۷ پاسخ

دادتزن عزیزم ی نگاه کن بهش ببین چقد کوچیکه ،مگه مشکلی دلری توزندگیت ؟خواب شبت اوکیه ؟

این روش رو یکی از دوستان گفتن بنظر ایده جالبی باشه

تصویر

سلام رفتم سونوگرافی آنومالی دادم میگه قلب جنین یه سوراخ داره و کلیه هاش هم فولونس 4 میل داره کسی میتونه رهنما ییم کنه

عزیزم من کاملا درکت کردم شما فقط خسته ای، اگه کسی و داری بچتو پیشش بزاری حتما اینکارو بکن و اون تایمو برای خودت وقت بزار، وهرکاری که حالتو خوب میکنه رو انجام بده، ولی فکرنکنم مثل خودم برای اینکار کسی رو داشته باشی وگرنه تا این حد خسته نمیشدی

نفس عمیق بکش
این رفتار ریشه ایه
ترس از اشتباه داری ، هر اشتباهی ، ترس داری که همه چیز درست پیش نره

هرموقع عصبانی شدی ، نفس عمیق بکش و به خودت یادآوری کن هییییچ اشکالی نداره ، هیچ اتفاق بدی نیفتاده و نمیافته ، فقط بغلش کن ، زیاد بغلش کن اون الان خیلی کوچولوعه ، بغلش کن و مدام به خودت یادآوری کن که چیزی نیست و همه چیز درست میشه ، میشه همه چیزو تمیز کرد ، مرتب کرد یا به تعوق انداخت ولی آسیبی که به احساسات بچه ها میرسه جبران ناپذیره

پسر من تلویزیون رو شکست، برگشت نگام کرد و خندید، حتی دلم نیومد اخم کنم بهش😅
بخاطر یه لیوان سر یه جوجه داد میزنی و میکشونیش؟😑
شاید خیلی خسته ای، کسی نیست کمکت کنه استراحت کنی؟

😑😑 راهکار میخوای یا درددل کردی؟

سوال های مرتبط

مامان نفس مامان نفس ۱ سالگی
خانوما یه سوالی داشتم میشه لطفا کمک کنید پسر من خیلی گریه میکنه از صبح که از خواب بیدار میشه گریه میکنه تا شب که بخواد بخابه برا چیزای الکی میزنه زیر گریه خودشو پرت می‌کنه زمین جیغ میزنه خودشو گاز میگیره مبل رو گاز میگیره یا منو یا هم خواهرشو موهاشو میکنه سر من داد میزنه هر کاریم بکنم بدتر میشه بخدا از صبح هم که بیدار میشه همش دستم به دهنشه که گرسنه نباشه بهونه گیری کنه صبح برا صبحونه تخم مرغ میدم تا وقت نهار که بشه شیر موز میدم بهش ظهرا غذاهایی متنوعی درست میکنم میدم ساعت ۲ اینا میخوابن دیگه تا ساعت ۴ و نیم و ۵ بعدش که بیدار میشن بهونه بیرونو میگیرن باباشون میبره پارک تاب بازی یک ساعت دوساعتی میگردونه میاره اورد که خونه بازم گریه میکنه خودشو پرت میکنه اینور اونور میبرمش حیاط ماشین سواری میکنن باهاش بازی کنم باهاش اما بازم گریه میکنه همش دنبال پدرش گریه میکنه که منو ببره اونم کار داره نمیتونه که همش پیش این باشه منم هر کاری میکنم سرشو گرم کنم دنبال پدرش گریه نکنه نشدنیه که نشدنیه دیگه کم میارم از بس باهاش حرف میزنم نازشو میکشم که گریه نکنه هر کاری بگید کردم بخدا سر کتاب هم باز کرذم اما بازم اروم نمیشه اصلا دیگه موندم چیکار کنم از دست گریه هاش از صبح تا شب ۱ ساعت اروم نیس که بگم ارومه منم مغزم استراحت میکنه نه همش گریه همش بهونه خسته شدم دیگه دیگه بعضاً عصبی میشم داد میزنم سرش میزنمش بعدش خودم ناراحت میشم خودم خودمو میزنم که دستم بشکنه چرا زدم 😭😭😭😭😔😔