۲۱ پاسخ

سلام گلم مبارک باشه🤍✨
اسم بیمارستانت داخل اصفهان چی بود؟

بعد یسوال خو اگه ما سزارین اختیاری بخوایم دکتر تو نامه مگه جوری نمینویسه ک اجباری باسه بیمه قبول کنه

عزیزم مبارک باشه بیمارستانش چی دادن وسیله بهتون

سلام بسلامتی عزیزم،بیمارستان اصفهان و دکتر انصاری سزارین اختیاری هم انجام میدن؟
زیر میزی چقدر گرفتن؟

مرسی عزیزم

تکمیلی دارم ایران.نمیدونم قرار داد دارن یانه.گفتی اسم بیمارستان سلامت اصفهان؟من بچه اولم طبیعی بود خیلی اذیت شدم گفتم اینااختیاری برم دیدم هزیناخیلی بالاس

سزارینت اختیاری بود یا اجباری
زیرمیزی گرفت

واقعا چ خوب همه کمتراز ۳۰ نمیگیرن.هزینه بیمارستان چقدر شد؟مطبش کجاست؟شرمنده اینقدر سوال میپرسم

بسلامتی قدمش پرخیر وبرکت باشه.چقدر زیر میزی گرفت؟اختیاری بودی؟

اوخودوووو بزنم به تخته چه نینی نازی داری خدا حفظش کنه دلم خواست 😋😍

مبارک باشه عزیزم 😍😘

چقد هزینه گرفت برا سز

عزیزم‌مبارکت باشه. خدارو‌شکر ک ب بهترین شکل انجام شد. انشاالله قسمت بقیه ی ما

وزنت چندکیلو خودت
من ایقد میترسم

خدا حفظش کنه

بیهوش شدی یا بی حس 🥹

خداروشکر که زایمانت راحت بوده منم خیلی خوب پاشدم همه میگفتن دست دکترت خوب بوده منم گفتم شمام اگه ۲۰ سالگی میزاییدین همینقدر سرپا بودین😅🤭😂

مبارک باشه ✨

خداروشکر عزیزم منم خیلی استرس دارم امیدوارم عمل راحتی داشته باشم🥺♥️

مبارکه عزیزم.خوشبحالت راحت شدی
برای منم دعا کن خیلی استرس دارم التماس دعا😥❤️🙏

الهی عزیزم مبارک باشه ❤️

سوال های مرتبط

مامان فرفری💙 مامان فرفری💙 ۲ ماهگی
پارت هفتم
اومدم خونه همه کارامو انجام داد پول هم برا دکتره واریز کردم بهم گفت فردا چکار کنم
صبح زود بلندشم اماده شدم رفتیم من رفتم داخل ک پرونده عمل رو تشکیل بدم گفت سونوهای 12هفته و18هفته رو بهم بدع اون بیمارستان شوشتری لعنتی سونوهای 12هفته و18هفته رو بهم نداده بود تو گوشی نگاه کردم خداروشکر سونو 18هفته بود ولی 12هفته نه گفت اشکال نداره
فرستادم عکس سونو رو برا شوهرم تا کپی کنه ساعت 8بود باز نبودن اصلا تا ساعت 10گیر کپی کردن بود و پرونده تا ساعت 11طول کشید ک 11وربع رفتم اتاق عمل من چون بار اول بود ترس داشتم ولی رفتار دکترا و خدمه اونجا خوب بود بهم دلداری میدادن ک نترس دستمو میگرفتن حرف میزدن ولی اصلا هیچ ترسی نداشت عملم تموم شد تا رفتم ریکاوری ساعت 1ونیم اومدم تو بخش بیحس بودم کم کم دردام شروع شدن ولی قابل تحمل بود
یک شب بستری بودم و فرداش مرخص شدم
درد دارع سزارین ولی می ارزه خوشحالم ک طبیعی زایمان نکردم
بیمارستان ایران سزارین شدم خوب بود
بنظرم هیچ وقت پاتون رو تو بیمارستانهای دولتی نزارین چون اصلا ب فکر نیستن خداروشکر ک پسرم سالمه
اینم از زایمان من
#بارداری
#زایمان
مامان فسقلی مامان فسقلی ۵ ماهگی
خب منم اومدم تجربه زایمانمو بگم بهتون😍
من دقیقا ۳۸هفته بودم ک تصمیم داشتم طبیعی زایمان کنم و رفتم معاینه لگن شدم ک خیلی واسم دردناک بود حالا معاینه تحریکی نبود و بعد اون لکه بینی داشتم و بخاطر درد معاینه از لحاظ روحی خیلیییی بهم ریخته شدم تا ۳ روز حالم بد بود بعد با خودم گفتم من قراره زایمان کنم ک خیلی از عوارض و نداشته باشم پس وقتی با معاینه انقد حالم بده حتما بعد زایمان بدتر میشم جوری بودم ک میگفتم من بعد زایمان خودمو میکشم ک دیگ خانوادم گفتن برو سزارین منم منتظر ی جرقه بودم سریع رفتم پیش دکتر خودم و واس فرداش وقت زایمان گرفتم و درسته عمل بود ولی خیلی استرس نداشتم و سریع وسیله هارو اماده کردیم و رفتیم بیمارستان سوند اصلا درد نداشت و یه حس بد داشت تو اتاق عمل هم هیچییی نفهمیدم فقط تهوعی ک داشتم اذیتم میکرد ولی چون ناشتا بودم فقط عوق میزدم بعدشم ک اوردنم بیرون ماساژ رحمی چندتای اولو اصلا نفهمیدم ولی دوبار ک ماساژ دادن درد داشت ولی ن اونجور ک میگفتن با ی دست اروووم ماساژ میدن بعدم ک گفتن راه برو من سعی میکردم خیلی نترسم دردناک بود ولی ب خودم میگفتم اینم میگذره پمپ دردم نداشتم فقط بدیش این بود ک بیمارستان مسکن نمیدادن دیگ خودم قایمکی رفتم ی مفنامیک خوردم و شبو خوابیدم ولی بدون مسکن یکم سخته
مامان ثنا مامان ثنا ۳ ماهگی
سلام به مامان گل
من دیروز تو بیمارستان انصاری زایمان کردم و امروز مرخص شدم ،سزارین بودم .
خواستم تجربم و خدمات بیمارستان انصاری بگم ،هرکس خواست بره اطلاعات داشته باشه .
صبح که وارد بیمارستان شدم ،باهمسرم رفتم طبقه دوم بلوک زایمان ،اونجا از همسرم خداحافظی کردم و همسرم و فرستادن پایین پذیرش برای کارهای زایمان .
داخل بلوک زایمان لباس دادند عوض کردم ، نوار قلب بچرو گرفتند ،سرم وصر کردند ،وقتی هم اعلام کردند برم برای زایمان سون و زدن ،اصلا درد نداشتند ژل زدند که دردت نگیره .
همسرم که پذیرش و انجام داده بود یه پک به خودم شامل دمپایی ،دستمال کاغذی ،دستمال توالت ،دمپایی ،پوشک ،کاور توالت فرنگی،زیرانداز یکبار مصرف داده بودند.
پک نوزاد لباس کامل با پتو دور پیچ .
خودتون مای بیبی،دستمال مرطوب،یه دست لباس دیگه و تغذیه ببرید .
انقد عمل هم با سری زایمان می کردم ،پرسنل اتاق عمل بسیار مهربونم ،بسیار ماهر از کمر سر کردند .
من مشغول سوال از دستیار بیهوشی بودم که گفت نوزادت به دنیا اومد
هیچی،هیچی متووج نشدم و هیچ صدای چاقو و برشی نشنیدم .
پرسنل بیمارستان بسیار مهربون،رسیدگی عالی،غذا عالی ،نظافت عالی ،همه چیش عالی بود .
خواستید برید انصاری شک نکنید .
من که واقعا واقعا راضی بودم .
مامان 🩷👧🏻ronisa مامان 🩷👧🏻ronisa ۷ ماهگی
سلام مامانا من هم اومدم از تجربه ی زایمانم بگم من بعد عید رفتم مطب که دکتر برام سونوگرافی نوشت برای وزن تو سونو زده بود که آب دور جنین کم شد رفتم پیش دکتر گفت هر روز باید بری nstبدی تا بتونیم بورو تا سی و هشت هفته نگه داریم چون سی هفت هفته بودم بهم گفت اگر nstخوب نباشه باید فورا زایمان کنی من چون میخواستم طبیعی زایمان کنم معاینه هم کرد و گفت دو و نیم سانت بازی من اون روز رفتم nstدادم که خوب بود برای فرداش هم دوباره صبح رفتم دو بار گرفت که خوب نبود گفت برو آبمیوه بخور و راه برو دوباره بگیریم دوباره گرفتن که باز هم خوب نبود و به دکترم زنگ زدن که دکتر گفت اورژانسی ببرید اتاق عمل من سریع خودمو میرسونم از اون لحظه ی تماس تا اتاق عمل کلا ده دقیقه نکشید و بیهوشم کردن و رونیسا خانوم دنیا اومد من خیلی استرس داشتم و وقتی اتاق عمل و دیدم بیشتر شد واقعا خوشحالم که بیخوشم کردن و چیزی نفهمیدم چون واقعا اگر متوجه اتفاقات دورم میشدم استرسم خیلی بیشتر میشد واقعا از سزارین هم رازی بودم و خدا رو شکر میکنم که هم خودم سالمم هم بچه و هم اینکه زایمانم سزارین شد چون درد معاینه کردن طبیعی از درد بخیه بیشتر بود و کلا درد زیادی نکشیدم برای زایمان فقط برای ماساژ رحمی درد داشتم حالا نمی‌دونم به خاطر رسیدگی عالی بیمارستان و ورسنلش بود یا کلا این بود ولی عمم بیمارستان دیگه ای زایمان کرد خیلی درد داشت پس حتما تو انتخاب بیمارستان دقت کنید
مامان گیسو🧿♥️ مامان گیسو🧿♥️ روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمانم بعد از کلی سختی و استرس دوره بارداری

قرار بود ۱۷ مهر زایمان کنم
که بیمارستان میلاد لاهیجان در کمیسیونی شدم
همه‌کارامو‌ کرده بودم
مهمونام آمده بودن از تهران
تا بالاخره دکترم با پارتی نامه زد برای ۱۸ مهر روز جمعه
خیلی استرس داشتم می‌ترسیدم اتاق عمل زیاد رفتم ولی می‌ترسیدم
دلم میخواست بیهوش بشم چون نگران بودم بخاطر تیغه بینی و همه مشاغل دیگه ۹ ماه استرسشو داشتم
ساعت ۷ رسیدم بیمارستان
رفتم بخش زایمان سوند زدم اصلا درد نداشت
کارامو‌ کردم
ساعت ۸/۱۵رفتم اتاق عمل ساعت
دکتر برام بی حسی زد اصلا نفهمیدم
خوابیدم سر شدم
هیچی متوجه نشدم
ساعت ۸:۴۵بدنیا آمد صداشو شنیدم
قشنگترین حس بود
فقط یسوال پرسیدم که سالمه یانه دکتر گفت چرا سالم نباشه
داشتن کاراشو‌میکردن من فقط میخاستم ببینمش صورتشو که سالمه یانه
آوردن دیدمش بهش شیر دادم لذت بخش ترین بود
بعدش رفتم ریکاوری لرز نداشتم سردرد نداشتم دردم نداشتم پمپ دردم گرفته بودم
شبم خودم راه رفتم فرداش هم مرخص شدم آمدم خونه
و اگر صدبار دیگه برگردم عقب باز هم همین سزارین و دکتر انتخهاب میکنم