۲۰ پاسخ

کاش براش میگرفتی،ولی کار خیلی خوبی کردی رو حرفت موندی و عوضش نکردی

حالا یه بستنی بود دیگه ، والا پسر من هر شب با بایاش میره بیرون کلی خوراکی میگیره، شایدم نخوره ولی هیچ وقت برای این چیزا نمیزاریم بچه عذاب بکشه

به نظرشخصیه من کار درستی کردید چندباردیگه ممکنه این کارو انجام بده اگه تحمل کنی احتمالامی فهمه که دیگه باگریه مشکل حل نمیشه وفقط یه انتخاب داره وقدرچیزهایی که براش می‌خری بهترمیدونه از لحاظ مالی و سلامت خودبچه هم به نفعت هست .

خوب کاری کردی

بهترین کارو کردی ...دقیقا پسر منم الان تا خونه گریه کرد الانم ساکت شدا چون دیشب خوراکی خورده صبح هم خورده بازم میخواست نخریدم

آره کارخوبی کردی اماتا گریشون بندبیاد روانیت میکنن
کلاس نقاشی مهدکودک میبری؟ترمی چند؟

من مقاومت میکنم
چون یکبار کوتاه بیای باز تکرار میشه
بریم فروشگاه هم می‌دونه مثلا بهش میگم یکی یا دوتا حق انتخاب داری
البته گاهی یکم نق میزنه ولی کوتاه میاد، شلوغ کاری هم کنه اهمیت نمیدم

من وقتی ببینم خیلی گیر داده میگم‌باشه برات میخرم ولی الان حق نداری بخوری چون سهمیه امروزت رو خوردی دلش خوش میشه
میگیریم میذارم یخچال فردا بهش میدم

بچه ها من کاری میکنن که شرف برام نذاشتن مامانم میگه مث یه زن سلیطه دادو هوار میکنن چرا اینا😂

من اگه گریه کنه عمرا نمیخرم، باید اول ببینی موقعیت چجوریه، اگه خسته شده یا خواب داره نباید بهش نه بگی.
دلیل این همه گریه اش احتمالاً یا خستگی یا دوری از شما هست، بستنی بهانه است نگران خریدن یا نخریدنش نباش

گاهی میخرم براش که فقط گریه رو تموگ کنه وعصبیم نکنه

اره یبارم این حرکتو تو شهربازی زد ..ازاون ب بعد یاد گرفت یکی دوتا بیشتر نمیتونه سوار شع...با شوهرمم هماهنگم میگه هرکاری درسته بکن..بعدا نمیتونم نگهش دارم

بله پيش اومده
و چون قانون رو از قبل با هم مرور ميكنيم
من در نهايت سر حرفم مي مونم
و اونم ميدونه كه نميتونه با گريه به هدفش برسه
ولي لازمه اش اينه كه از قبل مرز گذاري بشه
و بعد همدلي بشه
و درنهايت كوتاه نياي

مهراد هم همینجوری میکنه خیلی وقتا کف مغازه یا خیابونم میخوابه ولی نمیخرم براش...البته قبلنا میگرفتم دیگه شوهرم دعوام کرد گفت اینجوری میکنی که حرفتو گوش نمی‌ده و اذیتت میکنه دیدم راست میگه

عالی ترین کارو کردی شوهر من از اینکه جیغ نزنه گریه نکنه آبروم نره هرچی خواست گرفته الان هروقت میره باهاش بیرون با یه ماشین برمیگرده و میبرتش شهربازی همه چیزایی که دوست داره سوار میشه
ولی با من که میره میدونه که براش نمیخرم یا یکی دوتا دستگاه میتونه سوار شه
اگه بتونی چندبار دیگه اینکارو انجام بدی دیگه متوجه میشه که با گریه به خواسته ش نمیرسه
بگو یا یکی یا هیچکدوم

منم باشم خودشو بکشه هم نمیخرم تازه میگم اون اینجوری کردی تو خیابون که دیگه اصلا

۳ سال بنظرم زمان مناسبی برای این نوع تربیت نیست ولی در حالت کلی کارت درست بوده چون فردا با خودش میگه که گریه کنم به هدفم می رسم.

من تسلیم میشم میخرم

خیلی زیاد ....ولی من باباش میره سریع براش میخره

اره خیلیم پیش اومده هیچ زوربچه هابیشتره مجبورمیشم براش بگیرم

سوال های مرتبط

مامان عشق💚 مامان عشق💚 ۳ سالگی
سلام مامانا توروخدا هرکی میبینه تا اخر بخونه اگ کسی تجربه مشابه داره کمکم کنه😭
حدود ی هفته ده روز پیش دقیقا شب تولد امام رضا خاسم پسرم ببرم بیرون بهونه گوشی گرف ک بده بازی کنم گفتم ن الان وقتش نیس بریم بیرون اومدیم و شروع کرد ب گریه و جیغ منم اولش چیزی نگفتم شروع کردم حاضر شدم گفتم تو نمیای من برم جیغ زد ک نرو منم لباسم دراوردم گفتم اصلا نمیخاد بازم گریه کرد انقد گریه کرد سرش داد زدم از اتاق رفتم بیرون ناخوداگاه درو محکم بستم همون شب از خاب پرید گف مامان دویتم درو محکم بست همه جا لرزید من میترسم چندروز بعدشم دوباره دعواش کردم دوره پی ام اس بودم دس خودم نبود حالا هرشب بیدار میشه ک خاب دیدم میترسم تو روز همه جای خونه دنبالم میدوعه میگ نرو من میترسم خاب ببینم دارم از درون متلاشی میشم انقد خودمو سرزنش کردم انقد ک نمدونم چیکار کنم هزینه مشاورم خیلی بالاس زنگ زدم میگ نیم ساعت ۷۵۰ با ی جلسم ک راهکار نمیدن واقعا سردرگمم کسی میدونه چیکار کنم توروخدا خاهرانه راهنماییم کنین 🥺🌹