۹ پاسخ

وضعیت هر شب من. دلم نمیاد بخوابم از بس ارامش دارم.

منم دقیقا تو همین حالتم تازه من دوشم گرفتم 🤤😂

ای خواهر آی گفتی من از خدام هس بچه ام ساعت ده بخابه تا من دلی از عذا دربیارم ولی اون ساعت 2 میخابه تا میخام برای خودم یه جایی بزارم و یه فیلم ببینم یهو میبنم ساعت 6 صبح شد اصن این روزا محتاج خابم از اینورم دوس ندارم شبها بخابم دوش دارم عین قبل فیلم ببینم برم تو یوتوب لعنتی زودی صبح میشه🌘😩🥴

منم دراین وضعیتم

شوهر بیصدا از همش مهم تر هست

آی گل گفتی هیچی شب نمیشه

پسر من ک بیداره هنوز🤒🤒🤒

صبح ساعت چند بیدار میشه

دقیقا😐😐😐

سوال های مرتبط

مامان دردونه مامان دردونه ۱۱ ماهگی
من مامان کاملی نیستم.
بعضیا تصورشون اینه من مامان کاملی ام و۱۰۰درصد همه چی رو رعایت میکنم. ولی نه، من مامان کاملی نیستم. منم کم کاری های خودمو دارم و شب موقع خواب مثه هر مامان دیگه ای کل روزم رو مرور میکنم و از خودم میپرسم نکنه امروز برای بچم کم گذاشتم؟ و همیشه جوابش اینه آره کم گذاشتی ولی میدونم نهایت تلاشت رو با همه خستگیت کردی و این کم گذاشتن نهایت توانت بود ولی بازم فردا تلاش میکنی بهتر باشی.
منم قطره آهن و ویتامین بچم رو یادم میره
منم گاهی ساعت خواب بچم بهم میخوره و بدون شام خوابش میبره.
منم گاهی گوشی دستش دادم، گاهی تلوزیون روشن کردم.
منم مثه اوایل خودمو ملزم نمیکنم حتما blw غذا بدم مخصوصا بعد بیمارستانش که خودش دیگه غذا نمیخورد و من برای جبران کاهش وزنش خودم بهش غذا دادم، حتی موقع بازی و هر موقعیت دیگه ای که قبلا خیلی مخالفش بودم.
منم با اینکه درمورد خواب مستقل خوندم و نوشتم ولی اغلب بچم زیرسینه میخوابه.
نه من مامان کاملی نیستم. ولی...
هیچ وقت دست نمیکشم از مطالعه و آگاه شدن و دوست داشتنش. یادم نمیره من بودم که تصمیم گرفتم اون باشه، پس هرچقدر خسته و بی حوصله باشم وهرچقدر نق بزنه و توجه بخواد، کنارشم. صبوری میکنم باهاش. من مامان کاملی نیستم ولی همینه که ماجرا رو قشنگ کرده چون من با همه کمبودهام و کم کاری هام از دوست داشتنش و بودن باهاش خسته نمیشم. مثه هر مامان دیگه ای موقع خستگی تو دلم خدا خدا میکنم که بخوابه و وقتی خوابید دلم میخواد زودتر بیدار بشه چون از دلتنگیش دیوونه میشم.
نه، من مامان کاملی نیستم و تا وقتی این عشق رو دارم نمیخوام کامل باشم. فقط میخوام مامانش باشم. مامان گل پسرم
مامان دردونه مامان دردونه ۱۱ ماهگی
چرا تصمیمم این شد شیر شب پسرم رو قطع نکنم؟
(اگرچه تنبلی و خستگی آخر شب خودم پس زمینه اصلی ماجراست😉)
.
۱.‌پسرم هنوز دندون نداره و نگرانی از بابت خرابی دندوناش ندارم.
۲. با دوستم که این کارو نکرده بود و سه تا بچه داره مشورت کردم.‌اون هم این کارو نکرده بود و شیر شب رو ادامه داده بود و پروسه از شیر گرفتنشون یک روزه انجام شده بود. ببشتر تمرکزش روی از شیر گرفتن روی همدلی با بچه بود و امنیت دادن بهش و خود بچه همکاری کرده بود. منم چون دلم نمیومد فعلا دست نگه داشتم.
۳‌. کاشف به عمل اومده پشت صحنه این شیر ندادن به بچه دوتا روانشناس بودن که در زمان انقلاب صنعتی این تئوری رو دادن. اونم جون مادرهایی که بجه دار میشدن چون شب باید بیدار میموندن صبحش نمیتونستن درست کار کنن. اینا ایده دادن که جای خواب بچه باید جدا باشه، بچه گریه کرد هم بغلش نکنین باید یاد بگیره خودش بخوابه، شیر دادن هم در کار نیست. یکیشون سه تا بچه داشته که دوتاشون از دستش خودکشی کردن. از اونجایی که قبلا نقدهایی از چندتا روانشناس و عصب شناس درمورد اینکه جدا کردن جای خواب بچه و تنها بودنش موقع خواب برای روانش خوب نیست دیده بودم، به قطع شیر شب هم به دیده شک و تردید نگاه کردم و فعلا دست نگه داشتم. (بهتره تا ۷ سالگی بچه ها همراه پدرو مادر بخوابن ولی حتما از همون نوزادی تختشون جداباشه)
چرا میخوام در آینده شیر شب رو قطع کنم؟
۱. چون کمک میکنه خواب شب بچه عمیق تر بشه. وقتی بدونه شیر در کار نیست عادت میکنه بلند نشه.
۲. چون خودم داره توانم تحلیل میره. نمیتونم هم روزا همش بیدار باشم هم شبا خوابم منقطع باشه. دیگه کم کم داره جونم درمیاد.
۳. بزرگتر شده و میدونم تحمل میکنه این مدت شب تا صبح بدون شیر باشه.
مامان مَهوا💕 مامان مَهوا💕 ۱۰ ماهگی
بیاین یکم غر بزنیم از خستگیامون🙂💔حقیقتا دارم از جون مایه میزارم برا دخترم زندگیم روزی چن نوع غذا میزارم شاید بخوره قبلا میخوردا تازگیا نه لب نمیزنه به خودم میام میبیمم شده ساعت ۴ صبونه نخوردم لباس مرتب نپوشیدم فقط به دخترم و شامو خونه رسیدم ینی خودمو از یاد بردم کلا خودمم دست تنهام دخترم مامانی همش آویزون منه بخوام برم آشپزخونه گریه میکنه باید بغلش کنم هر جا میرم ببرمش دلمم براش میسوزه از صب تا شب تنهاس
خوابش درست و حسابی نیس نه شب نه روز😭😭هوفففف برا یه چیزایی دلم تنگ شده ک اصلا خنده داره
قبلا بدم میومد با اوتوبوس برم جایی الان میخوام فقط یکی دو ساعت تنها باشم وقت داشته باشم حتی شده با همون اوتوبوس برا خودم یکم بگردم واسه کدوووو بادمجون سرخ کرده سبزی خوردن سالاد نمیزارررههه ک نمیزاررهههه
دلم برا نوزادیش تنگ شده چون انقدر مشکلات شیر دهی و اینا داشتم اصلا نفهمیدم بچم کی بزرگ شد الانم باز شیر نمیخوره سینم پر میشه درد میگیره میدوشم🫠💔