سوال:حالم خیلی بده😔
چند روز بود همسرم همش گیرای بیخود میداد اذیت میکرد همش می‌گفت بچه چرا گریه می‌کنه اعصابمو خورد می‌کنه فلان.میدونم تو فشاره چک داریم بدهی داریم ولی خب منم پا به پاش غصه میخورم.دیروز رفتیم پارک دور زدیم اومدیم خونه پایین مادرشوهرم اومد تو حیاط همسرم داشت رستا رو از کالسکه برمیداشت پای بچه گیر کرد دوباره نق زد گریه کرد گفت هی زر میزنه تا حالا بچه اینجوری ندیدم فلان فلان مادرشوهرمم گفت آره صداش میاد گریه می‌کنه.گفتم بچه گریه داره خنده هم داره یهو کوبید به کالسکه شروع کرد چرت و پرت گفتن منم بچه رو گرفتم از مادرشوهرم اومدم بالا گفتم خیلی زندگی خوبی درست کردی برامون زبونت درازه.کاش رستا رو نمیگرفتم خیلی عذاب وجدان دارم مامانش یجوری نگام کرد.🥺ده دقیقه بعد آشتی کردیم همش میگم کاش چیزی نمیگفتم جلوی مادرش

هیچوقت جلو کسی بحث نکنین
شوهرتم نادونی کرد بحث کرد تو چیزی نگو همونجا تموم شه
بعدش بشین حرف بزن که جلو کسی بحث نکنیم حتی قهر بودیم تو جمع طوری باشیم که کسی متوجه نشه ما قهریم
اینطوری جلوی خیلی دخالتا رو گرفتین.. زندگیتون به خطر نیوفتاده و احترامتون تو جمع همیشه حفظه.. صورت خوشی نداره زوجی پیش کسی حتی مادر بحث کنن
من همیشه به شوهرم میگم و متاسفانه بعضا بحث میکنه جلو مادرش ولی من چیزی نمیگم

من که الان سه روزقهرم باهاش
ظهری خونه مادرشوهربراناهاربودیم ازشیفت اومدناهاربخوره بره من حتی نگاه توصورتش نکردم