۴ پاسخ

البته خودش تاحالا ده تا پستونک پاره کرد این بار پاره کرد گفت برو بخر گفتم دیگه به ما نمیفروشن شما دوستان شده همینو بخور با همین روشی که گفتم گرفتم

کسی فک نمکرد پسر من پستونک ول کنه الان تقریبا بیست روزه نمیخوره چند روز اول خیلی سخت بود دلم براش کباب بود احساس میکردم چیز با ارزشی دارم ازش میگیرم ولی الان میبینم چه کار خوبی کردم مامانم میگفتم گناه داره نگیر ولی دیدم خیلی وابستگی شدید بعد پسر من کامل حرف میزنی پستونک دهنش بود حرف میزد خیلی وابسته بود

نه عزیزم پستونک باید به تدریج گرفته بشه اول سرش یه سوراخ کن بهش بگو ببین سوراخ شده یکم لذتش براش کمتر میشه
سعی کن در طول روز از جلو چشمش برداری شب میخواد بخوابه بهش بده مشغولش کن کلا چند روز باید در اختیارش باشی پارک ببر انواع بازی
بعد دو سه روز خیلی بیشتر سوراخ کن بگو ببین خراب شد دیگه نخور بازم دو سه شب بده دیگه به جای برسه این پارگی که خوردنش بی فایده بشه یه پرسه ده روز طول بکشه کلش که گفتم خیلی راحت می‌زاره کنار هم خودش کمتر آسیب روحی میبینه

ببند ب بادکنک باد ببره

سوال های مرتبط

مامان نلین مامان نلین ۱ سالگی
مامانهایی که تونستید پستونک رو از بچه هاتون بگیرید لطفا تجربه هاتون رو بگید من دیگه گفتم کم کم پستونک رو هز دخترم بگیرم ولی خب موندم یکم دیگه هوا بهتر بشه که ببرمش بیرون پارک میدونم پروسه ی سختی رو باید بگذرونم از اونور ترس اینو دارم که نتونم تحمل کنم و بهش بازم پستونک رو بدم که این به نظرم خیلی اشتباه هستش تحقیقاتی که کردم میگن توی پروسه دندون در آوردن اگه باشه اینکار رو نکنید نلین هم چون اولین دندونش توی یکسالگی در اومده فعلا ۱۰ تا دندون داره و این پستونک خیلی توی پروسه ی دندون در آوردن کمکش می کنه دندونگیر اصلا از همون اول قبول نکرده نمیدونم بذارم آخر تابستون توی مهرماه یا توی خرداد ماه کم کم شروع کنم پستونک گرفتن رو نمیخام یهویی هم بگیرم در طی روز زیاد نمی خوره سرش هم گرم باشه یادش نمی افته به خاطر همین میگم در طی خواب شبش کم کنم با پستونک بخوابه ولی در طی ادامه خواب شبش بهش ندم اوف این پستونک گرفتن رو برای خودم غول کردم به نظرم خیلی پروسه ی سختی هستش که بچه ها آسیب نبینند
مامان آنیسا مامان آنیسا ۲ سالگی
⭕تجربه از پستونک گرفتن آنیسا⭕
.
از روزی که شیشه و شیر رو قطع کردم انیسا بیشتر وابسته پستونکش شد اکثراا تو دهنش بود
یک هفته بود ک هی پستونک رو با دندوناشو میکشید و هوای داخلش خالی میشد هی پستونک میخریدم همین کارو میکرد
تا ی شب قبل اینک بخوابه اخرین پستونکش هم همین بلارو اورد سرش و بهش گفتم دیگ نیست باید همینو بخوری
همونجوری میخورد پستونک رو🤦🏻‍♂️
عصره روز بعد سر پستونک رو یکم قیچی کردم گذاشتم رو میز ناهارخوری یکی دوبار سراغشو گرف گفتم اونجاست برو بردار
دوبار خورد دید پاره‌س پرتش کرد
گفتم خراب شده دیگه برو بنداز سطل اشغال
رف انداخت و اومد کلی تشویقش کردم و خودشم برای خودش دست میزد
موقع خوابش که رسید یکم بهانه‌شو گرفت گفتم خودت انداختیش بیرون که برو بردار چونک میدونست کجا انداخته دیگ نرف سمتش
دیگ بدون پستونک خابید
اما من همون شب رفتم ی پستونک خریدم گذاشتم کنار اگر نصفه شب اذیت شد بدم بهش اما خداروشکر خابید تا صبح
روز بعدم یکم بهانه‌شو گرف گفتم برو بردار از جایی ک انداختی😂دیگ میرف دنبال بازیش
تا اینک دیگ کم کم فراموش کرد و موقع خواب هم بهانه‌شو نمیگیره
از وقتی ک شیشه و شیر رو گرفتم یک هفته گذشت پستونک رو گرفتم...
.
.
برای هیچکدوم اذیت نکرد خداروشکر
سوالی بود درخدمتم🌹