تجربه سزارین
پارت دوم
خلاصه پمپ درد هم خواستم و خیلیم راضی بودم انصافا ..چون وقتی مرخص شدم عصرش تو خونه درد بدی داشتم ک شیاف زدم خوب شدم و اونجا فهمیدم پمپ درد خوب بوده واقعا .... بعد ک بچه دنیا اومد صورتشو چسبوندن بهم خیلییی حس خوبی بود 🥺🥺🥺 بعدشم بردن ریکاوری و بعدش اتاقم... پرستارا عالی بودن دکترا عالی همه کارا طبق برنامه منظم پیش می‌رفت... راستی شکممم وقتی بی حس بودم فشار دادن ک اصلا نفهمیدم.... بعد از ۱۲ ساعت گفتن پاشو راه برو ب کمک همسرم راه رفتم واقعا سخت راه میرفتم ولی قابل تحمل بود ... همسرم برد حموم کمر به پایین شست.. شبشم حالم خوب بود ... تا الانم خداروشکر راضی بودم فقط بعضی وقتا بخیه ام می‌سوزه و حین ادرار درد دارم ک میگن بخاطر سونده و عادیه....

۳ پاسخ

عزیزم خداروشکر.هزینه بیمارستانت چقد شد دکترت کی بود؟

جراح کی بود عزیزم؟؟
هزینه چقد شد؟؟

مبارکه عزیزم ایشالا به زودی کاملا روپا و سرحال بشی

مقالات مرتبط

نحوه خوابیدن بعد از سزارین
نحوه صحیح خوابیدن بعد از عمل سزارین
علت درد شکم بعد از سزارین
علت درد شکم و زیرشکم بعد از سزارین
مراقبت‌های پس از زایمان سزارین
مراقبت های بعد از سزارین - نکات مهم تغذیه، دارو و ورزش
پمپ کردن یا دوشیدن شیر مادر
پمپ کردن یا دوشیدن شیر مادر | روش‌های دوشیدن شیر مادر

سوال های مرتبط

مامان یارا 🤱 مامان یارا 🤱 روزهای ابتدایی تولد
سزارین
بعد دکتر بخیه زد چون فشارم بالا بود رفتم ایسیو تا فشارم چک شه
بعد بی حس بودم تا چند ساعت پمپ دردم داشتم واقعا عالیه بگیرین بعد ۸ساعت پرستار اومد شکمم فشار داد که واقعا درد داش دردشم زیاد بود دیگه بعدش گفت باید راه بری که اونم واقعا درد داش ولی قابل تحمل بود دیگه شب تا صبح درد داشتم که با مسکن پمپ درد آروم شدم بعد روز بعد که مرخص شدم تو خوبه درد داشتم همون شب اول که شیاف قرص خوب بود الآنم درد دارم ولی دیگه طبیعی دردش ولی خوب واقعا خوب بود زایمانم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ایرن مامان ایرن ۴ ماهگی
پارت ۴
اومدم ریکاوری دوبار ماساژ رحمی دادن که خداروشکر خیلی درد نداشت
بعدش اومدم تو اتاقم کلا رسیدگیشون عالی بود از بیمارستان و دکتر و زایمانم خیلی راضی بودم ولی از وقتی اومدم خونه تا به الان از درد بخیه نمیتونم درست راه برم حتی با اینکه بخیمو کشیدم سمت راستم از درد میکشه منو نمیدونم تا کی خوب بشم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان محیا اسرا 🌼🤎 مامان محیا اسرا 🌼🤎 ۱ ماهگی
تجربه سزارینم ،
بعد از یک ربع صدای بچمو شنیدم ک بدنیا اومد ولی حین عمل خیلی تهوع داشتم و نفسم تنگ شده بود بهم اکسیژن وصل کردن بخیه هامو زدن رفتم ریکاوری
بیست دقیقه تو ریکاوری بودم و یبارم شکممو اونجا فشار دادن یبار هم موقع رفتن به بخش
تا دوازده ساعت گفتن تکون نخورم گردنمو بالا پایین نکنم درد داشتم ک اونم همش مسکن و شیاف میزدن خیلی کم میشد و شکرخدا به پمپ درد لازم نشد
بعد از دوازده ساعت گفتن مایعات شروع کن راه برو هروقتم ک معدت دفع گاز داشت بهم بگو ک بهت شربت لاکسی ژل بدم
من ساعت هشت شب راه رفتم ولی معدم ساعت چهارصبح کارداد و تونستم غذای جامد و کمپوت بخورم
خلاصه خیلی خوب بود بنظرم بهترین نوع زایمان همین سزارین با بی حسی هستش اونایی ک سزارین به پیش دارین اصلا نترسین
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان پناه مامان پناه روزهای ابتدایی تولد
تجربه سزارین اختیاری پارت سوم
دیگه بعدش لپ بچه رو چسبوندن ب لپم
منو بردن ریکاوری
لباس های بچه رو هم پوشیدن (خودشون لباس دادن) بردن پیش باباش و تقریبا 45 دقیقه بعد من و بچه رو بردن تو بخش.
قسمت اذیت کننده این بود ک ب فاصله اومدنم از ریکاوری تا بخش خون تو رحمم لخته شد
و 3.4 بار بعد از اومدنم ب بخش اومدن ماساژ رحمی دادن ک یکم سخت بود
من هم پمپ درد داشتم هم شیاف زدم هم آمپول مسکن گرفتم
الانم ک اومدم خونه خوبم اما بخیه هام میسوزه یکم ک با شیاف و قرص فابل کنترل دردش.
بیمارستان هم عالی بود رسیدگی و همه چیش
اگ سوال دیگه ای داشتید خدمتم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۱ ماهگی
پارت سوم
لحظه ایی که بچه رو دراوردن انگار نفسم راحت شد بک چیز از دلم دراومد حس سبکی داشتم خیلی خوب بود
صدای پسریم ک شنیدم اروم شدم
اوردنش پیش من یکم بعد بردنش
و شکممو داشتن بخیه میزدن یهو منو حالت تهوع شدید گرفت سریع گفتم ب پرستار پارچه گذاشت جای دهنم
منم هی عوق میزدم دیگ داش گریم درمیومد برام تو سرم نمدونم چی زد خوب شدم کارشون ک تموم شد شکممو ماساژ دادن ک اصلا نفهمیدم فقط تکون تکون میخوردم و بردنم ریکاوری
بهم پمپ درد زدن ک خیلی خوب بود
یکساعت ربکاوری بودم بعدم منو بردن بخش
تاشب درازکشیده بودم هیچیم نمیدادن بخورم حتی مایعات
شب بامایعات شروع کردم راه رفتم ک اصلا درد نداشت اصلا
حتی شیافم دادن ک استفاده کنم ولی استفاده نکردم چون درد نداشتم با وجود پمپ درد
فرداییشم مرخص شدم
خلاصه خیلی راضی بودم
حتما پمپ درد بگیرین خیلی کمکه براتون
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان پسرک🩵 مامان پسرک🩵 ۵ ماهگی
پارت ۶‌
زایمان سزارین :
بردنم تو بخش و از اونجایی ک من ب دکتر از قبل گفته بودم چه قد از درد بعد بی حسی میترسم تو بخش فهمیدم بهم پمپ درد داده .
بقیه اومدن پیشم و من سر بودم . بعد از این ک سری پاهام رفت یه درد مثه پریودی خیلی کم داشتم با پمپ درد .پرستار اومد گفت میخام برات شکم بند ببندم شرت تنت کنم و پد بزارم باید شکمتو بلند کنی . این حرکتم زدم و درد انچنانی نداشت . بعدش دیگ استراحت کردم تا غروب ک گفتن پاشو راه برو 😐🤨
کم کم با پرستار بلند شدم و وایسادم . اولش درد دارید دو سع قدم ک راه برید متوجه میشید ک بهتر میشید . تند تند راه برید ک زودتر خوب شید .
من پمپ دردمم ک تموم شد هر ۶ ساعت پرستار میومد و برام شیاف میزاشت ک مثه پریودی خیلی کم درد داشتم . راستی ماساژ شکمی و برام تو بی حسی انجام دادن ک من نفهمیدم
روز بعدم خیلی راحت راه رفتم و حموم رفتم .
اینم از تجربه فوق العاده من از سزارین ک برگردم عقب باز انتخاب میکنم تو همین بیمارستان و این دکتر .
امیدوارم همتون بع سلامتی و خیلی عالی و پر از حس خوب زایمان کنید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان 🌸گیسو🌸 مامان 🌸گیسو🌸 ۴ ماهگی
تجربه زایمان سزارین تو بیمارستان خصوصی ....پارت ۳
خلاصه
هی میگفتن ای خدااا چقدر نازی تووو من فقط میپرسیدم مو دارههه😂برام مهم بود کچل نباشه.تمیزش کردن اوردنش گذاشتن رو صورتم بچم اروم شد.وای ک‌خیلی خوب بود.گیسو بردن بیرون و منم بعد تموم شدن عکل بردن ریکاوری دوساعت تو ریکاوری بودم چون هی افت فشار داشتم.من کلا فشارم پایینه.پمپ درد اینامو وصل کردن بعدش اوردنم بیرون همه بودن و رفتیم اتاقم وووییی گیسو اونجا بوددد مثل ماهه بچم🤤🥹😍....
پرستار گذاشتش رو سینمو بهش شیر داد
هنوز بی حس بودم و خوشحال😁
کم کم بعد دو ساعت حسم برگشت و دردام شروع شد ک با پمپ درد شیاف قابل تحمل بود...ساعت ۶ صبح فردا اولین راه رفتم بنظرم بدترین قسمت سزارین همینه.و من چون هی عق زده بودم تو عمل باعث شد کتفم بگیره و عوارض بی مسی بیاد سراغم و نفسم سخت کنه و این تو راه رفتن بیشتر اذیتم کرد.خلاصه خوب بود بنظرم همه چی ب هرحال عمله دیگه باید بگذرونیش.ولی پمپ درد حتما بگیرید خیلی خوبه...دکترم ظهر اومد و مرخصم کرد و ما راهی خونه شدیم با گیسو خانوممون...و این گونه بود ک تاریخ تولد دخترمون شد 1404,03,02
اینم تجربه من ببخشید اگه زیاد شد.تازه خلاصه اش کردم😁💪🏻
هزینه هم ۲۵ دکترم گرفت
۲۳ بیمارستان
۲هم پمپ درد
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان معجزه زندگی مامان معجزه زندگی ۴ ماهگی
تجربه من از سزارین اینکه انتخابی بود برام 37 هفته و 5 روز زایمان کردم درد ها قابل کنترل بود سن تو اتاق عمل گذاشتم عالی بود موقع سوزن به کمر متوجه نشدم و سزارین عالی داشتم تو بی حسی شکمم و فشار دادن بازم خوب بود 3 ساعت ریکاوری که اونجا میلرزیدم ولی بازم درد نداشتم اومدن من و ببرن بخش اونجا هم فشار دادن که قابل تحمل بود درد ها با شیاف عالی پیش رفته تا الان و زیاد درد ندارم احتمالا فردا مرخص میشم
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان آرام👼🍓 مامان آرام👼🍓 ۴ ماهگی
و بالاخره آرام من امروز ساعت ۸و ۴۵دقیقه دنیا اومد😍🥺
من سزارین شدم بخاطر بریچ بودنش ولی دنیا اومدنی سفالیک شده بود😄
بیحسی بودم و واقعاااا راضی بودم تا داشتم با دکتر بیهوشی صحبت میکردم ک حالم بده فسقلی رو دراورده بودن دیدمش🥺😍
بهترین حس دنیا بود واقعا با صدای گریه هاش انگار یه جون به جونم اضافه میشد🥲
وزنشم خداروشکر نسبت به آی یو جی آر بودنش خوب بود ۲ونیم کیلو
مامانای اصفهانی من بیمارستان صدوقی بودم و فووووق العاده راضی بودم اصلاااا اون چیزی ک میگفتن و بدشو میگفتن نبود واقعا رسیدگی عالی بود دکترمم ک فوق العاده
پرسنل اتاق عمل و دکتر بیهوشی ام خیلی خوش رفتار و خوب بودن در کل راضی بودم
مشاهده ۲۶ پاسخ دیگر
مامان نور 💫 مامان نور 💫 ۲ ماهگی
پارت اخر
بعدش کتفم خیلییییی درد گرفت ولی بازم با پمپ درد اروم میشد کیسه اب گرم اوردن گذاشتم هر دوساعت شیاف و تا ۱۱ شب هیچی نخوردم و پرستاره هعی فشار اینارو چک میکرد هر دوساعت رسیدگی عالی بود
و دخترمم اوردن و سینمو نمی گرفت بردن باز دوساعت بعدش اوردن خوب بود حالش خداروشکر و سینمو گرفت ساعت ۱۱ شب ک قرار شد راه بریم فک میکردم خیلییی سخته ک ن فقط باید ترس از خودتون دور کنید و ب حرفای بقیه توجه نکنید خلاصه شروع کردم با کمک یکی از ماماها ب راه رفتن و سرویس...
دفعه بعدشم ک خودم راه رفتم همش راه میرفتم و مایعات میخوردم
فرداشم ساعت یک مرخص شدم و
بگم ک اومدم خونه ب شدت گردن درد بودم چون تکون داده بودم خودمو و پمپ دردیم نبود دیگ تا ۳ روز اینجوری بودم و خوبشدم الان
ان شاء الله قسمت همه چشم انتظارا
و بقیه بچهاشون سالم بیاد بغلشون و روز زایمان بهترین باشه واسشون
ترس از خودتون دور کنید چون خدا توانشو میده
امیدوارم بدردتون بخوره تجربم🤍
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان افراز مامان افراز روزهای ابتدایی تولد
پارت دوم
بعدش اوردنم ریکاوری فشارم همه چیزم کنترل کردن بعدش بردنم تو بخش جا به جام کردن و من خیلی میترسیدم ولی ترس نداره پمپ درد گرفتم واقعا پمپ درد عالیه بعضیا میگن ن اصلا خوب نیس فلان اینا خوب بود برام واقعا پمپ درد بگیرین شیاف می‌گذاشتم دوتا ۶ ساعتی یک بار هر وقت دردم می‌گرفت دکمه پمپ درد میزدم فقط من برام بدترین این بود اولین راه رفتنم سخت بود میترسیدم انگار از بخیه ها اینا میترسیدم یه جوری بشم دلهره داشتم ولی خب سختی داشت ولی اوکی بود میشه تحمل کرد
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان هایلین مامان هایلین ۳ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت 3
بعد از تموم شدن عمل منو بردن ریکاوری نمیدونم چرا میلرزیدم انگار از هیجان بود از ی طرفم سردم شده بود پرستار اومد یه لوله گذاشت زیر پتوم که گرما میداد و بهترشدم یکی دو ساعتی تو ریکاوری بودم که بعدش ک اومدن ببرنم بخش پرستار اومد و ماساژ رحمی داد که اصلا درد نداشتم چون هنوز بی حس بودم اصلا از ماساژ رحمی نترسین واقعا هیچی نبود راستی اینم بگم ک من پمپ درد هم گرفتم اولش نمیخواستم بگیرم ولی دکتر پیشنهاد داد ک بگیری بهتره منم پمپ درد گرفتم اما با وجود پمپ درد هم ی کوچولو درد داشتم ک قابل تحمل بود حالا نمیدونم اگر پمپ درد نمیگرفتم دیگ چه حد دردی داشتم.بعد از ماساژ رحمی منو بردن بخش و دخترمم اوردن پیشم دیگ اون لحظه هیچی از خدا نمیخواستم چون خدا بزرگ ترین نعمتشو بهم داد و من فقط دعای روی لبم اینه ک خدا ب همه چشم انتظارا این لحظه رو هدیه کنه و توی اتاق عملم این دعارو کردم.اینم از تجربه ی من از زایمان سزارین ک کاملا راضی بودم و تا اینجا راضی هستم اگر سوالی دارین درخدمتم شاید نکته هایی باشه ک من جا انداخته باشم بپرس ازم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ترنج و بردیا مامان ترنج و بردیا ۱ ماهگی
سزارین دوم
ساعت ۹صبح وارد بیمارستان صارم شدم تا یک وارد ریکاوری شدم ی ربع ب سه وارد اتاق عمل شدم ک همش میگفتم افت قند و فشار دارم خیلی گشنمه همش سرم میزدن بهم واقعا حالم خوب نبود خلاصه ک تزریق کمرم انجام شد گفتن بخواب به ثانیه نرسید ک اول دستام بی حس شد بعد پاهام بعد از گردن ب پایین فلج شدم انگار دگ نتونستم نفس بکشم اینقد گفتم قلبم سنگین نفسم بالا نمیاد تا یهو حس کردم چشام سفید رفتم ی دنیا دگ انگار کامل بیهوشم کردن خیلی حس بدی بود دگ دوست ندارم ب این حال برگردم خلاصه همسرم اومد فقط هاله ای ازش میدیدم بچنو گرفتن جلوصورتم هیچی نمیدیدم ساعت ۵ اوردنم ریکاوری ک درد شکمم شروع شد ولی هنوز بی حس بودم قابل تحمل بود تا ۵ونیم رفتم بخش پسرمم بردن ان ای سیو در حد مراقبت دوسه ساعته بماند ک ساعت ۸ شب بچمو دیدم دردام نسبت ب سزارین قبلی کمتر بود اخر شب راه رفتم خیلی هم اذیت نشدم روز بعدم خیلی راه رفتم ساعت ۴ اومدم خونه رسیدم داخل خونه گردن درد وحشتناک اومد سراغم نفس میکشیدم تا ته قلبم تیر میکشید تااخر شب خیلی اذیت شدم نمیتونستم نفس بکشم همش اشک ریختم با شیاف اروم شدم خوابیدم و از روز سوم دگ رو ب بهبود بودم خداروشکر اینم از سزارین دوم🫡
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان شاهوین🧸🍂 مامان شاهوین🧸🍂 ۳ ماهگی
پارت 3✨

دیگ امدن شکممو فشار دادن ک هیچ حسی نداشتم
بعد فرداش سوند در اوردن نگم از درد اولین راه رفتن قابل تحمل بود اما سخت
من اول انتخابم طبیعی بود بخاطرش 2شب هم درد کشیدم
ولی سزارین شدم
ولی خداروشکر که از پسش بر آمدم تونستم 🥺👶🏻🧸
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان برفک👼🏻 مامان برفک👼🏻 ۴ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت پنج

بعد بردنم ریکاوری اونجا هارو میفهمیدم منو میبردن دوباره ریکاوری لرز داشتم آمپول زدن کم کم به خودم میومدم اومدن رحم فشار دادن اصلا نفهمیدم بی حس بودم هی چک می‌کرد درد داشتنی دارو میزدن بعد اومدن بردنم یکم از تخت جا به جا کردنی فهمیدم بعد دوباره چک رحمی یکم اونجا درد داشتم بعد با آسانسور رفتم بخش ipd اتاقم اونجام دیگه مامانم و همسرم بود دیگ همه چی خیلی خوب بود فقط پسرمو بستری کردن بردن تنفسش مشکل داشت بعد دیگه تا ساعت ۳ یا ۴ اینا هیچی نخوردم دهنم تلخ بود از اتاق عمل دیگ ملاقات و اینا بعد کم کم بهم وسایل آوردن خوردم غروبم یکم راه رفتم اولین راه رفتن فک میکردم خیلی سخته ولی نبود بعدش که کم کم بی حسی میره روز دوم یکم اذیت شدم از راه رفتن