۳۱ پاسخ

شب زفاف نداشتیم 🤭
تو عقد به باد رفت، 😁

از شدت استرس مردمو زنده شدم ترس که جای خود دارد

اینکه مادرشوهرم اینا میخواستم منتطر بمونن واس دستمال و حموم بردن عروس شوهرم نزاشت بیرونشون کرد

خاطره ای ندارم
مثل س گ میلرزیدم😂😂😂😂

عروسی ما دوران کرونا بود طفلکی همسرم کرونا گرفت برنامه ی ما موند دوهفته بعد عروسی

بعد کار یه جگر و کل دل و کلیه گوسفندو کباب کردیم خوردیم🤣

اصلا خاطره ی قشنگی نبود😏

درکمال تعجب و ناباوری مادرشوهر و خواهرشوهرها و جاری ها و بردار شوهر ها تو سالن نشستن منتظر دستمالِ خونی😏

یادم نبس🤣🤣🤣🤣🤣

خونریزی نداشتم چون ارتجاعی بودم و زار زار گریه میکردم و شوهرم راحت گرفت خوابید
یه خاطره دیگه دختر خاله شوهرم سرش کرده بود تو اتاق می‌گفت موقعی که پرده ات پاره شد سریع برام دعا کن بگو آمنه شوهر کنه.😅😅😅😅

خیلی درد داشت

دوماه و نیم بعد عروسیمون طول کشید تا انجامش بدیم🤣

اخخخ جون چقدر چالش هایی خوبی میزاری ایول😍😂

هیچیش خوب نبود

من که شوهر بیچارم جرعت نمیکرد بیاد نزدیک چون شب عروسی پریود بودم بعدم ک خوب شدم خودم تا یک هفته نذاشتم
😂😂

منو شوهرم جفتمون نابلد بودیم شوهرم داشت جای دیگه رو سوراخ میکرد 🤣🤣 تا دو روز از شدت درد نمی‌تونستم راه برم

شب زفاف خوابیدم صبح بیدارشدیم‌گفتن چی شد گفتم‌هیچی خوابمون برد خوابیدیم‌ولی خیلی ترس داشتم‌تا ۴ روز موندم

هیچ خوب نبود

ماتو عقد کارمون و انجام دادیم😂

ما تو عقد زدیم تموم شد رفت
شب زفاف نداشتیم 😄😄😄😂😂😂

شوهر من تا گریم و میدید بیخیال میشد و این از خودش گذشتن واسه من خیلی قشنگ بود برام،بعد ۳ روز دیگه جلو خودم و گرفتم گریه نکردم که کارشو انجام بده

انقد ک استرس داشتم‌ومیترسیدم طفلی شوهرم گف هرموقع ک اماده بودی انجام میدیم
دوهفته بعداز عروسی ب بدبختی و کلی استرس قبول کردم🥲🤣

هروقت یادم میاد چقققد میخندم اون شب تا نزدیک میشد من داد میزدم یاحسیننننننن🤣🤣🤣میرف عقب دوباره میومد نزدیک میشد داد میزدم یااااااعلییییییی😂😂😂😂😂😂میرف عقب دوباره نزدیک میشد میگفتم یا ابالفضللللللللللللل🤣🤣🤣🤣بدون خنده ها ‌جدی جدی .خیلی میترسیدم کل بدنم میلرزید وحشت داشتم اصن .هی میگفتم چ غلطی کردم ازدواج کردم ‌شوهرم هنوز میخنده ب اون شب .اصن اون شبا نتونستیم کاری کنیم یه هفته ای طول کشید تا انجام بشه .دقیقا همونی شبی هم ک انجام شد ما خونه بابام بودیم .توی اتاق من ‌ابجیم گف دیشب تا صب چرا ۱۲ تا امام و ۱۲۴ هزار پیغمبرو صدا میکردی ‌فک کردیم داری وزنه بلند میکنی🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣وای ‌الان واسم خنده داره ولی اون موقع انگار عزرائیل اومده بود سراغم

وقتی میگم شوهره داره میاد زده بالا میگه نه 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

والا من چون قبلا یک نامزدی چرت داشتم زده شد .دیگه بااین شوهرم زفاف مفاف نداشتیم 😂😂😂😂😂

آقا ما دو روز بستری شدیم ازبس خونريزي کردم🤕🤕

من شب زفاف تا صبح گریه کردم
سرم زخم شده بود بخاطر رنگ موهام بزور شینیون باز کردن همسرم و خالش باز میکردن خیلی درد داشت

من چهل روز بعده عروسیم پردمو زد چون میترسیدم تا چهل روز درگیر بودیم

زفاف نداشتیم تو دوره دوستی کارو تموم کردیم😂

از ترس درد قلبم همش درد میکرد 🥲

تو عقد دادم رفت 🤭

ما ت عقد دادیم رف😂😂😂

سوال های مرتبط