۵ پاسخ

دختر من عزیزو مادرجونو مربم و حمید صدا میزنه فعلا
خودش یاد گرفته کم کم
تلویزیونم هیچی فعلا

دایی و عمو بلده بابایی بابا بلده خودمم اسممو تازه یاد داره میگیره بگه ما خیلی تمرین نکردیم‌انگار همین که بهش گفتیم ببر بده دایی برو بغل عمو و این چیزا خودش یاد گرفته

گاهی گوش گاهی هم تلویزیون میبینه

اره زیاد تکرار کردم
بابایی/مامانی/ عمه/عمو/ دایی/ رو میگه اما خاله نمیگه هنوز

اب هم بگه من میگم خداروشکر انقدر زر زر میکنم که خسته شدم از حرف زدن ولی تکرار نمیکنه روزی که حرف زدنش خوب بشه من دیگه خیالم راحت میشه به قران

پسر من اسم هاشون نمیگه درست هنوز فقط ب خالش میکه خا
ب مادربزرگ پدر بزرگاشم ما صدا میزنیم یا میگسم برو چیزی یده بهشون یا نگاه کن بهشون یا برو چیزی بگیر اینا میره سمتشون

سوال های مرتبط