۵ پاسخ

سعی کن اونجا بودنی نری ،خدانکرده بچت چیزیش میشه ،اونم بچست بزرگترش باید یادش بده

نرو وقتی میبینی اینجوریه نرو

والا فکر میکنن بچه خودشون بچن یک اونا بچه بزرگ کردن فقط🙁 خواهر منم 🙁باز خداروشکر از عمع شانس اورده بچم خانواده شوهرم فهمیدس 🫠

بچه ب یه محیط آروم احتیاج داره الانم ک هیچکس مراعات نمیکنه منم با بچهای جاریم این مکافات رودارم هروقت میرم دلارام یسره گریه میکنه از سرصدا

نرو یه مدت خواهرت میاد تو نرو اصلا تا اذیت نشی چاره ای نیست جز نرفتن

سوال های مرتبط

مامان جوجو مامان جوجو ۷ ماهگی
خانوما من یه مشکلی دیشب برام پیش اومده میشه راهنمایی کنین تصمیم درستی بگیرم منو جاریم دو سه ساله با هم حرف نمیزنیم رفت و امدم نداریم مگه اینکه تو مهمونیای بقیه همو ببینیم از وقتی پسرم دنیا اومده بهش حسودی میکنه به دخترش که چهار سالشه میگه سمت منو پسرم نیاد حتی جلو چشم خودمون کتکش میزنه میگه نرو سمت بچه. خود دخترشم همیشه جلو همه میگه مادرم اگه ببینه اومدم سمت تو و پسرت کتکم میزنه دفه قبل حتی اسباب بازیای دخترشو ازش گرفت که پسرم بهش دست نزنه چایی تعارف کرد خونه مادر شوهرم سمت من نیاورد بستنی سهم من نریخت منم چون مادرش اینا اونجا بودن خودم نرفتم بریزم واسه خودم و ادامش ندادم کارش خیلی بهم بر خورد دیشب خونه عمو شوهرم بودیم بچش اومد پسرمو ببره منم ندادم دستش گفتم مگه عروسکه بلندش کنی میندازیش حالا مادر شوهرم و شوهرم باهام دعوای شدیدی کردن شوهرم تو ماشین سرم داد زد و منو برگردوند خونه مادرم حتی زنگم نزده از دیشب بچمم مدام بیقراره باباشه به جاریم هیچی نمیگن اما من کوچیک ترین حرفی بزنم دعوام میکنن شوهرم داد زد میگه اون بچش گناهش چیه تقصیر توه باید بچه رو میدادی دستش بلند کنه حالا اینقدر سر من داد زدن و بی محلی کردن واقعا حس میکنم مقصرم منم جوابشو ندادم برگشتم خونه مادرم الان شما بودین چی میگفتین چیکار میکردین؟