۱۳ پاسخ

اتفاقا اصلا نباید چیزی میگفتی باید مینشستی مکالمه شون رو نگاه میکردی آخرش میگفتی: تموم شد؟ استفاده کردیم!
والا

اصلا اشتباه هست قبل دو سالگی بچه رو از پوشک بگیری

بگو صلاح نمیبینم فعلا بگیرم. نمیدونم چرا واقعا مردم تو همه چی فوضولی میکنن آخه مگه نظر شما رو کسی خواسته

یه روز برو خونش پوشکش نکن وقتی گند زد به خونش دیگه یاد میگیره دخالت نکنه😌

من قبلا میگفتم نه فلان موقع بعد همین باعث بحثای بعدش میشد الان میگم هرچقدم بگم متوجه نمیشن که پس نه خودمو اذیت میکنم نه توضیح اضافه میدم بهشون اگه کسی بگه میگم آره کم کم ببینم کی آمادگیشو داره منم باید شروع کنم بعدم کار خودمو میکنم اینحوری دیگه هی نطق نمیکنن برام

والا من اینجور موقع ها خیلی رک میشم... اگه من بودم میگفتم هروقت پول پوشکشو خواستم از شما بگیرم شما ندید تا از پوشک بگیرمش... گمشن فوضولا

دختر من وقتی بدنیا اومد مادر شوهرم نبات پودر شده ریخته بود تو پوشکش ، الکی گفتم دکتر اومده بالا سرش گفته خانم چیه تو پوشکش ببرید آزمایش، گفتم مادربزرگش اینکارو کرده دکتر گفته خانم خجالت بکشید دست از خرافه بردارید یعنی چی این مسخره بازی ها ، اینو که گفتم دیگه کشید عقب ، وگرنه به همه چیز کار داشت ، اصول غلط ، من نمیدونم چرا باید کار داشته باشن که بخواییم جوابشونو بدیم ، بابا احترام خودتونو حفظ کنید ، شأن خودشونو برای پوشک میارن پایین

بگو اتفاقا رفتم دکتر،پرسیدم دکتر گفته تخصص خانواده شوهرت چیه؟پزشکن؟تخصصشون چیه؟وقتی گفتم نه پزشک نیستن،گفته خب پس حرفای خاله خانباجیه توجه نکن،من تخصص دارم میگم چی درسته

توجه نکن بچه تازمانی که حرف نزنه و شبا تو پوشک جیش می‌کنه آمادگی گرفتن نداره

مال منم انگار از جیب اینا میره

اهمیت نده بگو خودم میدونم چه زمانی بچمو بگیرم به منم میگن
ولی گندم هنوز بلد نیست چی کار کنم به زور ک نمیشه

ب شوهرت بگو محکم بهشون بفهمونه دخالت نکنن

حالا حرص نخور پسته بخور...پول پوشک داداشش و پسرش میدن دیگه غریبه نیستن ک😆😆😆

سوال های مرتبط

مامان علی اصغر مامان علی اصغر ۱ سالگی
پسرم می‌ره کوچه. فوتبال بازی میکنن یعنی کوچه ما هفت هشت نفر پسر هستن سه نفرم از اون یکی کوچه میان بازی در واقع من دوست ندارم پسرم با اونایی که از کوچه دیگه میان بازی کنه اونا ده یازده سالشونه پسرم تازه رفته نه سالگی هر چقدرم میگم نرو با اونا بازی نکن میگه میرم باباشم میگه تو گیر نده گیرمیدی بچه بدتر می‌کنه خودشم چیزی نمیگه منم دیروز قهر کردم گفتم اگه این بچه بچه ی منه باید حرف منو گوش کنه اگه نه منم میرم خونه بابام شوهرم پسرم و دعوا کرد گفت دیگه نرو منم نمیزاشت برم خلاصه سرشون گرم شد رفتم خونه ابجیم بعدا با داداشم اینا برم خونه بابام مامانم هم خونه داداشم بود رفتم اونجا برعکس همه فهمیدن دعوام کردن گفتن ما خونه نمیزاریمت😂بچه تو ول کردی بلاخره بچه باید بازی کنه حالا شما جای من چیکار میکنید یعنی من حساسم روبچه ام با هاشون قهر بودم دیروز تولدمم بود شب زود خوابیدم دیدم در گوش هم پیچ پیچ میکنن نگو همسرم به پسرم میگه به خاله اینا زنگ بزن بیان کیک اینا خریده بودن که منو خر کنن