سوال های مرتبط

مامان 🍒حلما🍒 مامان 🍒حلما🍒 ۲ سالگی
مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
امشب رفتیم پارک جامون رو یه طوری انداختیم که روبروی سرسره باشیم و پسرم رو ببینیم اولش که شام خوردیم شلوغ بود یا من میرفتم سر میزدم یا شوهرم بعد خلوت شد فقط پسرم بود تو سرسره به بچه اومد یه عروسکم دستش بود پسره من کلا خیلی بچه ها رو دوس داره رفت سمتش برای بازی بچه هه ماشالله هاپاره بلند داد زد که نمیدم مال خودمه برو اونور میخاست قورت بده پسرمو من خیلی آتیش میگیرم کسی سر پسرم داد بزنه چون هنوز صحبت نمیکنه ونمیتونه منظورش رو بگه دیدم داره اشک میریزه میاد سمت ما بدو بدو رفتم سمت اون بچه رو سرسره داد زد که عروسکمو نمیدم بهش مال خودمو منم بهش گفتم خوب به جهنم که نمیدی بار آخرت باشه داد میزنی ها یهو مامان باباش از اونور اومدن که چکار به بچه ما داری گفتم ماشالله این بچس داره مارو قورت میده من پسرم رو آوردم اونام بچشونو بردن شوهرمم از جاش تکون نخورد بگذریم که چه دعوایی باهاش کردم چرا هر کی به پسرم چیزی میگی گریه میکنه میاد پیش من یعنی از این بچه های بی دست و پا قرار بشه که نمیتونه جلو کسی وایسه و خودش جواب بده
مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
احساس میکنم بعد دو سالگی خواب ظهر بچه ها کم شده و به سختی می‌خوابه درست فکر میکنم آیا ؟؟؟؟؟
قبلا ظهر ها خیلی راحت می‌خوابید ولی الان سرویس می‌کنه 🥴🥴
قبلا تا میذاشتم سرجاش پیشش دراز میکشیدم می‌خوابید
ولی الان نه پا میشه می‌ره با اسباب بازی هاش بازی می‌کنه میبینی من یهویی دراز کش خوابم برده وسایلاشو ک از ویترین برمی‌داری میوفته از خواب میپرم
با من کاری ندارم ها بازی می‌کنه خودش ولی خب میخوام ی ساعت بخوابه با مکافات می‌خوابه ،
حتی دیروز من و باباش می‌خواستیم بخوابونیمش خوابمون گرفته بود رایان هم پیش ما تو اتاقش بازی میکردم ک پاش گیر می‌کنه تو نرده تختش گریه میکرد گیر گیر ما دوتایی از خواب پریدیم 😩😖 خلاصه به نظرم بچه ها هر چقدر بزرگ میشن چالش هاشون بزرگ و بزرگتر میشه
حالا بچه آن دغدغه مون فقط خواب و غذاشونه وای باحالی ک وارد جامعه بشن 😩😖
اصلا نمی‌خوام به اون زمان و چالش های فک کنم باید خیلی رو تربیت بچه ها کار کنیم که تو نوجوونی آسیب پذیر نباشن