۹ پاسخ

ی مدت دل به دلش بده کم کم از سرش میفته دختر منم اینحوری بود الان دیگه اصلا نمیره

دختر منم همینه، جرئت ندارم اصلا پای سینک برم، از همون موقع کوچیک بود، همش جلوی سینک بهم آویزون بود، همش میخواد یه ظرف بگیره و هی با آب پر و خالی کنه،هنوز نتونستم ترکش بدم، حواسش با هیچی پرت نمیشه.

زیرش یه چیزی پهن کن دو تا کاسه و قاشق چوبی بهش بده تو یکیش آب اسباب بازیای کوچیکشو بریز توش بگو با قاشق اونارو در بیاره بریزه تو اون یکی

از این اسباب بازی سینک بخر

تصویر

پسر من ی مدت کشت مارو بااین کاراش ولی دیگه انقد گذاشتیم بازی کرد تا سیر شد خودش بیخیال شد
ی چیزی و ی مدت خوششون میاد مقاومت میکنی بدتر میشن توجه نکنی بازی میکنه بعد بیخیال میشع
چارپایه رو برمیداشت میذاشت جلوی سینک یا رو چارپایه وایمیستاد ظرف میشست یا میرفت بالا رو سینک
میرفت حموم تشت و پر اب میکرد خالی میکرد با خودش پارچ میبرد
تنگ ماهی و خالی میکرد طفلی ماهیا میفتادن رو فرش
میرفت بالکن اب میبرد میریخت
الان دیگه علاقه نداره هرچن وخت یبار انجام میده

تنها چاره ش حواس پرتی کردنه
یا میتونی ببری تو تراس یا حمام اسباب بازیاشو تو لگن بریزی بازی کنه باهاشون

دقیقامث اوین
من که دیگه مقاومت عم نمیکنم

براش سینک اسباب بازی بخر پر آب کن شیر آبش و باز کنه کیف کنه

با چیزایی دیگ ک بیشتر از سینک آب خوشه
سرشو گرم کن

سوال های مرتبط