش. بحث داریم سر این مسایل ...

ببرش مشاوره عزیزم. یا بهش بگو کمک اونجوری نمیخوام همین که به بچه بگی گوشی نه، تلویزیون نه، الان وقت خوابه و .... همینا خودش بهترین کمک هست.
این اختلافا تو همه خونه‌ها هست ما هم کم و بیش داریم سعی کنید با هم سر تربیت بچه به توافق برسید

از حرف گوش نکردن های دیگه باباش اینکه برای آروم کردنش اون اوایل عادتش داد به تلویزیون . دید تلوزیون جواب نمیده گوشی داد دستش . کار به جایی رسید که چون پسرم ول کن گوشی نیست ، گوشی اندرویدی رو توی خونه مون ممنوع کردیم . ولی گاهی  سر همین هم بهونه میگیره . شاید یکی از دلایل بدغذاییش هم همین باشه . (چون گوشی رو بهش نمیدیم ، بهونه میگیره ) .
میخواستم شیرخشک رو ترک بدم . بچه میومد بغلم . به باباش میگفتم شیر درست کنه مثلا میگفتم ۱۸۰ تا درست کن ۲۱۰ تا درست می‌کرد یا حتی ۲۴۰ .
اون اوایل ساعت ۹ شب میخوابید ، میگفتم محیط باید تاریک باشه و کم سروصدا . میگفت نه بچه من باید توی سرو صدا بخوابه ، خوابش بهم ریخت .
دیروقت از سرکار میومد خونه . باهاش بازی هیحانی هم می‌کرد . خلاصه که یه د مدت تا ۳ صبح هم بیدار بود . چند ماه طول کشید تا ۳ صبح رو رسوندیم به ۱ نصفه شب .
خلاصه که خیلی حرف گوش نکردن هایش اذیتم کرده .
ولی خداییش با اینکه از سرکار میاد خسته است ، در حد توانش میاد کمک میکنه .
فقط میخوام بدونم چکار کنم توی کمک کردن هایش حرف گوش بده ؟!