از وقتی پسرم رو میبرم گفتار درمانی روحیم خیلی داغون تر شده ، در حدی که میشینم ساعت ها زار میزنم ، از طرفی پسرم ویروس گرفته مریضه چند بار بردیمش سرم براش زدن ، حالا انگار خدا هم قهرش گرفته از گریه های من تا گریه میکنم پسرم حالش بد میشه میریم بیمارستان ، هر دفه کلی بچه با شرایط وحشتناک میبینم تو بیمارستان با خودم میگم ببین خدا داره بهت میگه داری سخت میگیری ولی بعد دوباره با خودم میگم آخه مادرای این بچه ها چه گناهی کردن که خدا همچین عم بزرگی بهشون داده ....
نمیدونم ....گفتار درمان پسرم میگه باید صبر کنیم یه ماه اول ببینم چقدر پیشرفت میکنه اگر پیشرفتش خوب بود زود راه میوفته اگر نه باید بره پیش متخصص ببینم دارو نیاز داره یا نه ، اخه توجه اش کمه ، الان حرف میزنه ها تعریف نمیکنه سوال ازش میپرسم جوابمو نمیده

عزیزم یکم سعی کن قوی باشی و خودتو جلو بچت شاد و پر انرژی بگیری و بگی بخندی،باور کن همه چی بهتر پیش میره،بچه ها حس میکنن ناراحتی ما رو،ایشالا که ایهان هم روز به روز پیشرفت میکنه،خداروشکر تن گل پسرتون سلامته

دختر داییم تا 5سالگی شاید بیشتر هیچی حرف نمی‌زد با اشاره دست اونم مامانش میفهمید چی میگه الان ماشاالله حریف زبونش نمیشی بعضیا دور ب حرف میان

مامان آیهان جان خودتونو خیلی باختید بذاریدد سه چهار ماه بگذره خونه خودتون تمرین کنید مهد بفرستید تلویزیون گوشی قطع کنید بعد اگه راه نیفتاد که امکان نداره غصه بخورید. با غصه خوردن چیزی درست نمیشه که

عزیزم تهرانید؟ کجا میبرید گفتار؟

وای منم خیلی داغونم دقیقا وضعیت پسر منم همینه خیلی حرف زدنش عقبه ولی من میزارمش از این ماه مهد تا بعد ببینیم چطور میشه🥺😖😔

بخدا هم دردیم همش میگیم این چطور میخواد بده مدرسه لابد مدرسه استثنایی ها می فرستند دیگ من کم آوردم هر آرزو کلی ب خدا التماس میکنم اما فایده نداره من دارو هم میدیم فرقی نکرده آنچنان