۸ پاسخ

منم واقعا امروز ب شوهرم میگفتم امروز خیلی اتفاق افتاده پشت سر هم اصلا من سردرگم شدم همیشع قبل هرچیزی کلی وقت داشتم فکر کنم و الا یهویی همچی حالم بده🙄🥲

دقیقاااا

واای من انقدر حرص میخورم همسایمون ی کاره با شوهرش اومدن

واااای دقیقا این منم بعد تازه قشنگی اینجاست میان سر زده خونت انتظار هم دارن با بچه کوچیک خونه تمیز باشه🤦🏻‍♀️🥲

واییییی دقیقا منم

من چی که هروز خواهرشوهرو برادر شوهر فامیل شوهررمیان🫤. اونم ساعت ۹‌ نیم صبح تا ظهر همینطوری میان هروزززززز.

فقط سوتین😂😂🙄

این خود منه

سوال های مرتبط

مامان لیام مامان لیام ۱ سالگی
من قبل بارداری و همینطور تمام دوران بارداری از اینکه به بچم شیر بدم فراری بودم ، و تصمیم داشتم شیر خشک بدم و مصمم بودم
ولی وقتی تو بیمارستان اصرار کردن که خودم بدم یه حس عجیبی پیدا کردم که اصلا دلم نیومد به پسرم خودم شیر ندم
در کنارش شیر خشکم تا یکسالگی دادم ...
ولی الان با تمام احساس شیرینی که داشتم و دارم پشیمونم
چون الان پسرم به شدت وابسته ست به سینه ی من و کلا باید حتما با سینه و شیر خوردن بخوابه و وسطش بیدار میشه و تا از سینه ام نخوره نمیخوابه
خب این یه سری استرس‌ها در من بوجود آورده
چجوری از سینه جداش کنم که کمتر آسیب روحی ببینه و بهش فشار نیاد
و تازه بعدش چجوری می‌خوابه؟که مطمئنا خوابش تحت تاثیر قرار میگیره
( حالا فشار و آسیب روحی خودم کاملا به کنار)
و خیلی چیزای دیگه
خلاصه اگر روزی بچه دار بشم ، علی رغم تمام محاسن و احساس خوبی که داره دیگه شیر خودمو نمیدم 😔🫠🥺
*این عکسو تو اینستاگرام دیدم
نوشته بود این فقط تو نیستی که به آغوش من احتیاج داری بلکه منم با آغوش تو آروم میشم
و چقدر راسته 😭🤍✨️