کتر پرشنگ عبدی خیر نبینه الهی رفتم اورژانس دکتر خودم نبوده برای ویروس گوارشی ک الان همه دارن و تجویزات مشخصه اللخصوص برای خانم باردار
یک روز تب داشتم با علائم اسهال
گفتم حساسیت به انتی بیوتیک دارم
برای من سرم انتی بیوتیکی تجویز کرده احمق روانی ک تو عفونی هستی
بیماری عفونی تب بالای و مقاوم و بالای ۴ روز تداوم داره تازه توی اسهال اگر خلط و خون باشه انتی بیوتیک میدن
روانی ترین دکتری بود ک دیدم
اخلاق صفر
علم و دانش در تجویز منفی زیر رادیکال بود
الهی از هفت نسلت خیر نبینن ک یک ساعت و نیم منو توی بیمارستان معطل کردی
هر چی گفتم تجویز دکترم سرم قندی نمکیه گفتن تلفن جواب نمیده
الهی خیر نبینییییی
همینو میدونم
وقت و اعصابمو جوری بهم ریخت ک خدا میدونه
میگه بستری بشی یک شب بیمارستان
گاو به تمام معنا
اخرم تو راه برگشت خونه از بیمارستان زنگ زدن ک بیا دکترت جواب داده سرمت باید قندی نمکی باشه
الهی خدا جواب اشکامو با حرصی ک دادی ازت بگیره

۲ پاسخ

من ۶سال قبل دقیقا قبل عروسیم بود که سرما خوردم رفتم دکتر که دارو بده زود خوب بشم
رفتم بیمارستان یه دکتر جوون کم سن و سال تازه کار بود،یه آنتی بیوتیک قوی واسم تجویز کرد که بدنم بهش حساسیت داد.نمیدونم چطور بود که فقط دوتا دستام تا آرنج دون دون مثه کهیر قرمز شد و ناحیه تناسلیم هم به شدت قرمز شد و قارچ گرفتم داغون شدم
اینقدرررر گریه کردم
تا عروسیم یکم بهتر شد ولی هنوز روی دستم جاشون بود

واقعا الان همه بیسوادا دکتر شدن

سوال های مرتبط

مامان فرشته کوچولوها مامان فرشته کوچولوها هفته سی‌ودوم بارداری
ب وقت سرکلاژ. ۱۴۰۴/۰۳/۱۲

خیلی عمل راحتی بود،نمیدونم چرا بعضیا گفتن درد داشتیم و باند تو رحممون بودو خون ریزی داشتیم و اینا من خداروشکر هیچیم نیس نه دردی نه سوزشی،البته ب اینکه دست دکتر خوب باشه من اعتقاد زیاد دارم و دکترم بهترین دکتر بود بنظر خودم،دکتری ک وقت شناس باشه زودتر از تشکیل پرونده بیمارستان بود هم پیگیر بود با اینکه خیلیا نوبتشون جلوترازمن بود ولی منو زودتر آماده کردن،هم خوش اخلاق،اینا ملاکای اصلی برای ی دکتره ک من هم زایمان طبیعیمو راحت پیشش انجام دادم هم سرکلاژ،راضیم ازش و واقعا دمش گرم
از سرکلاژ براتون بگم ک هیچ چیز خاصی نیس من رفتم لباس دادن بهم پوشیدم و رفتم برا رگ گیری و سرم،ب محض اومدن پرونده منو بردن اتاق عمل باتخت،اونجا تخت ب تختم کردن و داشتن آماده میشدن ک دکتر بهم گف باید برات بتادین بزنم بعد رفتی تو بخش نترس خون نیس با دستمال پاکش کن،ی پرستارهم آمپول زد تو سرم ک چشام هی دو دو میزد،هواسمو جمع کرده بودم بیهوش نشم😁ولی چشامو باز کردم ی جا دیگه بودم😅برده بودنم ریکاوری،بعدم اوردنم تو بخش و گفتن تا نیم ساعت هیچی نخور بعدش کمپوت و مایعات بخور،الانم همچی اوکیه میخام برم خونه ک گفتن نه شب باید بمونی
راستی باید ناشتا باشیم از۱۲دیکه نباید غذا می‌خوردم حتی آب هم پرسید گف چقد خوردی،قبل عمل هم دسشویی برید چون مثانه پر باشه تو اتاق عمل سوند میزارن
نترسین خانما همچی عالیه ب امید خدا برید

❤️دکتر فرحناز مراد قلی❤️