بعد قرنی دوتایی با پسری رفتیم پارک
یهو موتوری میومد جیغ میزد میدویید بابا بابا😐😐
مام که پ ش م هستیم😂😂
هیچ کدوم از بچه هارم نه محل میزاره
نه باهاشون بازی میکنه
فقد تنهایی 😐😐
خو یذره اجتماعی باش بچه🙄🙄

وای بچه من عاشق بچه هاست من دیگه دوست دارم برعکس باشه سرسنگین

بچه من دوست داره بره بازی اما بعضی بچه ها ی جورین بچه ای می‌ره سمتشون جیغ میزنن و گریه میکنن بچم می‌ترسه حالا ک بچم خوب شده نمیترسه از آدما بقیه فرارین

دختر من عاشق بچه هاس می‌ره دستشونو میگیره ی برادرزاده دارم دلینا همش دوسدارع باهاش بازی کنه اما اون فقد میخاد بزنتش🥲

پسر منم جدیدا اینجوری شده فقط میچسبه ب ما نه میره سرسره نه با بچه ها جور میشه. قبلا هیلی بچه های دیگه رو دوس داشت. ی بچه میاد سمت میاد مارو بغل میکنه.

احساس میکنم دوره ای هست و دوره ش بگذره خوب میشه

دخترم پیش بچه های هم سنش نمیره ولی اونروز دوتا دختر حدود ۱۰ ساله تو کوچه اینا داشتم بدمينتون بازی می‌گردن رفت کلی کلبی بهشون خندید توپپشونو داد میدویید اینور و اونور باهاشون بازی کرد دیگه با جیغ شدید آوردمش خونه ولی تا حالا دیگه ندیدم با کسی بازی کنه حتی با دختر خالش که همسنن

بچه منم کلا سمت هیچ بچه ای نمیره
عاشق حیووناس فقطم تنها بازی میکنه😑