۵ پاسخ

بهش مستقیم بگو بیا یه روز درمیون ماشین ببریم گاهی همسرم ماشین احتیاج داره باید با تاکسی بریم

من هر وقت با یه خانواده ارتباط میگیرم وبعد میبینم از لحاظ تربیتی واخلاقی و...برا پسرم و یا خودم سمه به بهانه های مختلف قطع ارتباط میکنم و اینم جز دلیل هام هستش ببینم کسی بخواد از ماشین داشتن من و استفاده بردن یابه نوعی یک طرفه سود بردن سواستفاده کنه خیلی شیک ومجلسی از دوستی با من حذف میشه تا بدونه این زرنگی نیست و از بیشعوریه😐

ایندفعه بگو من بیرون کار دارم میخوام بکساعت زودتر راه بیوفتم نمیتونم دفعه بعد بگو بسر میخوام خونه مادرم برم ازونجا میام کلاس کم کم کمش کن

چندباری بهونه بیار بگو ماشینم خرابه شما معطل من نشین برین. از کلاسم دراومدنی بگو میرم جایی خونه نمیرم

اینکه بچه هاتون با هم نمیسازن که هیچی .‌ولی بردن به کلاسی که یک جا هست اشکالی نداره بنظرم.هم با هم حرف میزنید سرتون گرم میشه

سوال های مرتبط

مامان جوجه👶 مامان جوجه👶 ۵ سالگی
خیلی اعصابم خرابه یه بچهه پنج سالشه تو پارک پسرم باهاش دوست شد بعدش متوجه شدم بچه مشکل حسی و ارتباط گیری داره، با پسرم جور شد طوریکه هر بار پسرم میرفت تو پارک میفتاد دنبال پسرم با هم دنبال بازی کنن پسرمم دوستش داشت.
حالا پریروز بچم داشت بستنی میخورد از دستش یهو گرفت کلی گریه کرد بعد دوباره واسش گرفتم افتاد دنبالش بستنی دومو بگیره بچمو هول پسرمم باهاش قهر کرد بعد بچهه هی میومد پسرمو هول میداد من نمیزاشتم پسرم هولش بده چون میدونستم متوجه نمیشه تا دیشب باز اومد چند بار حین بازی هولش داد ب این منظور ک بیا بازی کنیم پسرمم دو بار بدجور هولش داد و عصبی شده بود خیلی بد خورد زمین بار دومم افتاد تو شمشادا ک تیغ داشت ولی چون مشکل حسی داره دردو متوجه نشد، خیلی اعصابم داغونه یاد دو تا صحنه میفتم هر دو بارم دعواش کردم ولی خیلی عصبی شده بود طوریکه اومد خونه گفت مامان من از دوستم متنفرم همض منو میزنه بستنیمو میگیره، اگر از رو درک اذیت میکرد به مامانش تذکر میدادم
خیلی حالم بد میشه یاد صحنه ای ک انداختش تو شمشادا میفتم😭 اونم ده بار هول داد ولی یه هول اروم میداد میخندید ک بیا بازی کنیم