من میذارمش یه جایی که بهم دید داشته باشه یا یه گوشه آشپزخونه میذارم اطرافشو نگا میکنه و باهاش حرف میزنم کارامو میکنم .الآنم همین کار کردم ناهار درست کردم خسته شد چشاش نیفتاد رو همدیگه تکون دادم خوابید تو کریر
من ماشالله از روز اول بچم اینجوری بوده غروب ها حوصلش سر میره ی ساعتی میبرمش بیرون خدا را هزار مرتبه شکرت بابت نعمتی که بهم هدیه داده الان هم خوابه
موقعی که میخاین کاراتون انجام بدین تلویزیون روشن کنید ی تیکه لباس خودتون هم بزارید کنار بچه چون بوی مادر میده بچه عادت میکنم خیلی تعسیر داره
منم مثل شماها بزور کارامو میکنم دخترم میگه فقط پیش من باش
سلام دقیقا مثل پسر من کلا به من وابسته هیچ کاری نمی توانم بکنم حتی ببخشید دستشویی بخواهم برم پسرم گریه می کنه باید شوهرم بیاید بدهم دست همسرم تا بتوانم کارهام انجام بدهم اینجوری ما مادرها خیلی تو عذابم چون هر کار بخواهیم بکنیم بچه نمی گذارند گریه می کنند من طاقت گریه پسرم ندارم
دقیقااا...من توکریرمیزارمش میبرم آشپرخووونه باسرعت نووور یه چیزی درس میکنم یاشیشهاشومیشورم..
دقیقا الان موندم چه جوری برم حموم
بذار تو کریر ببرمش آشپزخونه مشغول میشه به دور و بر نگاه کردن کاراتو بکن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.