۲۳ پاسخ

سز اختیاری بودی یا اجباری
چقد شد هزینش؟

سلام عزیزم بیمارستان شهدا رفته بودی؟

سلام عزیزدلم مبارکت باشه برامنم دعاکن برج ۴ منم عمل میشم خیلی میترسم

ببخشین دکترتون کی بود

سلام دکترت کی بود؟

خداروشکر گلم قدم نورسیده مبارک 🧿🧿🧿

بسلامتی مبارکه عزیزم 😍
ماماخصوصی گرفته بودی?

مبارک باشه عزیزم❤️

مبارکه عزیزم 😍

خدارو شکر انشالله واسه هممون راحت باشه

مبارک باشه عزیزم برای ماهاحتما دعا کن زایمان راحتی داشته باشیم💙

مبارک باشه کدوم بیمارستان بودی عزیزم

شیافت ‌با خودتون بردید؟؟

اره خصوصی اصلن به دردک نمی‌خوره

به سلامتی عزیزم 🥰🥰🧿
من شش روز دیگه عمل دارم مثل چی استرس دارم ، همش ناخن میجوم از استرس یا زیاد حرف میزنم 🤦🥺🥺

بسلامتی مبارکه
ان شالله روزی منم باشه

خودت خواستی سزارین بشی

مبارکت باشه بسلامتی برای ماهم دعاکن

مبارک باشه چقدر خوب که حالتون رو به راهه و درباره سزارین مثبت نوشتی یکم ترسم ریخت

قدم کوچولو مبارک باشه
خیلی هم عالی
ایشالله قسمت همه ی مامانا ی زایمان عالی💜🩷

سلام قدم نورسیده مبارک انشالله به سلامتی
میشه هزینه شو بگی و کدوم بیمارستان

خیلی عالی مبارک باشه قدم نو رسیده

الحمدلله بسلامتب و دلخوشی قدم نو رسبده مبارکککک

سوال های مرتبط

مامان شاه پسرم🩵💙 مامان شاه پسرم🩵💙 روزهای ابتدایی تولد
مامان نون خامه‌ای مامان نون خامه‌ای ۱ ماهگی
زایمان پارت پنج
با دستش دو بار حالت فشار دادن به شکمم داد و مردم و زنده شدم
داد زدن نکن گفت همین‌بود دیگه تموم شد دوبار بالا بهت تو بی‌حسی ماساژ دادیم و این آخری بود
بعد رفتنش پرستار اومد امپولام و زد و شیاف برام گذاشتن با هر جا به جا کردنم همش می‌مردم و زنده میشدم ولی بعد شیاف قابل تحمل بود دردم
گفت تا ۱۰ ساعت هیچی نخور میام بهت سر میزنم
تشنه ام بود و یواش یواش در حد دو قطره آب میدادن بهم تا ۱۰ ساعت سر بیاد
سر ۱۰ ساعت که شد اومدن سوند و درآوردن و اصلا درد نداشت گفت چایی بخور میام دو ساعت دیگه راه ببریمت 🥲
یه لیوان نسکافه خوردم و بعدش یه لیوان چایی حالت تهوع شدید داشتم چون یه دفعه حجم زیاد خورده بودم کم کم بخورید و مایعات
اومدن کمکم کنن تا بلند بشم قشنگگگگگگگگ مردم و زنده‌ شدممممممم در حد یه دقیقه پنج قدم رفتم و اومدم فشارم افتاد و از حالت تهوع داشتم می‌مردم
کمک کردن بخوابم و شیاف زدن و گفتن بخواب یکم خوابم گرفت و بعد بيدار شدم به بچه شیر دادم
تا صبح دو بار دیگه بيدار شدم و راه رفتم با کمک پمپ درد نفس می‌کشیدم پمپم دیگه آخراش بود انقدر زده بودم
صبح خیلی راحت دستشویی رفتم و دخترمم پیپی کرد دکترم اومد سر زد و دکتر کودکان هم اومد سر زد و مرخص شدیم

نترسید اصلا استرس آدمو پیر می‌کنه خودم بیشتر از درد زایمان ترس زایمان و کشیدم
الانم درد دارم ولی با شیاف کنترل می‌شه خداروشکر
مامان پندار مامان پندار ۵ ماهگی
پارت دوم تجربه زایمانم 🌼😍
خلاصه بدون برنامه ریزی و اینکه اصلا از بیمارستان خبری داشته باشم رفتیم بیمارستان سعدیی اصفهان 😍 فوق العادههه بودن پرستار ها بیمارستان همه چی عالییی حتی شیاف هم خود پرستار میزاشت برامون
تا رسیدم دیگه دکتر رو دیدم گفتم به دادم برس فرشته نجاتم😍
خلاصه سریع بلافاصله معاینه شدم گفت ۳ فینگری گفتم‌ میرم سزارین و خلاصه سریع لباس گان پوشیدم رفتیم اتاق عمل
من چون ناهار خورده بودم اسپاینال شدم که راضی نبودم و آلان سر درد های افتضاحی دارم با اینکه چایی و نسکافه هم خوردم
خلاصه تا رفتم اتاق عمل حدود نیم ساعت بعد پسرمو گزاشتن بغلم😍😍
تو اسپاینال درد نداری بی‌حسی اما کاملا متوجه همه چی میشی .
بعدش که رفتم ریکاوری درد نداشتم و هرچی بی‌حسی میرفت یکم دردا متوجه میشدم اما مسکن زدن برام و قابل تحمل بود
رفتیم بخش هر به ۶ ساعت دوتا دوتا شیاف دادن و ی دونه سرم که درد ها کنترل شد و عالی بود . سون ام بعد عمل برام گزاشتن و اصلا درد متوجه نشدم فقط ادرار اول میسوخت ‌یکمی