۵ پاسخ

سعی کن حتما شب زودتر خاموشی بزن عادت کنه زود بخوابه خودتم بیشتر بخواب تا قوی شی.. یک ساعت آب بازی خیلیه

مادره و دعوا هاش تو این سن طبیعیه عزیزم مادر خسته میشه مجبور میشه داد بزنه

کارایی که خطرناکه انجام میده قاطعانه بگو نه فقط نه بگو ،ولی دعوا نکن توضیح زیادم نده براش چون حوصله ندارن گوش بدن ،ولی با بقیه کاراش وشیطنتاش کیف کن اهمیت نده چون این سن زود میگذره بعدا دلت به همین کوچیک بودنش وشیطنتاش تنگ میشه ،اون موقع که خیلی بالا وپایین میپره کاراتو ول کن باهاش بازی کن مثل خودش بعد باهات دوست میشه به حرفت گوش میده ،چون من ی دختر ۱۵ ساله دارم وخیلی الان از این روش تربیتی راضیم

راه حلش اینه با شوهرت صحبت کنی
بگی ناراحتی و این ناراحتی روی رفتار با بچت تاثیر گذاشته شاید قانع شد و سعی کردین رابطتون رو دوباره خوب کردین

غصه نخور عزیزم پیش میاد آدم بچشو دعوا کنه
برای ماهم پیش اومده
منم گاهی عصبی میشم خیلی خسته میشیم بخدا ربات که نیستیم
بعدش از دلش دربیار بخندونش من همیشه اینکارو میکنم ازش عذرخواهی هم میکنم

سوال های مرتبط

مامان قلب مامان مامان قلب مامان ۲ سالگی
نمیدونم من اینجوری میشم یا همه همین طوری هستن
گاهی وقتا مثل همین امشب از اینکه تصمیم گرفتم و بچه دار شدم عین خر پشیمونم و فوش خودم میدم
از صبح بردم بیرون کلی با اتوبوس که دوست داره گشته بعدشم بهداشت بعدشم رفتیم مهدکودک خواهرم با بچه ها بازی کرده در آخرم اومدیم خونه دوباره عصر رفتیم پارک ظهر نخوابید من داشتم از خستگی بی هوش میشدم ولی نمی‌داشت بخوابم و آخرم نخوابیدم بردمش پارک موقعی اومدیم با خواست خودش رفتیم حمام و آب بازی و در آخر از خستگی ساعت نه بی هوش شدولی ساعت ده با گریه شدید بیدار شده هرچی هم بغل کردیم و گردوندیم خوب نشد تا چند دقیقه پیش اروم گرفت با برنامه کودک و طی این ساعت ها که ماهان با من بوده باباش که صبح سر کار بوده ولی عصر که رفتیم پارک برا خودش خلوت کرده بوده خونه و من نابود بودم از خستگی
ولی دریغ از یه تشکر فقط موقعی که خواب بود بالشت گذاشته که بیا استراحت کن تا خوابه و موقعی که ماهان با گریه و جیغ بیدار شده اول بغل کرد بعد دیده اروم نشده اخمش درهم و انگار ماتم گرفته ها نشسته و در آخر برج زهرمار
آخه منم مادرم خسته و نابودم با این حالت بازم دارم میگم مامان نترس و بچه رو آروم میکنم ولی انگار بچه فقط مال منه و دلیل این کج خلقیاش منم
بخدا ما مادرا هم آدمیم کم میاریم مرداد حداقل سرکار میزنم چهارتا آدم میبینن حرف میزنن و بدون بچه هستن ولی ما تا تو دستشویی هم باید این بچه دنبالمون باشه
ببخشید خیلی دلم پر بود شرمنده 😭😭
مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
سلام خسته نباشین مادرای مهربون

خوبین ؟ خوشین ؟ چیکارا کردین امروز
امروز رایان ظهر باباشو سرویس کرد ، بیچاره شب کار بود یک ظهر اومده بود خونه نهار خوردیم ک رایان بخوابه پاشه بریم کلاس شازده گیر داد که نه بابا لالا
( باباش بخوابونتش ) که دو ساعت طول کشید آخرسر هم نخوابید دوتامونم کلافه کرد 😖😖 رفتیم کلاس کلی بازی کرد بعد کلاس تا سوار ماشین شد بعد خوردن یه موز بیهوش شد 🤣🤣

الآنم یکم پیش طفلی بچه ام که خوابش برده بود ولی بیدار شد هر چی خورده بود رو بالا آورد 🥲🥲
بالا آوردنی می‌ترسه طفلی گریه می‌کنه تازه کلی ناراحت بود که تشکش رو کثیف کرده هی می‌گفت من ترکید 🤣 یعنی زدم ترکوندم تشک رو 😁😄 الهی قربونش برم
تا خوشحال میشم ک امشب شام خورده اینجوری میشه تازه بعد شام بستنی میخواست ندادم بهش چون ی بارم بعد شام بستنی خورد اینجوری شد
الآنم فک کنم نباید شیر میدادم بهش 🥲🥲🥲 تقصیر من شد
دیشب بعد شام به جای شیر آب نعناع دادم خورد خوب خوابید امشب هم باید اینجوری میکردم ،
بچه های شمام اینجورین ؟ تا یکم زیاد میخورن بالا میارن؟
مامان ❤️ الینا ❤️ مامان ❤️ الینا ❤️ ۲ سالگی
سلام مامانا
من از نظر روحی خیلی بهم ریختم نمیتونم خشم خودمو کنترل کنم امروز از صبح سرم درد می کرد خیلی دووم آوردم تا ساعت دو
دخترم را بردم بیرون آوردم بهش میوه دادم دوباره بردم حموم، بهش ناهار دادم البته با هم خوردیم دیگه خواستیم بخوابیم
خیلی خسته بودم هرکاری کردم نخوابید من یه لحظه خوابم برد
کیفم ته رخت خوابا بود از اونجا در اورده چند تا پوشک بود همشون رو پاره کرده
دستمال مرطوب رو همشو پاره کرده ریخته بیرون تا حدی که ملافه هاش خیس شدن
آرایش پاک کن رو هم ریخته رو فرش خلاصه هرچی لازمی تو کیف بود از بین رفته
بعد اومد منو بیدار کرد منم دیدم حسابی عصبانی شدم چند تا زدم و بعد خوابش برد.
حالا میدونم هیچی ارزش ندارد میدونم کارم اشتباه
من میدونم حال روحیم خوب نیست چون خیلی سختی رو گذروندم
اما خیلی عذاب وجدان میگیرم الان سرم از درد منفجر میشه.
از اول افسردگی داشتم ولی این حادثات اخیر خیلی تاثیر بد رو زندگیم گذاشت چند بار به شوهرم گفتم که حال روحیم خوب نیست حتی دست به خودکشی زدم اما عین خیالش هم نیست 😭😭
من دنبال راه حلم میخواهم وضع روحیم بهتر بشه
میخم منم مادر خوب باشم خودمم از عصبانیتم خسته شدم خودم هم اذیت میشم همه دندونام درد میگیره
لطفا بگید من چی کار کنم روانشناسی، مشاوری هرچی بلدین بهم بگید
من تا بی نهایت تلاش میکنم دخترم را خوب نگهدارم اما بعضی اوقات از کنترل خارج میشم