۱۳ پاسخ

اره بخدا ادم عصبی میشه منم پسرم خیلیی باباش دوست داره اصلا انگار فک کنم من مهم نیستم واسش

دختر منم همینه بیشتر باباشو دوس داره . منم دوست داره ها ولی بیشتر باباش

دختر منم عاشق باباش یکم پیش میخاست بره بیرون رفت چسبید به پاهاش چنان گریه میکردا که نرو

آریا مامانیه 🥺باباشم دوست داراا ولی منو بیشتر

پسرم منم به شدت وابسته‌ی که چیزی نمخوره فقط بغل باباش باشه

پسر ‌من بابای منو دوست داره هیچکی نباشه اما بابام باشه براش بسه🫠

آخ آخ بی نهایت بابایی تیکه کلامش فقط بابایی
البته باباشم جون میده براشاااا

سلام مامانای عزیز( گــروه )زدیم تو ایتــا و تمام مامان های گهــواره اونجا چت میکنن تمام سوالات شما رو مامان های باتجـربه جواب میدن بصورت علمی و منطقی و کنار هم خیلی چیزها برای رشد کودک یاد خواهیم گرفت و همچنین در مواقع سخت کنار شما خواهیم بود که به راحتی از این چالش ها عبور کنید منتظر شما هستیم کنار هم مشکلات کودک خودتون با یه مشاوره درست که حاصل تجـربه های صحیح که در زندگی مامان های باتجربه کسب شـده بسادگی حـل میشـه کافیـه خودت بخوای که کمکت کنیم
مشاوره دارویی/خواندن نتیجه آزمایش/ارتباط بامـامـا
😍 مطالب آموزنده هم میزاریم 😍

آیــدی ایتـا😍👇

@ninigap

وقتی سرچ کردید بعد روی قسمت عناوین بزنید تا اسم ایدی براتون مشخص بشــه خوش اومدین 😘

دختر من فقط و فقط خودمو میخواد

پسر من برعکس به باباش محل نمیده حتی اگه براش قیافه هم بگیرم باباش بهش بگه بیا بغل من بازم به خودم میچسبه باباشو دعوا میکنه😂

براش فرقی ندارع ب نظرم🙂
ولی وقتی باباش از سر کار میاد بدو بدو میرع بغلش بعد ک شوهرم میخواد برع حموم گریع میکنع میگع نرو بغلم کن فک کنم این بی قراریشون برا باباهاشون از این باشع ک دورن بخاطرع همین شوهر من ساعت 6 صبح میرع تا 5 بعد از ظهر

ماها همیشه بیخ ریش شونیم تکراری هستیم ولی باباها کل روز نیستن یا نصف روز من شوهرم صبح میره شب میاد تا پسرم مبینه زنگو میزنن خودشو مث میگ میگ میرسونه منو هل میده از پشت در🥲😂😂😂

پسر منم باباییه🤣

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱۴ ماهگی
ادامه تاپیک قبل (فرزند پروری )
و اون عشق بدون قید و شرط رو از مادر و پدرش نمیگیره اما کودکی که این رفتارها را پدر و مادر ندارن باهاش
و باهاش گفتگو میکنندو از روش های صحیح تری استفاده می‌کنند که اون کودک رفتار خوب رو یاد بگیره این کودک عشق بدون قید و شرط رو تجربه می‌کند
یعنی عشقی که بده بسطونی نداره این رو از مادر و پدرش یاد میگیره
ما انسان ها یکجا میتونیم عشق بدون قید و شرط رو بگیریم و اون در رابطه با پدر و مادره و اینجوری بچه خودش رو دوست خواهد داشت و عزت نفسش شکل میگیره
و در آینده با انسانی روبه رو می‌شویم که خودش برای خودش ارزشمنده و از خودش مراقبت میکنه و با خودش رفتار صحیحی داره و با دیگران هم همین رفتار رو داره و این با خودشیفتگی فرق داره
چطور رفتار خوب رو به کودک یاد بدیم؟
در رویکرد رفتار گرایی گفته میشه که تا کودک کار خوبی میکنه سریع بهش جایزه بدیم تا دیگر پیوسته اون رفتار رو انجام بده مثلا اگر مهد رفت بهش جایزه بدید که دوباره تکرار کنه و مهد بره
در رویکرد انسان گرایی میگه نه ما از جایزه استفاده نمی‌کنیم از گفتگو و توصیف و ترغیبش استفاده می‌کنیم
مثلا بهش میگیم که تو چقدر توانمند شدی میتونی تنهایی بری توی کلاس،دلتنگ میشی ولی دلتنگی رو میپذیری مامان ظهر میاد دنبالت
تازه داشتی با بچه ها بازی میکردی خیلی بهت خوش گذشت
یعنی روی برخورد رفتار تمرکز داریم
مامان ماهلین🫀🥹 مامان ماهلین🫀🥹 ۱۷ ماهگی
مامان مهراب مامان مهراب ۱۴ ماهگی
یا این باور که تو مهد خالش باهاش بازی میکنه دیگه احتیاج نیست من باهاش بازی کنم این باور درست نیست
بازی اصلی ترین نوع ارتباط با کودکه اگر میخواید وارد دنیای کودک بشید باید بازی کردن باهاش رو یاد بگیرید.وگرنه نمی‌تونید فرد صمیمی فرزندتون بشید.
بریم سراغ اثر بخشی بازی
اگر یکی تو کودکیمون باهامون بازی کرده توی ذهنمون میمونه و میشه فرد نزدیک ما و باهاش راحت‌تر ارتباط برقرار میکنیم
توی بازی با بچه ها نباید بشیم معلم سختگیر باید بچه ها لذت ببرن از بازی
اگر در کودکی با بازی وارد دنیاشون نشیم میشیم یه فرد غریبه
توی بازی کردن و حرف زدن با بچه ها مغزشون داره رشد میکنه
وقتی مغزشون رشد میکنه هوششون افزایش می یابد
پس برای اینکه بچه هایی تربیت کنیم توی زمینه تحصیلی کاری ارتباط موفق باشن باید تو بچگی باهاشون بازی کنیم
به این فکر نکنیم تو نوجوونی باید بفرستمش کلاس کنکور برعکس در سال های اولیه کاری کنیم مغزشون رشد کنه
اولین گام اینه باهاشون بازی کنیم بازی که لذت ببرن در عین حال صمیمیت و ارتباط ساخته بشه
مامان هامون مامان هامون ۱۶ ماهگی
نمدونم بقيه هم چنين تجربه اي دارن دنبال راهكار ميگردم چون اين حالت تو خيلي چيزا داره خودش رو نشون ميده پسر من از يه چيزي خوشش نياد خيلي مقاومت ميكنه حالا دليلشم دقيق نمدونم اصن بترسه يا خوشش نياد مثلا از هفت هشت ماهگي تا الان عاشق اب بازيه ولي نوبت سر شستن كه ميشه يا عر شيره اي تست كردم بدون گريه و بد قلقلي نمذاره سرش بشوريم بعد بعضا مرقع شستنش بعد پي پي هم خودش سفت ميكنه مثلا اگه اكثرا من ميشورم يهو باباش بياد بشوره باز اين هيچى اقا برديمش آرايشگاه چنان مقاومتي كرد و گريه و كشتي كج كه هم من و باباش هم آرايشگر هلاك شديم حالا پريروزم رفتيم دكتر مگه گذاشت دكتر وزن قد بگيره گريه اصن ترسيده بود چجور خلاصه هر چي خواستيم با شوخي با اسباب بازي با نمدونم حرف و عيره اخرش دكتر گفت نمخواد دكتر خودش كه تا قبل اوكي بود اصن نذاشت كه نذاشت حالا چاره چيه همكاري نمكنه خوندم يه عده ميگن مثلا تو بازي وسايل بيارين دكتر رفتي معاينه ولي حس ميكنم تو اين سن خيلي زوده با بازي جواب بده