بخدا یه روز تحمل نمی کردیم حساب کنین چن تا عروس تو یه خونه. عروس لباس شستن مامانم میگع اب از رودخانه اوردیم حیاط سشتیم ظرف هارو لباس های همه رو رفتیم درو هیزم گله داری نون هم نبوده بخوریم. نوکری همهرو باید میکردم شیر دوشیدن زور گفتن عروس بردارشوهر پدرشوهر مادر شوهر اصلا ازبس کار داشتن نتونستن فکر کنن حالا مه نمیتونم دکمه لباس شویی بزنیم لباسامونو بشوره
و بیشترین چیزی که خیلی هارو اذیت میکنه تنها بودن کمک نداشتن قدیما کل محله فامیل بودن هر موقع کمک میخواستی همه بودن الان هیچ به هیچ شوهرامون که همش برای تامین زندگی سرکار هستن مادرای تنها خونه هیچکس هم کمک حالمون نیست 😢😢
والاااا کاش هم مثل قدیم بود نهایتش ی کهنه شستن برامون اضافه میشد وگرنه کارای قدیم رو ماهم انجام میدیم ولی دلشون شاد بود همش دورهم بود تجملات کمتر بود اعصابشون آرام تر بود ازدواج کردن خیلی راحتتر بود وخیلی چیزای دیگه
نسل سوخته دراصل ماهاییم ازاسترس رگ کمرم گرفته نمیتونم تکون بخورم
نسل ما سختتر هس عزیزم من حاضرم هرجور سختی رو بکشم ولی از استرس ب دور باشم قدیمیا اگر رفاه نداشتن عوضش استرس نداشتن نعمتی ک تو زندگی الان نیست...
قدیم هم جنگ بود، قحطی بود، خشکسالی بود. خاطرات مامان بزرگ ها رو گوش کنیم سختی داشتن. کدوم ما حاضریم تو یه اتاق بدون آشپزخونه حمام دستشویی آب برق گاز تلفن موبایل زندگی کنیم اونم با چند تا بچه. تنها خوبیه قدیم صفا و صمیمیتی بود که داشتن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.