یه تجرربه:
من پسرم از کوچیکی از موزر و قیچی می‌ترسید... آرایشگاه کودک می‌بردیم جیغ میزد.. آخرین بار 1.5 سالگیش بود که ژیر دست آرایشگر از گریه ریسه رفت.. نصفه نیمه ول کردیم... تا الان یا من تو خونه قیچی میکردم یا آقاجون( بابا خودم)، تا دیشب امدیم شهرستان... نوبت آرایشگاه مردونه نوبت گرفتیم، پدرم و خودم و پسرم و پسرخاله اش رفتیم. پسرم راحت نشست کوتاه کردند.. بدون جیغ و داد... حتی من با کاردرمانگر هم حرف زدم،گفت ببین اگر راحت میره حمام، سرش راحت میشوری، چند بار ببر ببینه، بعد کوتاه کن ، مشکل خاصی نداره!! خیلیییی برام کابوس بود... خداشکر ما این غول بزرگ پشت سر گذاشتیم... چون اخریها به بابام هم اجازه کوتاه کردن موهاش نمی‌داد.. برام کابوس بود❤️🙏🏻🙏🏻 گفتم بگم شاید مادری مثل من درگیر باشه

دختر من تازگی تو حمام نمیذاره سرشو بشورم میگه چشام میسوزه ولی موهاشو میذاشت کوتاه کنم

من سرآرایشگاه انقد مصیبت کشیدم یه کتاب میتونم بنویسم پسرمنم تازه داره عادت میکنه اونم موزر اصلا نمیزاره فقط قیچی یه نمونش بهت بگم تاهمین سال قبل توخونه جلوی تی وی وکارتون توبغلم باباش کوتا میکرد هر۳تامون یه دست لباس مینداختیم بیرون هیچ کل خونه زندگیم مومیشد چون میترسید حرکت میکرد یهو پامیشد فرارمیکرد رولباس من مو بود نمیشست مومیریخت روصورتش ازگریه غش میکرد مجبور بودم یه سطل آب بزارم کنارم موهارواز صورتش پاک کنم دست موییشو میزد دهنش چون مو خارش میاورد یجوری با بیچارگی سرگرمش میکردم که نگو....چون طول میکشید وگریع هم میکرد گرسنش میشد وسط موزدن میرفتم یچیزی میاوردم بخوره

خداروشکر از شما حل شد...پسر من هنووووز میترسه و گریه میکنه نمیزاره کوتاه کنن عموش آرایشگره میاد تو خونه دو سه نفری میگیریمش تا عموش موهاشو کوتاه کنه😭

اره من پسرم یهو از دو تا سه سالگیش ترس شدیدی داشت
الان خودش میگه مامانم موهام بلند شده ببرارایشگاه کوتاه کنم

خداروشکر که قبول کرده