۱۲ پاسخ

من شبا هیچی نمیفهمم ،شوهرمم میگه بهش میگم ازبس روز خستم

البته بگم که مردا یه چیز رو خیلی بزرگ میکنن

عزیزززززم منم بعضی وقتا از خستگی متوجه چیزی نمیشم

من قبلا خوابم سنگین بود تقریبا از وقتی که بچه دارشدم خودم انگار آلارم گوشی بودم دوساعت یکبار میپریدم قبل از اینکه آلارم صدا کنه الانم با تکون خوردن بچم تو تختش میپرم از خواب با اینکه خودم پایین تختش میخابم خداروشکر

من همین تو خاب حتی بچم جا ب جا میش متوجه میشم سریع بلند میشم

من با کوچیکترین چیز بیدارم و دیگه خوابم نمیبره

سلام قشنگم
گروه زدیم روبیکا واسه کوچولو هامون و چت دورهمی اینا
اگه میاین آیدی بدین

ن برا من تالا پیش نیومده بخدا الانه ک الانه دم ب دیقه از خوب پا میشم رو پسرمو میکشم یعنی تشنه ی خواب عمیق و‌راحتم. ولی تو هم تقصیر نداری ک خوابت برده بود دیگه

بله واسه منم پیش اومده جوری خروپف میکردم ک شوهرم میگه شیشه ها میلرزه😂😂😂 متوجه گریه پسرمم نشدم شوهرم رفته ساکتش کرده

واسه من ت حالا پیش نیومده بیدار نشم در بدترین شرایط خستگی حتی

من قبل کارن همین جوری بودم
الان دقیقا تنها صدایی که میتونه منو بیدار کنه فقط صدای کارنه

برا منم دوبار شبا ک دخترم شیر میخواست پیش اومد چون شدید خسته بودم

سوال های مرتبط

مامان نلین مامان نلین ۲ سالگی
خب اومدم تجربه ی خودمو در مورد ترک پستونک بگم نمیگم راحت بودش ولی اونجوری که برای خودم غول ساخته بودم نبودش من ۱۲ روز پیش خیلی یهویی نلین از خواب بیدار شد تصمیم گرفتم پستونک بهش ندم البته نلین تا قبل ۱۸ ماهگی فقط برای خواب و هنگامی که از خواب بیدار میشد بهش میدادم که دوباره به خوابش ادامه می‌داد تا اینکه از اردبیهشت ماه که تب ۴۰ درجه کرد وابسته پستونک شد که فقط می گفت پستونک که کلا در طی هم زیاد می خورد یه مدت گفتم ایرادی نداره چون دندونش هم در می آورد از اونورم خواب در طی شبش خیلی بدجوری شده بود پشت هم توی خواب بیدار میشد و پستونک می خواست دیگه دیدم خیلی وابسته شده صبح بیدار شدم گفت پستونک گفتم مامان نمیدونم کجا گذاشتی برو بگرد پیداش کن تا ساعت یازده موقع خواب نیم روزش یه پنج دقیقه گریه کرد و خوابش برد بیدار شد گفت پستونک نلین به پرنده ها علاقه داره گفتم مامان پرنده ها بردند گفتند نلین بزرگ شد گفتند چیزی دیگه ی برای نلین میاریم گفت نه نه منم پشت هم تکرار میکردم پرنده ها بردند تو که پرنده ها رو دوست داریی تا غروب حسابی سرشو گرم کردم حسابی خستش کردم شبش رفتیم با هم عروسک به همراه وسیله های تمیز کاری خریدیم نلین خیلی جارو دسته بلند دوست داره گفتم نلین کدام‌ها رو دوست داریی پرنده ها گفتند هر کدوم دوست داریی بردار که انتخاب کرد اومدیم خونه خیلی خسته بودش زود خوابش گرفت در طی شب هم بیدار شد یکبارش روی پام گذاشتم چند بار دیگه پشتشو ماساژ دادم خوابش برد نمیگم راحت خوابش برد حتی چند دقیقه گریه هم کرد ولی خب اونجوری نبودش زود خوابش می کرد فرداش چند باری اومد گفت پستونک بازم همون جمله ها رو گفتم و عروسکشو نشون گفت باشه روز سوم تب کرد بقیه رو پایین میذارم