۸ پاسخ

وقتی بچه میاد تو زندگی به نظرم همه دعواها سر بچه اس...تا بچه بزرگ بشه وعاقل بشه همینه

منم همین جوریم وقتی ازش عصبانی میشم ویاباشوهرم دعوامیشه چون دخترم به خانواده شوهر فته چندساعت ازش عصبی مشم وعصبی مشم

دقیقا این لحظه ها مهم گلم که بچت پراز استراب و ترس اون لحظه باید بغلش کنی

ما هم همینیم البته من با شوهرم دعوا میکنم سر کارای اشتباهی که انجام میده و هیچ مرزی واسه بچه نمیزاره دعوای شدید میکنیم زندگیمون خیلی بد شده بعد بچه
ولی بچه گناهی نداره مقصر بزرگترا هستن
من بغل میکنم اروم میکنم

بغلش میکنم
چرا بغل نکنم
طفلی چه گناهی داره اخه

همه دلواها سر بچه س

همینه دیگ ولی بچه تقصیری نداره اون خرگندا بایدشعورداشته باشن ک ندارن ماهرروزخدا میبحثیم دعوامیکنیم

اره دقیقا منم اینجوریم ولی اخرش بغلش میکنم بهش میگم ببخشید مامان میدونی بچه ای که میاد سمت مادرش عاطفه میخواد بغل میخواد نیاز داره اون لحظه حس کنه کسی رو داره گناهی ندارن طفلیا مشکل از ما بزرگتراس

سوال های مرتبط

مامان تانیا مامان تانیا ۳ سالگی
مامان باران و بهار مامان باران و بهار ۳ سالگی
مامان رایبد💙 مامان رایبد💙 ۳ سالگی
امروز ده روز که رایبد از پوشک گرفتم باید عرض کنم من همیشه قبل از هر چالش و موقعیتی اینقدر که استرس قبلش از پا درآوردتم خود اون موقعیت سخت و جانفرسا نبوده😂
مثلاً از شیر گرفتن، واکسن زدن، تایم های بیماری و مریضی و در نهایت همین پوشک گرفتن...
اینقدر ترک پوشک برام شده بود کابوس که اصلا دلم نمی‌خواست وارد این پروسه بشم خصوصاً که هر روز کلی مامان مستاصل اینجا میدیدم که راجع به قضیه پوشک گیری مینالیدن😥
اما خداروشکر این مرحله هم خیلی راحتتر از اون چیزی که تصور من بود سپری شد، و رایبد بخوبی با این قضیه کنار اومد و همکاری کرد...
اینم بگم تا الان خیلی مواخذه شدم که چرا بچه رو از پوشک نمی‌گیری و دیر شد اما من از اول زمان مورد نظرم سه سال بود که بچه به آمادگی کافی برسه، خیلی ها مسخره‌ام کردن، خیلی ها بهم طعنه زدن و فکر کردن بخاطر تنبلی و راحتی خودم این کارو تاخیر میندازم اما برام مهم نبود، مهم این بود که تو این مسیر بچه ام آسیبی نبینه و هر دو اذیت نشیم، که خداروشکر همینم شد😍
شما هم کاری به اظهار نظر اطرافیان نداشته باشین، هر مادری شناخت بهتری از بچه اش داره👌