۱۶ پاسخ

اگه خودت تواناییشو داری حتما بیار تو اینده هم برا بچه ها خوبه باهم رفیق میشن انقد دوس دارم دخترم یه خواهرم داشته باشه با فاصله سنی کم ولی تواناییشو ندارم واقعا

سلام مامان جوجه رنگی،ازشوهرم پرسیدم،گفت یاسرخدایی اسمش آشناست برام،اگه چهره شوببینم،می شناسم،بدگفت،خدایی زیاده،نمی دونم،این پسره کدومشه

اسم شوهره توچیه،اسم شوهره من عیسی رضایی هستش،اسم شوهره توچیه،بگوبپرسم ببینم همسرم میشناسه یانه،

عزیزم منم همسرم شاهین دژی هستش،اهل هاچه سو

من اصالتا میاندوآب یم ،ولی توی تبریزمیشینیم،کجوار،نمی دونم می شناسی یانه

پس خوبه انشالله مثل دوتایی باهم می خریم خونه عزیزم

راستی مامان جوجه جون،میگم وضع مالی تون خوبه عزیزم،اگه خوب باشه،بچه آوردن ارزش داره،من خودم اجاره هستم

انشالله خدابه آرزوهات برسونه،فقط یکم گرونیه آدم توی خرجش می مونه،وگرنه بچه زیادش خوبه،من این سومی رو،ریسک کردم واقعا

شیربه شیر سخته حداقل بزارازیروپوشک بگیری بعداقدام کن..به شب باشوهرت مهمون ماباشین بعدنطرتون رواعلام کنید😂من کم مونده برم تیمارستان .حسودی میکنن بزرگه کوچیکه رومیزنه باهم گریه میکنن شیرمیخوان باهم بایدبریم دستشویی باهم خوابشون میاد

آها فهمیدم،نه من کمک ندارم فقط همسرم هستن،اونم صبح می‌ره سره کارعصرمیاد،شایدبرای همین اذیت میشم تنهایی بزرگشون می کنم،مادرهم ندارم ۲۲ ساله پیش مرده من ۱۰ ساله بودم ،الان ۳۴ ساله ام،اگه توکمک داری بیار،راستی بچه چندتا دنیامیاری میگی بچه زیاد دوست دارم،مال من ۳ تاست

سلام مامان جوجه رنگی،اگه از من نظرخواهی من میگم نه،حداقل بذار،بچه اولیت،۵ سالش بشه بدا،چون من یه پسر دارم ۶ ساله , دوتاهم دخترپشت سره هم بافاصله ی سنی ۱۷ ماه به دنیااومدن دخترامو میگم خیلی کمه فاصله شون،ولی خودم خیلی خیلی اذیت میشم،اعصاب دیگه واسم نمونده،البته اون سومی ناخواسته باردارشدم،توی ۲ ماه فهمیدم باردارم،

شیرخشک میخوره؟

پسر بزرگم دوساله بود حامله شدم
فاصله بچه هام دوسال و نه ماهه
خیلی اوایل سخت بود ولی الان انقدر همدیگرو دوست دارم و وابسته همن که عشق میکنیم
از صبح تا شب باهم بازی میکنن شوخی میکنن و میخندن
دعواهم دارن ولی بازیاشون بیشتر از دعواشونه

بچه های من دوقلو هستن الان یک سال و یک ماهشون هست خیلی با هم دوست شدن و با هم بازی میکنن.
دوتا درسته سختی های خودش رو داره ولی خیلی شیرینه و از بودن کنار هم لذت میبرن

خیلی سخته هم برا خودتون هم بچه ها
نبین الان با بچه دیگران بازی میکنه بچه دوم رو خیلی اذیت خواهد کرد و این که شما وقتی با بچه دوم ارتباط بگیرین بچه اول خیلی خیلی اذیت خواهد شد
من که دیگ رد دادم از دست بچه ها واقعا سخته هم برا خودم هم هر دوتا بچه خیلی ها خیلی

یکم سخته ولی خیلی خوبه
منم میخوام دخترم راه افتاد براش همبازی بیارم
دخترمنم بچه خیلی دوست داره

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱۵ ماهگی
یا این باور که تو مهد خالش باهاش بازی میکنه دیگه احتیاج نیست من باهاش بازی کنم این باور درست نیست
بازی اصلی ترین نوع ارتباط با کودکه اگر میخواید وارد دنیای کودک بشید باید بازی کردن باهاش رو یاد بگیرید.وگرنه نمی‌تونید فرد صمیمی فرزندتون بشید.
بریم سراغ اثر بخشی بازی
اگر یکی تو کودکیمون باهامون بازی کرده توی ذهنمون میمونه و میشه فرد نزدیک ما و باهاش راحت‌تر ارتباط برقرار میکنیم
توی بازی با بچه ها نباید بشیم معلم سختگیر باید بچه ها لذت ببرن از بازی
اگر در کودکی با بازی وارد دنیاشون نشیم میشیم یه فرد غریبه
توی بازی کردن و حرف زدن با بچه ها مغزشون داره رشد میکنه
وقتی مغزشون رشد میکنه هوششون افزایش می یابد
پس برای اینکه بچه هایی تربیت کنیم توی زمینه تحصیلی کاری ارتباط موفق باشن باید تو بچگی باهاشون بازی کنیم
به این فکر نکنیم تو نوجوونی باید بفرستمش کلاس کنکور برعکس در سال های اولیه کاری کنیم مغزشون رشد کنه
اولین گام اینه باهاشون بازی کنیم بازی که لذت ببرن در عین حال صمیمیت و ارتباط ساخته بشه
مامان مهراب مامان مهراب ۱۵ ماهگی
حالا که فهمیدیم بازی مهمه چطور با بچه ها بازی کنیم ؟و چه اسباب بازی هایی برای بچه هامون بخریم؟
ما دو نوع اسباب بازی داریم
یکی که از بیرون می‌خریم یکی هم اسبابه بازی هستش مثل قابلمه ملاقه دکمه و..که برای بچه ها جذاب‌تره
چه اسباب بازی برای بچه ها انتخاب کنیم؟
اول از بازی آسون شروع میکنیم بعد میریم سراغ بازی سخت‌تر
اسباب بازی که میخوایم انتخاب کنیم براساس سطح توانمندی بچمون انتخاب کنیم
اگر برای شروع بازی مشکل داریم چیکار کنیم؟
مثلا دست و دلمون به بازی نمیره یا کودک همکاری نمیکنه
مشکلات درباره شروع بازی هم به کودک مربوط میشه هم به والد
یه سری بچه ها زود یه بازی رو رها میکنن باید مشکل رو بررسی کنیم از دعوا کردن افسردگی اضطراب ذهنش رو جمع نمیکنه
در یاد گرفتن ضعیفه علتش خیلی مهمه
خیلی مهمه کودک متناسب با سنش با شما بازی کنه و این در مورد بچه هایی هست که یه بازی رو شروع میکنن و هی میرن سراغ انواع بازی های دیگه و اصلا تو هیچ بازی نمیمونن باید به مشاور مراجعه کرد که علت رو بررسی کنه
و یکی ازین مشکلات مربوط به والد
که تو بچگیش اصلا باهاش بازی نشده و ما باید با خودمون تمرین کنیم
ما یک کودکیم و وارد دنیای کودکانه بشیم
و سعی کنید طوری بازی کنید که خودتون هم لذت ببرید
مامان مهراب مامان مهراب ۱۵ ماهگی
انواع بازی های تقویتی مهارت های ظریف کودکان
اگر ما فقط بازی های آسون انجام بدیم امکان داره دیگه بچه علاقه به بازی نشون نده اگر هم خیلی سخت باشه احساس شکست میکنه و اعتماد به نفسش رو از دست میده
حالا حرکت های ظریف یعنی کارهایی که بچه ها با انگشتاشونانجام میدن
ما چجوری حرکت های ظریف رو تقویت کنیم؟
برگه های رنگی رو میچسبونیم به اجزا مختلف صورتمون یا جاهای دیگه و میگیم برو بکنشون و براش جذاب میشه و میکنه
توپ ها را با چسب میزنیم به یا کاغذ یا هرجایی و میگیم برو بکنشون
چوب یا پلاستیکی رو تو یه سطحی که سوراخ داره فرو میکنیم تو اسباب بازی فروشی ها هست خودمونم میتونیم درست کنیم و اون بچه دوست داره اون هارو در بیاره و حلقه بندازه داخل اون ها
در بطری رو باز و بسته کنن در قابلمه رو بردارن و بزارن
بازی نخ و مهره》نخ پیپاکن(تو خرازی ها دارن)و مهره های بزرگ رو یه سری ما میکشیم تو اون و بقیش رو اون میکشه بیرون و ما سطح توانمندی بچمون رو ارزیابی میکنیم
مامان مهراب مامان مهراب ۱۵ ماهگی
خب چند تا راهکار میگیم ولی قبلش تو دو یا سه سالگي بچه رو یا بفرستیم مهد یا اینکه بگیم بچه ای بیاد خونتون یا شما برید خونشون که کمتر وابسته ی شما باشه تو بازی کردن.
حالا برای اینکه بچه ها تنها بازی کنن:
پارچه های مختلف دکمه ها و چسب و قیچی و حالا کنار این ها وسایل بازیافت مثل انواع بطری ها و ظرف های پلاستیکی و...
چجوری بچه ها را آماده کنیم تنها بازی کنن؟
مثلا بچه ای که تا حالا تنها بازی نکرده بگیم برو یک ساعت بشین و خودت برای خودت بازی کن یا بسه دیگه چقدر به من میچسبی
این باعث بدتر شدن میشه و نتیجه عکس داره و بیشتر وابسته شما میشه
مثلا کتاب میارید جلو خودتون که دارید کتاب میخونید ولی حواستون به بچتونه بگید من کتاب خودم رو میخونم توام با کتاب خودت بازی کن و همچنین بازی باشه که بتونه تنهایی انجام و نیاز به ما نداشته باشه یا مثلا دارید غذا درست میکنید یه وسیله بازی یه ظرفی چیزی بزارید جلوش اول خودتون یکم باهاش بازی کنید مثلا صدا درست کنید انواع ظرف ها و انواع صداها درست بشه و وقتی خوشش اومد دوست داره ازتون بگیره و اون انجام بده
از یک دقیقه شروع کنید بگید این یک دقیقه من غذا درست میکنم یا مطالعه میکنم و تو بازی کن پ کم کم این زمان رو بیشتر کنیم و بچه ها یاد می‌گیرند این زمان رو مادر یا پدر برای خودش میخواد وقت بزاره و اون هم یاد میگیره خودش رو سرگرم کنه.
اگر خیلی برای بچه بازی بخرید و فرصت ساخت و ساز و کاردستی و...رو برای بچه فراهم نکنید ممکنه سخت‌تر تنهایی بازی کنند