۱۵ پاسخ

منم هروقت بزنه میزنمش دقیقا همونجایی ک زده بدترشومیخوره

شوهرت تورو زده داری نظر میپرسی ک چیکار کنی؟؟؟؟من باشم جوری اون پاشو خورد میکنم ک هر سری منو میبینه خودشو خیس کنه.ی جوری رفتار کردم از اول ک جرات نکنه ب من بگه بالا چشمت ابروء و همیشه هم من هم همسرم ب هم احترام میذارم

من بودم همونجا صورتش چنگ مینداختم و صورتش گازش می‌گرفتم که تا یه هفته نتونه از خونه بره بیرون .خاک عالم تو سر مردی که دست بزن داشته باشه اونهم رو زن و بچش

عزیزم خب وقتی خوابیده گوشیو بدی دست بچه صداش نمیزاره اون بخوابه دیکه بایدمیگفتی بابات خوابه یامیبردیش یه حادیکه گوشی رومیدادی دست بچت

خدا عقلش بده 🙄🤦🏻‍♀️

چرا ما زنا انقدر باید بی احترامی تحمل کنیم مگه چه گناهی کردیم...ولی مطمئن باش جوابشو از خدا میگیره .‌‌‌‌

واقعا خداوند مردا رو افرید برای زجر زن ها اخه ادم پاشه محکم تر بزنه ..‌نفهما با هزار التماس ازدواج میکنن کخ ببرن توخونشون هرکار میخان باهات بکنن ..‌

سادیسم داره محلش نزار انگاروجود نداره بزار بفهمه براش عادی نشه

عععه یعنی چیییی درک نداره خب بچه طفل معصوم که عقلش نمیرسه اون خوابیده بعد چه ربطی به شما داشته عجبب

بعضی مردها وقتی خوابن باید همه جا سکوت باشه. وای به اون روزی که با سر وصدای بچه بیدار شن. یه پا روانی میشن که تر و خشک و با هم میسوزونن

وا روانی چرا تو رو زد

وا سادیسم داره چرا تو رو زد تو چیکاره بودی اون وسط؟😑😑😑

وا به تو چه ربطی داشته چرا تورو زده؟

😑😶چرا تو رو زده ؟؟؟؟

بچه ت زد؟

سوال های مرتبط

مامان کوثرجون مامان کوثرجون ۵ سالگی
سلام مادر های عزیز میخواموشما قضاوت کنیددببین کارمن بد بوده یانه۳روزه دختره خونه مادرشوهرم بود هرروز میبرده خوراکی میخره من امروز رفتم خونه نادرشوهرم دنبالش خاله شوهرم اونجابود من نگهداشت تاپیراشکی باهم بپزیم خولستیم پیرلشکی بمزین دیدن فلفل قارچ نداریم من رفتم بخرم دخترمنم امد باهام عصری یه بحث کوچکی بین من مادرسد گفتم مادز شما کوثر بدباراوردی هرچی میخواد زود میخرین گفت ازپس جیق گریه میکنه دلم میسوزه منم براش خریدم میکنم تا گریه نکنه منم دیگه کل کل حوطله نداشتم تا شب شد رفتم فلفل قارچ بگیرم دخترم بردم وسیلمو گرفتم هیجی برای دخترنخریدم بهش گفتم مامان جون باید یاد بگیر هروقت میریم سوپرمارکت هیچی نخواهی طبق معمول گریه کرد منم اوردم خونه مادرشوهرم دیدم تو راه حیش کرد با لباس بیرون خودم دخترم یک راست رفتیم تو حمام حمام کردیم امدیم بیرون. دخترم ساکت شد گوشی بازی کرد خوابید به مادرشوهرم گفتم دیدی گریه کرد هیچی نشد مادرشوهرم بهم گفت داشت دلم میترکید گریه میکرد نگاه کن توی خواب دل میزنه منم گفتم اشکالی نداره ازاین بهتره که همش بریم تو سوپر مارکت دنبال خوراکی برای کوثر الان من کاربدی کردم براش چیزی نخریدم