۲۴ پاسخ

مبارک باشه عزیزم
دکترت کی بود؟؟

ای جانم مبارک باشه انشاءالله خوش قدم باشه گلم زیر سایه پدرو مادرش بزرگ بشه و‌خودتم زود خوب بشی انشاءالله❤️😘

مبارکت باشه عزیزم قدمش پر خیرو برکت باشه براتون 😍💞🧿

مبارک باشه گلم خدا حفظش کنه♥️♥️♥️♥️دل ماهم شاد شد

چشمت روشن😍😍😍😍😍
قدمش مبارک باشه آرام دل مامان باباش😍❤️❤️❤️

مبارک باشه عزیزم😍🥰

ای خدااااا چقدررر دستاش نازه خداروشکر عزیزم قدمش پر از خیر و‌برکت💕💕

ووی عزیزم مبارک

عزیزم قدمش خیر باشه😍
منم فردا دارم میرم برای زایمان چند هفته بودی دقیق بچت دستگاه ک نرفت؟

مبارکه عزیزم لطفاً برای منم دعا کن

ای خووووودا مبارکه 🤩🤩

سلام آرام خانوم خوش اومدی ب دنیای بیرون از شکم مامانی
الهی خوش قدم و پرخیر و برکت و شادی باشی 🥰💋

دختر منم ۲۵۰۰ بود ای جوی ار بود ۸ نیم صبح دنیا اومد 😍

وایییی ننه🥺😭😍

سلام خوبی مبارک باشه منم بریج بودم امروز رفتم سنو چرخیده بود

آخي هزار ماشالله مباركت باشه...خوشمزگيش نوش جونت

جونم عزیزم😍
حس می‌کنم دختر خودمه
ایشاالله چند روز دیگه میاد بغلم

آخ بگردم دستای قشنگتو فندوق مبارکه مامان جونش خداروشکر ب سلامت گذشت

بسلامتی عزیزم خدارو شکر خوش قدم باشه دخملی

آخیییی خداااا مبارکه عزیزممم

ای جانم مبارکت باشه
به جمع شب بیدارا خوش اومدی😍🥹

بسلامتی مبارک چند هفته زایمان کردی

مبارک باش عزیزم بسلامتی

خوش بحالت خوب موقعی چرخیده پس 🤣🤣🤣🤣

سوال های مرتبط

مامان محمدحسن💙زینب🩷 مامان محمدحسن💙زینب🩷 روزهای ابتدایی تولد
مامان Ayhan🤍💗 مامان Ayhan🤍💗 ۵ ماهگی
این روزا رو هیچ وقت یادم نمیره ...

هیچ وقت برای زایمان آمادگی نداشتم اونروزا .. فقط شب به فکر ناهار فردا بودم تنعا دغدغم همین بود که فردا چی بپزم و بعدش شوهرم که رفت سرکار برم خونه مامانم ...آخه هنوز ۳۷هفتع بودم و دوروز قبلش رفته بودم پیش دکترم گفته بود یک سانتی هنوز چیزی نیست و جا داری تا به دنیا اومدنش ...
خوابیدم و صبح با خیس شدن از خواب پریدم و با همون موهای خراب و لباسای معمولی رفتم بیمارستان .. فهمیدم کیسه آبم پاره شده رفتم بیمارستان و دکترمو دیدم گف عزیزم طبیعی هستی من میرم نیم ساعت قبل از اینکه به دنیا بیاد میام پیشت تا ده سانت نشدی من نیستم .. با کلی استرس رفتم و پذیرش شدم .. رفتم مامانای ک طبیعی زایمان میکردن جیغ میکشیدن وحشتناکککک. خیلی ترسیده بودم و منم کم کم دردام شروع شده بود و تا سه سانت رفتم تا اینکه نوار قلب گرفتن و گفتن سزارین اورژانسی هستی رفتم اتاق عمل ترسیده بودم و ی حس عجیبی داشتم .. اشکام میریخت ... بچم به دنیا اومد و از بیمارستان ک مرخص شدم گفتع بودن باید پیش متخصص ببری بچع رو .. بردم تا اینکه فهمیدم زردی زیاد داره .. واسه زردی آیهان ده میلیون خرج کردیم .. تا چهل روزگی زیر دستگاه بود و من با شکم پاره و بخیه شده نگران بچم بودم ... شیرخودمو بهش میدادم بچم با وزن سه کیلو به دنیا اومد و بیست روزه شده بود بردیمش ۳۱۰۰بود و دکتر گفت باید فقط شیرخشک بدی .. من مونده بودم برای زردی زیادش غصه بخورم یا اینکه وزن کم کرده و توی بیست روز صد گرم بیشتر شده غصه بخورم ... خلاصه روزای سختی بود برام خیلی غصه خوردم .. همش گذشت همش ... اما خیلی غصه میخوردم...🥺
مامان لیام✨🤍 مامان لیام✨🤍 ۲ ماهگی
خب سلام و تجربه من از سزارین بعد از دو روز🥲
من پنجشنبه ساعت ۱۲شب رفتم بستری شدم برای جمعه صبح ساعت ۱۰رفتم اتاق عمل البته باید۷میرفتم ولی تا اومدن دکتر معطلی داشتم
استرس قبل عمل داشتم ولی نگم از جو کادر اتاق عمل ک چقدر خوب بودن کلی هم با فیلمبردار برای پسرم لحظه های قشنگ ثبت کردیم و من رفتم تو اتاق بالاخره دکتر بیهوشی پشتمو بتادین زد گفت چونتوبچسبون ب سینت چند ثانیه بعذ گفتم میشه لطفا زودتر تزریق کنید من استرس گرفتم پاهام داره گزگز میکنه گفت استرس چی؟من بی حسیت رو زدم😐😐😐و من واقعااااا نفهمیده بودم آنقدر خوببب بود اون گزگزم شروع بی حسی بود قبل از اونم که بهم استرس داده بودن همه راجب سوند اونم درحد ۳۰ثانیه انگار سوزش ادرار داری😐و واقعا اونم خیلی خوب بود و دردی که میگفتن ازش خبری نبود😐بی حس شدم خلاصه و پارچه اینارو نصب کردن فضای اتاق عمل با موزیک به شدت انرژی داشت که من یهو حالت تهوع گرفتم گفتم و چند ثانیه بعذ با تزریق دارو اونم خوب شد حس کردم تخت داره میلرزه که یهووووو صدای پسرم پیچید تو اتاق😭وای قلبم کلی گریه کردم وقتی چسبوندنش به صورتم هیچ حسی تو زندگیم آنقدر فشنگ نبوده شیرم خورد همونجا چند تا میک🥺😍