دخترا
منو دخترم بعد از ناهار واقعا نمیتونیم تو خونه بمونیم
خونه برامون فقط حکم اینو داره که یه وعده غذا بخوریم و بخوابیم
شب هم که میام خونه واقعااا از کمر درد و شکم درد و پادرد میمیرم ولی بازم که فرداش بیدار میشیم همین داستان رو داریم
شما هم اینجوری هستید؟

من برعکسم امن ترین جاست برام 🫣

من وقتی بیرونم میخوام فرار کنم برم خونه

من بهترین جا برام خونه خودمه انقدر که توش احساس امنیت و آرامش میکنم به زور میرم بیرون مگه مجبور باشم.

نه بابا ... پولش کو .

نه بابا تو این گرما
ما فقط خونه ایم
راحتترین و بی دغدغه ترین جا

الان آدم تکون بخوره فلان قدر هزینه میشه . ولی ایشالله واسه شما خیره

مثلاً هرروز کجا میرید؟

ن درین حد نیستم
یکی دو روز کامل خونه باشم روز سوم حتما باید برم بیرون

من خونمو دوس دارم خیلی خوبه ولی اگ ماشین زیر پام بود حتما میزدم بیرون ولی نکه همش بیرون باشم ولی خب برا خودم ودخترم کلی دور دور میکردیم انشاءالله برا خودم ودوتا دخترام ی ماشین میگیرم و گاهی دلمون خواست دور دور میکنیم.

منم چون تنهام اصلا دوست ندارم تو خونه بمونم اونم تو این فصل🫠🫠🫠😂😂😂

منم اگه دریا بغل دستم بود ی بار صبح میرفتم هوامیخوردم یبارم شب متاسفانه ی جای گرم زندگی میکنیم فقط آدم میگه خونه بمونم کولر بگیرم

عزیزم حامله ایی باید استراحت کنی

میشه بپرسم کجا میرید؟ من همش خونه ام هیچجا رو ندارم برم.

برو بابا خوش بگذرون بمونی خونه افسردگی میگیری زایمان کنی هم نمیتونی تا چندروز بری بیرون 😂فقد مواظب باش زیاد خسته نشو

من با دوتا بچه کوچیک بیشتر اوقات ترجیح میدم تو خونه بمونم

من هیچ جا نمیرم فقط دکتر آزمایش این چیزا. یا دعوتی شده باشم.

وای نه از وقتی باردار شدم فقط میکم خونه باشم برم بیرون حالم بد میشع

نه من یهو ۴ پنج روز میشه
که تو خونه میمونم
بهترین جا خونه اس
کلا مجردم که بودم اکثرا تو‌خونه بودم🚶

بنظرم کم کن بیرون رفتنو به جای هر روز یه روز در میون . چون سن بارداریت بالا بره اذیت میشی نمیتونی بری . اون موقع هم خودت هم دخترت اذیت میشید . از الان یواش یواش خودتو عادت بده

منم منتظرم حالم بهتر بشه تهوع بره بریم با دخترم بیرون همیشه خانه بازی کافه پاساژ اینا میرفتیم الان به کافه هم ویار دارم تهوعم میگیره اسم کافه میاد

عادت کردی ما هم هرشب میریم خونه مادرشوهرم حالا اگه ی شب نریم میگی خونه داره میخورت خیلی بده عادت کردن به بیرون

منم همینجورم عادت داشتم روزی چندبار میرفتم خونه مامانم و مادرشوهرم .میرفتیم بیرونبا دخترا ولی الان ۵ماهه همش خونم اونم خونه مامانم چون خونه خودم پله میخوره هفته ایی یبارم میرم خونه مادرشوهرم .ولی عادت کردم دیگه به خونه موندن

من اصلا نمیتونم برم بیرون، شوهرم میگه انقد موندی خونه شکل خونه شدی
ولی اصلا دلم نمیخاد برم بیرون یه سری یک ماه کامل نرفتم اخرش مامانو بابام اومدن با دعوا بردنم خونشون😂😂😂
از بچگی همین بودم تازه روز عروسیمون همسایه ها فهمیدن مامانم دختر بزرگ داره
مدرسه رو یجوری میرفتیم کسی نمیفهمید

من ماه به ماه فقط برای دکترمیرم وگرنه همش خونم قبل بارداری هم همینجوربودم

فک کنم اگه بیای شهر ما کلا نتونی پاتو از خونه بزاری بیرون

من دلم میخاد ساعت ۴نیم ک میشه برم بیرون تا ساعت دوازده یک شب بعد بیام بخابم تا فردا صبح ساعت ۸ ساعت ۸ برم بیرون تا ساعت ده باز بیام خونه ساعت ۴ نیم پنج برم بیرون

منم همینجورم مثل شما

برعکس من اصلا حوصلم نمیگیره برم بیرون 😑😑

کجاها میرید

بعدکجامیرید