۱۲ پاسخ

سلام عزیزم گفته بودی هرسوالی داریم بپرسیم. میخواستم بگم شمام بعدزایمان به روغن حیوانی جوجه محلی کاچی واین جورچیزا اعتقاد دارین یعنی مصرف میکنین؟؟ واینکه آب چی میخورین؟ میگن خوردن آب شکموبزرگ میکنه. درکل چه خوراکی هایی زیادمیخورین ممنون میشم توضیح بدی

چرا سزارین شدی

خداروشکر عزیزم ک همه چی عالی بود میگم برات تو اتاق عمل سوند وصل کردن یا قبلش

خدا کنه دست دکتر منم سبک باشه
خداکنه منم بتونم مثل شما قوی باشم و تحمل کنم،😭

خب خداروشکر ، دکترت کی بود؟

بسلامتی عزیزم
بعد ده روز هنوزم درد داری؟؟تا چند روز درد داشتی
تو شیر دادن مشکل نداشتی؟

مبارکه گلی میشه ی خورده از هزینه بیمارستان با بیمه و بدون بیمه شو توصیخ بدی

میگم برای دستشویی رفتن اینا اذیت نبودی

مبارک ‌در از برکت باشه قدمش عزیزم ب سلامتی ،از بیمارستان بگو کدوم بیمارستان بودی؟سزارین اختیاری بودی یا اجباری و هزینه چقد بود؟از دکتر ‌‌بیمارستان راضی بودی؟

خداروشکر وممنون ک اینقدر باحست بهم دلگرمی دادی❤️

چقدر عالی به سلامتی عزیزم ♥️🥹 من نمی‌دونم چرا هر چی میگن بیحسی خوبه بازم من دلم میخواد بیهوش بشم...

خداروشکر عزیزم😍💕

سوال های مرتبط

مامان سید احسان مامان سید احسان ۵ ماهگی
تجربه سزارین (پارت۲)
صبح مایعات رو شروع کردم با نسکافه. چقد چسبید بعد اون همه ناشتایی😬
بعد هم که گفتن پاشو راه برو. خیلی درد داشت خیلییییی. تا حدود سه روز بعد هم ادامه داشت هر دفعه که پامیشدم. البته هم اتاقی من میخواست راه بره اندازه من درد نداشت بخاطر همین میگم شاید برای هر کسی متفاوت باشه ولی برای من خیلی بد بود. درد بخیه ها هم تا دو هفته خوب شد. الانم یکم گاهی سوزش داره ولی دیگه خوبه.
من بعد از عمل سرمو تکون ندادم و حرف نزدم و بالش هم نذاشتم اصلا سردرد نگرفتم. هر چقدر هم بیشتر راه بری زودتر خوب میشی. یه نفر هم تا ده روز باید کنارتون باشه وگرنه خیلی سخته. بعد ده روز هم بخیه هامو کشیدم که هیچ دردی نداشت و خیلی راحت بود.
در کل بخوام بگم از سزارین راضی بودم و با وجود اینکه بعدش درد داری و سخته بازم خوشحالم ک سزارین شدم چون بالخره زایمانه درد داره دیگه. حس میکنم طبیعی ممکن بود برام سخت تر باشه با توجه به شناختی که از خودم دارم.
امیدوارم مفید بوده باشه اگه سوالی هست خوشحال میشم کمک کنم
مامان نیکی مامان نیکی ۳ ماهگی
تجربه‌ام از سزارین رو میخوام بگم…اول که کیسه ابم پاره شد ۳۷ و دو روز و چون بچه بریچ بود سزارین اورژانس شدم…بچه ۳ کیلو بود و چون تند نفس میکشید یک روز رفت دستگاه و به اکسیژن وصل شد بعدش خوب شد آمپول ریه هم نزده بودم.سزارین با بیحسی اسپاینال بود و سوند نداشتم…آمپول بی‌حسی هیچ دردی نداشت خدا رو شکر سر درد و گردن درد هم نگرفتم.ماساژ رحمی هم ندادن منو خدا رو شکر…در کل عمل رو هیچی نفهمیدم…بعدش پمپ درد داشتم که کار نمیکرد🥴😆دردم با شیاف و آپوتل و دستور دارویی خود پزشکم واقعا قابل تحمل بود…ایستادن و راه رفتن یکم سخته اونم اصلا غیر قابل تحمل نیست و خب آدم باید به این فکر کنه که گذراست…در کل الان پاهام و اینا خیلی ورم داره که طبیعیه و چون استراحت نکردم خیلی خسته‌م ولی در کل خیلی راضی و خوشحالم که گذشت به سلامتی…میخوام بتون بگم سزارین واقعا تجربه‌ی ترسناکی که فکرشو میکردم نبود…راستی من اصفهان زایمان کردم با دکتر الهه زارعان که واقعا دستشون سبک و برخوردشون عالی بود❤️
مامان فندق مامان فندق ۲ ماهگی
تجربه زایمان سزارین
پارت۴
تا اوردنم تو بخش اومدن جا به جام کردن رو تخت و برام ۳تا شیاف زدن و پد گذاشتن اینم بگم من پمپ درد تصمیم داشتم بگیرم ولی یادم رفتو نفهمیدم کی بگم و کجا بگم دیگه نگرفتم فقط چند ساعت اول دردش زیاده مثلا منو تقریبا ساعت ۹ اوردن تو بخش ۳ تا شیاف زدن دردم تا ساعت ۲ ظهر هی داشتم هی کم و زیاد میشد دردمو داشتم حس میکردم جون باید ی حالت بخوابی و بدون بالش اینا من کتفم بشدت درد میکرد حتی درد بالای کتفم از بخیه بیشتر بود چون بخیه با شیاف دردش کم میشد ولی کتفم چون قبلنام درد میگرفت با این مدل خوابیدن بدتر میشد هیچی ساعت ۲ دوباره ک شیاف زدن دردم خیییلی کم شد ساعت ۵ بلند شدم واسه راه رفتن ک واسه پایین اومدن از تخت باید کمکت کنن چون درد داری واسه راه رفتن خیلی درد نداشتم بودا ولی واقعا قابل تحمل بود ولی تا میتونید نسکافه و مایعات بخورید من احساس میکنم کم خوردم و بعدشو براتون‌میگم ک بلایی از سرم گذشت دیگه اون شب هم هر جوری بود گذشت بچم گرسنه میموند دکتر گفت بهش شیرخشک بده چون هنوز شیرم اغوز بود و براش کافی نبود و نمیدونم بهش کم دادم چی بود ک تا صبح خیلی بیتابی کرد بچم تازه الان داره دستم میاد چقد شیر بدم چقد شیرخشک اینم بگم ی هم اتاقی داشتم تازه ساعت ۴ اوردنش تو اتاق براتون از حال اونم تو پارت های بعدی میگم ک ببینید طبیعی بهتره یا سزارین
مامان گل🌸 مامان گل🌸 روزهای ابتدایی تولد
سلام اومدم از تجربه زایمان طبیعی بگم سه شنبه ۳۱ تیرماه رفتم معاینه ۱ سانت بودم بعد از معاینه دردلگنم شروع شد تا صبح فردا انقباض با درد زیاد داشتم رفتم بیمارستان معاینه کردم ۲ سانت بودم باز برگشتم خونه تا ۷ غروب رفته رفته دردام بیشتر میشد ک نمیتونستم تحمل کنم رفتم بیمارستان ۳ سانت شده بود قرار بود بستریم نکنن ولی چون راهم دور بود بستریم کردن تو اتاق تنها بدون گدشی و همراه واقعا برام ترسناک بود تنهایی یک طرف دردام هم یکطرف هر یک ساعت ماما میومد معاینه میکرد تا ۱۰ شب ۳ سانت بود ولی باهر معاینه دردام بیشتر میشد تا ۱۲ شب شد ک معاینه کرد ۵ سانت شدم دردام ک افتضاح شده بود دوتا ماما اومدن بالاسرم کیسه ابمو پاره کردن اون لحظه واقها ترسناک بود از ترس میلرزیدم بعرش دکتر اومد اپیدورال تذریق کرد ک اصلا درد نداشت ماما میگفت اپیدورال تا ۷۰ درصد بی حس میکنه ولی من ۱۰۰ درصد بیحس شده بودم ک عالی بود بعد از این تا دوشب من فول شدم بدون هیچ دردی بعدش اپول فشار زدن زور زدنم شروع شد تا ۳ کله بچه گیر کرده بود ی جا نمیدونم دقیق برای چی پایین نمیومد ک دکتر اصلیم اومد با چند تا حرکت بچه رو در اورد بدون هییییییچ دردی و بخیه خوردم اینگونه بود ک دخترم ساعت ۳:۲۰صبح ۲ تیرماه ب دنیا اومد واقعا راضی بودم از طبیعی با اپیدول ب شماهم پیشنهاد میشه❤️بمارستان تخت جشمید کرج دکتر اکرم هاشمی