درد دل کنم🥺
دوتا بچه پشت سر هم دارم خودمم مریضم دختر اولم خیلی وابسته شده توجه و محبت میخواد بخدا منو باباش براش سنگ‌تموم میزاریم هرچی بخواد هست از بوس بغل توجه اینقدر بش گفتم دوست دارم همش میاد بم میگه لیلا دوست دارم ولی بازم گاهی ی کارای میکنه ک معلومه توجه میخواد جیگرم کباب میشه بچم خیلی کوچیک بود اون دختر کوچیکه هم شیر درست نمیخوره منم اعصابم نمیکشه زوری بدمش باهاش سر کله بزنم وضع خونه داغونه خودمم قشنگ ۱۰۰ سال شدم با شوهرم سردم اصلا حوصلشو ندارم میاد خونه فقط دلم میخواد بره سر کار باهاش بحثم میشه بچه ها شبا این موقع ب زور میخوابن 😭ای خدا بهم توان بده خودت میدونی من ناشکر نیستم ولی حداقل حال خودمو خوب کن بتونم ب بچه هام برسم امروز اینقدر ازم خون رفته بود ک سرم سنگينی میکرد پشت سرم نبض میزد بدنم یخ کرده بود توروخدا برام دعا کنید حال روحی و جسمیم خوب بشه برگردم ب زندگیم بتونم مث قبل همه چیو هندل کنم🥺

تصویر
۹ پاسخ

عزیزم یکم فاصله مینداختی بینشون راحت تر بود

ان شاالله خدا کمکت کنه منم دعا کن چهارتابچه دارم یکی13یکی 10یکی 6یکی هم یک سال و9ماهشه تازگیا یه جنین 4ماهه روازدس دادم سزارین کردم یه ماهی میشه تا حالا سزارینم عفونت میکنه ودردداره چرک میاد بیرون دیسک کمرهم دارم رماتیسم هم دارم حالا خواهر جون ببین من چه قددرگیرم امروز دیدم عفونت ازسزارینم زد بیرون اول صبح داغون شدم واقعااا دارم کم میارم خدا قوت بدنی بده بم دیگه نمیکشم ببین سختتر ازتو هس سختتر ازمنم هس واقعا خسته ام

خوبی گلم پیش پیرمرده نرفتی؟

چقدم این فسقلی نازه 😘😘😘عزیزم انشالله خدا خودش کمکت کنه بهت توان بده بتونی بچه هاتو بزرگ کنی درکت میکنم عزیزم سخته ما مامانا خیلی صبوریم ب خدا منم دخترم خیلی اذیت میکنه ولی چاره چیه باید صبر کنیم تا یکم دیگه بزرگتر بشن خوب میشن

خدا کمکت کنه

دقیقا عین خودم
بی زار شدم از زندگی
اصلا ب خودم نمیرسم
تویی خونه منو شوهرم مث خواهر برادر شدیم من از اون بدم میاد حس خیانت بهم دست میده فکر میکنم رفتارش بهام بده داره بهم خیانت میکنه همش گوشیشو چک میکنم
اعصابم اصلا کشش نداره خسته شدم از خودم
پسر اولم یکم برج چهار دو سالش میشه
دومی تم ۷روز دیگه ۴ماهش تمام میشه

وای خدااا فرشته کوچولو‌ رو نگاااه کن 😍 عزیزممم حق داری ک خسته بشی ولی نباید کم بیاری مامان قوی 😍 این روزا هم میگذره ی روزایی میرسه ک بهشون نگاه میکنی غرق خوشحالی میشی و اصلا یادت نمیاد چ روزایی گذشته ،حتی شاید دلتم تنگ بشه 😍مطمئن باش بچه هات کلی باهم همبازی میشن و خوشحال ک همدیگه رو دارن ❤️ خدا خیلی تورو دوست داشته خیلی 🥹 فقط یکم ب خودت فرصت بده ی نفس عمیق بکش تو میتونی

الهی عزیزم حق داری منم بچه هام پشت همن واقعا کم آوردم به روزایی اینقد سره پسرم داد میزنم بعدش خیلی پشیمون میشم ولی فایده ندارع ولی بخدا خیلی اذیت می‌کنه منم مخم نمیکشه.. خیلی دخترمو میزنه همین امشب بازوشو یجوری محکم گاز گرفت ک کبود شد.. البته می‌دونم پسرمم گناه داره بقول دوستم میگه دخترت اومده نشسته رو تخت پادشاهی پسرم..
شما هم سعی کن یجوری واسه خودت وقت بزاری اگ میتونی برو پیاده روی یا باشگاه ..
من اینقد حالم بد بود الن یه هفتس میرم باشگاه یکم روحیه ام بهتر شده..
یا دبا شماره ۱۴۸۰ مشاوره رایگان زنگ بزن حرف بزن وقتایی ک ناراحتی

عزیزم انشالله زندگیت پر از آرامش و خوشبختی بشه الهی زودی حاله دلت خوبه خوب شه کنار بچه هات و شوهرت 😘♥️

سوال های مرتبط

مامان إلارز🌹🍼👼🏻🤍 مامان إلارز🌹🍼👼🏻🤍 ۲ سالگی
دهنم صاف شد تا این بچه خوابید حالا اینقدر شیر میخوره از ۶صبح بیدار میشه شیر خوردن هر یه ساعت هر چیم خوراکی میدم بخوره و اب قبول نمیکنه میگه فقط ممی دیگ رمقی نمیمونه بیدارشم میخوابیم تا ۱۱ظهر به زور بیدار میشم پاهام گز گز میکنه موندم تو گل نمیتونم از شیر بگیرمش امشبم شوهرم کلی غر زد نهار بده شام بده اخرشم اینجوری تشکر کنه شوهرم میگ چیه همش کثیف کاری میکنه نمیدونم چی مالیده دخترم به مبلا کیک خریدیم براش روز دختر بود مالید به سر و صورت و لباساش کوکو بود شام همرو له کرد ریخت شوهرم میگ تو بد بارش آوردی همش کثیف میکنه همه جارو من همش در حال لباس شستنم اخر سرم لباساش از پوست رفت بس که شستم شوهرم میگ چه قدر لباس بخرم همش میشوری اینقدر غر زد گفتم ناراحتی بزن بیرون از خونه شوهرم گفت تو بزن بیرون منم با پرویی گفتم جام خوبه تو ناراحتی هر کی ناراحته بره پریودم هستم الارز امروز ۵بار دست شویی کرد سوخته پشتش دلم میخواد بمیرم الانم به زور خوابید بچم سر درد دارم خدااا
مامان نَــــواز🐥💞 مامان نَــــواز🐥💞 ۱ سالگی
خسته شدممممم😮‍💨😭😭😭

دلم میخواد بمیرم بخدا اونقد عصبانیم میکنه کلی نفرینش میکنم و سرش داد میزنم بعد مث چی پشیمون میشم و اعصابم بهم میریزه چیکار کنم بقران کم اوردم🥲😭
دوساله من دارم سر خورد و خوراک این حرص و جوش دنیارو میخورم بقران از دیروز ظهره ک اونم ب زور بهش ی تخم مرغ دارم چیزی نخورده باز امروز براش برنج و خورشت اوردم از ساعت ۲ من دارم باهاش سرو کله میزنم هنوز نصفشم نخورده مگه میشه ی ادم حس گرسنگی نداشته باشه؟! بخدا دیگه نمیکشم نمیدونم باید چکار کنم اینجا گفتن از شیر بگیری درس میشه ۱۰ روزه از شیر گرفتم هیچ تغییری نکرده شاید بگین غذاشو دوس نداره بخدا روز بوده چهار مدل براش غذا اوردم نخورده ک نخورده دیگه نمیکشم تا اینجاشم ک رشد کرده با خون دل خوردن منو ساعتها وقت گذاشتن بوده بقران سر هر وعدش شده عذاب برای جفتمون ازون گریه و امتناع از منم اصرار و حرص خوردن بخدا مدام سر دردم از دستش دلم میخواد بمیرم بیفته زیر دست بقیه ببینم اصلا براشون مهم هست اینم ادمه یا نه بجان خودش ارزومه حسرتمه یبار مث بچهای دیگه بیاد بشینه غذاشو بخوره بدون دردسر و بلند شه بره😢❤️‍🩹😭😭😭