۱۱ پاسخ

بچت دیگ داره دوسالش میشه. چرا از شیر نمیگیریش. بگیرش هم خودت راحت بشی هم بچت.

منم همون اوایل با شوهرم خیلی جر و بحث داشتیم. رفتم پیش مشاور گفت یک هفته بزار برو ک جلوی چشم همدیگه نباشین. منم رفتم خونه پدرم. خودش دیگه فهمید ک رفتاراش اشتباه بوده . اگر میخای قدرتو بدونه یمدت جلوی چشمش نباش. بهش اهمیت نده . توجه نکن . مردها تا میبینن یکی بهشون توجه میکنه ازش دور میشن.

بش بگو بدت میا از ما بگو تا برم خونه بابام

از بس بی پدر مادرن فک مبکنن زنا اصلا خسته نمیشن فقط خودشون کار میکنن زناهم نوکرشونن

خواهر دست پیش بگیر براش توام کارایی که اذیتش میکنه رو بکن بذار بفهمه

همین یه بچه رو داری؟

یمدت بزارش برو خونه پدرت. بالاخره هرچی باشن اونا . دیگ اینطوری عذاب نمیکشی. بزار بدونن همه ک چکار میکنه . چرا میریزی تو خودت.

ولش کن . شوهرت هروز پریوده . بنظرم مشکل داره . 😡

گیر بده بهش کولر بزنه تو اتاق
جاتونو‌جدا کنید

نمیخواد باهات زندگی کنه دیگه

حالا که متوجه شدی گوشیش زنگ میخوره اون ساعتاببر توکمدی ته رخت خوابا جایی بزاردورتر که صداش نیاد اصلا که خودتو بچه اذیت شین

سوال های مرتبط

مامان نیک مامان نیک ۱ سالگی
میخوام یه چیزی بگم شما هم افسرگی میگیرید
فقط مامانای که بچشون بد غذای بخونن
منکه انقد عصبی هستم میخوام خودمو چاقو چاقو کنم
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
امروز دوستم اومد اینجا با بچش تقریبا هم سنن با پسرم
ساعت ۱۱ اومد تا الان پسرش صبح خونه بهش خامه گوسفندی با مربا فتیر محلی داده بود خورده بود موقع که اومد دستش یه رانی بود داشت میخورد 😭😭😭😭 ناهار پلومرغ بود دو تا کفگیر بزرگ یه نصف رون کامل تا تهش خورد پسر من هیچ فقط نگاه 😭😭😭😭😭 یه کاسه پر ماست خورد دلستر خورد بعدش میوه اوردم یه موز کامل یه کاسه بزرگ زردالو هلو 😭😭😭😭 بعد چای اوردم ده تا بیشتر ابنبات خورد خرما خورد شکلات ژله ای ۶ تا دونه خورد پسرممممم من هیچچچچچچ فقط نگاه 😭😭😭😭 یه بسته چیپس بزرگ خورد اخرم یه تانکر شیر خورد دیگه رفتن وگرنه هنوز داشت میخورد
وووااای من حرص خوردم حرص خوردم خدااایا چی میشد بچه منم فقط غذاشو میخورد 😭😭😭😭😭😭😭😭
افسردگی گرفتمممم پسر من حتی یه لقمه نخورد حرصم گرفت ب ذور ریختم دهنش همه رو تف کرد شروع کرد به گریه 😭😭😭😭😭😭
اگه یه ساعت دیگه می موندن بچه منم میخورد 😭😭😭😭
مامان نفس مامان نفس ۱ سالگی
خانوما یه سوالی داشتم میشه لطفا کمک کنید پسر من خیلی گریه میکنه از صبح که از خواب بیدار میشه گریه میکنه تا شب که بخواد بخابه برا چیزای الکی میزنه زیر گریه خودشو پرت می‌کنه زمین جیغ میزنه خودشو گاز میگیره مبل رو گاز میگیره یا منو یا هم خواهرشو موهاشو میکنه سر من داد میزنه هر کاریم بکنم بدتر میشه بخدا از صبح هم که بیدار میشه همش دستم به دهنشه که گرسنه نباشه بهونه گیری کنه صبح برا صبحونه تخم مرغ میدم تا وقت نهار که بشه شیر موز میدم بهش ظهرا غذاهایی متنوعی درست میکنم میدم ساعت ۲ اینا میخوابن دیگه تا ساعت ۴ و نیم و ۵ بعدش که بیدار میشن بهونه بیرونو میگیرن باباشون میبره پارک تاب بازی یک ساعت دوساعتی میگردونه میاره اورد که خونه بازم گریه میکنه خودشو پرت میکنه اینور اونور میبرمش حیاط ماشین سواری میکنن باهاش بازی کنم باهاش اما بازم گریه میکنه همش دنبال پدرش گریه میکنه که منو ببره اونم کار داره نمیتونه که همش پیش این باشه منم هر کاری میکنم سرشو گرم کنم دنبال پدرش گریه نکنه نشدنیه که نشدنیه دیگه کم میارم از بس باهاش حرف میزنم نازشو میکشم که گریه نکنه هر کاری بگید کردم بخدا سر کتاب هم باز کرذم اما بازم اروم نمیشه اصلا دیگه موندم چیکار کنم از دست گریه هاش از صبح تا شب ۱ ساعت اروم نیس که بگم ارومه منم مغزم استراحت میکنه نه همش گریه همش بهونه خسته شدم دیگه دیگه بعضاً عصبی میشم داد میزنم سرش میزنمش بعدش خودم ناراحت میشم خودم خودمو میزنم که دستم بشکنه چرا زدم 😭😭😭😭😔😔
مامان آقا مهراد❤️ مامان آقا مهراد❤️ ۱ سالگی
مامانایی که تجربه دارین میشه راهنماییم کنین ؟
مهراد ۲۰ ماهش رو داره تموم‌میکنه و به شیر به شدت وابسته هست که جدیدا باعث وابستگی شدیدش به خودمم شده، میخوام از شیر بگیرمش به خاطر همین شروع کردم یه ۱۰ روزیه وعده های شیر خوردنش رو کم کردم و با هرچیزی که فکرش رو بکنین سرگرمش میکنم که اونوقت که شیر میخواد بهش ندم و فاصله بندازم بین وعده هاش
الان گاهی مثلا ۱۰ صبح بهش شیر دادم میره تا ۲ عصر که شیر بخوره و بخوابه ولی بعدش که میخوره بیچاره ام میکنه دیگه ول کنم نیست
یا اگر مثلا بریم بیرون یا مهمونی ۴ عصر بهش شیر داده باشم میره تا ۱۰ شب که خودش بیاد درخواست کنه ولی خب تا صبحش به هیچ عنوان ازم جدا نمیشه و حتی توی خواب هم دستش از سینه ام جدا بشه بیدار میشه
هربار که کم کنم و بهش ندم بعدش قشنگ تلافی میکنه و به خاطر همین تدریجی گرفتن واقعا سختم میشه
به نظرتون مشکلی نداره من تلخک بزنم یا یه دفعه از شیر بگیرمش ؟ حس میکنم با اینجوری تدریجی گرفتن بدتر اذیت میشه
مثلا من دیروز عصر ۳ ساعت پیشش نبود و فاصله شیر خوردن۲ وعده اش شد ۴ ساعت
ولی خدا شاهده تا صبح دهنم سرویس شد از ساعت ۱۰ تا ۱۲:۳۰ که فقط تو دهنش بود بازی کرد باهاش و ولش نمیکرد بعد دوباره ۲ بیدارشده تا ۳ همین اوضاع بعد از اون ساعت ۴:۳۰ تا ۵:۱۵ توی دهنش بود .دوباره ۶:۲۰ دقیقه بیدار شده تا ۷:۱۵ هی از سر کولم بالا رفته و شیر خورده که اخر کار از خستگی بلند گفتم بسه دیگه گریه کرده بازم خورده و خوابش برد 😥😭