مامانایی ک دوتا بچه دارین چیشد برا بچه دوم تصمیم گرفتیم با شرایط سخت حاملگی و زایمان سخت و ...؟

من خودم خواستم اماگااها به غلط کردن میفتم

اگه کمکی نداری ..روحیه نداری.صبرت پایینه .بدنت روحت جسمت ضعیفه نکن
من به تمام معنانابودشدم بخدا درسته باهم بزرگ میشن اماتابشن مادربدبخت میشه

والا من ک ی دونه دارم
ولی این سوالو از چند نفر ک پرسیدم
گفتن یه مدت بگذره یادت میره اذیت هایی ک شدی و دلت میخواد

بهیییییچ عنوان فکر دومی رو نمیکنم و نخواهم کرد

منم ناخواسته باردار شدم و با اینکه بقیه مخالف بودن نگهش داشتم
شرایطم سخت تر شد ولی خداروشکر.

والا ما بچه اولمون بیشتر بچه میخواست تا ما..همش میگفت من تنهام واذیت میکرد دیگه دلو زدیم ب دریا ویه دخمل ناز خدا بهم داد

من یدونه بچه دارم و همسرم میگه که دومی رو بعد ۳یا ۴ سال بیاریم من الان که چیزی نمیگم بهش ولی زمانی که وقتش بشه میگم تو که بچه رو نگه نمیداری ثانیه ای بچه میخوای چیکار الان اون خوابه من بیدار
هر کار میکنم‌بخاطر بچمه منت نیست ولی خوب سخته تنهایی

اولا که ادم‌یادش میره سختیاشو و فقط لحظات شیرین تو خاطر ادم میمونه بعدشم کردار و اخلاقیات بچه اول خیلی تاثیر داره تو این تصمیم گیری

اکثرا ناخواسته حامله شدن

خدا خواست و ما توانستیم😆