۴۶ پاسخ

ببخشید چطوری یعنی انجام میده ؟؟؟

عفونت یا خارش نداره

تو اون لحظه نمیتونی حواسشو پرت کنی؟
خوراکی بدی؟
حموم ببری؟ بدی کلیپ نگاه کنه؟

عزیز دلم واقعا ناراحت شدم بخاطر مشکل شما و دختر گل تون...ولی یه راهنمایی خواهرانه گفتم بهت بکنم حالا ک میگی آزمایش ادرار دادی و خداروشکر عفونت ادرار نداشته بجاش ببر پزشک زنان بذار با احتیاط کامل واژنو بررسی کنه شاید مثل ما خانوما عفونت قارچی گرفته و خارش داره و دستکاری و خاروندن اون ناحیه بهش آرامش میده..من خودم از اول زندگیم دو مرتبه عفونت قارچی گرفتم و دقیقا همین شرایط و داشتم اصلا انقد خارش داره آدم دوست داره فقط با دستش بخارونه ک یکم آروم بشه...به حرفم گوش کن و پزشک متخصص زنان ببر...اگه قارچ بود ک دارو میده و انشالله ب سرعت درمان میشه..اگه هم نبود بعد تکلیفت مشخصه ک باید تحت درمان روانشناس کودک باشه

بنظرم هرچی بگین بدتر میشه بهترین راه هواس پرتیه من دخترم بخواد به اون قسمت دست بزنه فورا میگم که شلواره خراب میشه دیگه دست نمیزنه یا یه چی نشونش میدم دیگه نمیزنه شما از اول باید نمیذاشتین انقد حساس بشه و براش جذاب بشه حالا هم با داد زدن اصلا حل نمیشه فقط هواسشو پرت کنی که از سرش بیفته تو این سن لمس کردن برای بچه جذابه

آره کوثر یاوری خوبه روانشناس کودکه...حتما ببرش پیش ایشون کمکت میکنه...یکمم سمج باش انقدر ببرش تاازسرش بیفته والا خودت دیگه اعصاب برات نمیمونه

از هوش مصنوعی کمک بگیر ببین چ راهکاری میده بهت

وای نگو منم مث تو نمیدونم دگ چیکار کنم بخدا دیونه شدم ازمایش کامل ازش گرفتن گف ن انگل داره ن عفونت ب مرور زمان ازین کارش دست میکشه ولی فعلا ک خبری نیس ۳سالش شده😐🥺💔

پس باید علت رو جستجو کنی. ببین چ موردی هست که شاید براش نگران کننده هست از ۱۵ماهگی درگیرش.کرده مثلا شاید اون‌تایم از شیر گرفتیش یا مثلا اونموقع یک جدایی بین تو دخترت بوده یا بین دخترت و همسرت یا دعوایی چیزی ک‌روی روانش اثر گذاشته

ریحانه جان باباش چی میگه؟؟

عزیزم واقعا درکت میکنم چون خودم شرایط شما رو داشتم والان حوصلم نمیشه توضیح بدم فقط این کارش اصلا از سرش نمیوفته شاید بشه هشت نه سالش ولی بازم کار خودشو انجام میده

بنظر من براش بادی بپوشون ک نتونه دربیاره یه مدت

عزیزم اختمالا خارش داره وگرنه وسط بازی به فکر این کار نمیافتاد دختر منم یه مدت اینطور بود خارش داشت

الهی بگردم
طفلک بی گناه
یه چیز قرمز بزنی بگی زخمش کردی از سرش نمی افته؟!

همون لحظه که شروع کرد با یه چیزی که هیجان اوره مشغولش کن که حس کارش بره

پماد بزن بش بگو دست نزن اووف میشی.
من با این کار تونستم دخترمو از اینکار منصرف کنم

هر بار چقد طول میکشه؟

احساس میکنم بچه خارش داره یا عفونته..فک کنم خودارضایی باشه

شاید خارش داره، دونه ای چیزی داره، و الان عادت کرده به این کار
زود به زودبشورش، دکتر ببر معاینه کنه ببینه مشکلی نداره

خیلیی سختههه شاید ارثی هم باشه من که تا یکم میبینم میخاد انجام بده سریع حواسشو پرت میکنم دختر من ۳سالشه اصلا شورت نمیپوشه بزور پاش میکنیم با دعوا ولی تا حالا ندیدم اونجوری اعتیاد میاره آخه

چجوری ینی

بنظرت ارضا هم میشه؟ یعنی به اوج میرسه؟ یا فقط لذت میبره

پسرم تاره از پوشک گرفته بودم یکسره آلتش دست میزد منم شورت پوشوندم از سرش افتاد

عزبزم آزمایش عفونت اداری گرفتی ازش

حرف‌ نمیزنه؟

اولین بار ک این‌کارو‌کرد حواسش رو پرت مبکردی

خب از کجا میفهمی خودارضایی میکنه

بله دیدم این موردو

از پوشک تازه گرفتیش؟ وقتی پوشک داشت هم همین بود؟؟ شورت حتما براش بپوش سعی کن شلوار کمرش تتگ تر باشه براش بپوشی سرشو خیلی خیلی زیاد گرم کن و حتما دکتر ببرش باز

خواهر خودم وقتی کوچیک بود بدنش رو به زمین می‌مالید ولی دست به اندامش نمیزد دکتر گفت طبیعیه تو سن پایین ولی تو سنین بالاتر باید پیگیری بشه

دخترت کامل صحبت میکنه؟

اسم علمی‌ مستی بیشن هست خود ارضایی دختر من هم داشت شدید ولی الان از سرش افتاده

ممکنه خارش داشته باشه

عزیزم فیلمی چیزی دیده؟؟

بهش تذکر بدی ک کار بدی وفلان. هیشکی انجام نمیده و...
سرگرمش کنی همون لحظه نمیشه

به نظر من هواسشو‌پرت کن همون لحظه که میبینی ببر بیرون تراس جلو پنجره
جلو آب یا هر جا که فقط هواسش پرت شه

یه پیج تو اینستا هست کلا راجبع خود لمسی هستش و درمان میکنه
درست بشه اینستا میفرسم برات با اونم یه مشورت بکن

پسر منم چند ماه پیش داییم براش اسب بادی گزفت قدش نمیرسید درست بشینه روش بیشتر ناحیه تناسلیش برخورد داشت با اسبه
حالا میره رو هرجا بتونه میشینه خودشو تکون میده صدای نفساش تغییر میکنه و عرق مسکنه
تا جایی که بشه واکنش نشون نمیدم ولی فکر میکنم بیشتر شده

یه خانمی توی گهواره میگفت دخترش انجوری بوده ک روانشناس کنه باید بازی های حسی و مسی پلی انجام بده
حس های دیگه اش باید تقویت بشه

اون ترشح رو هم دختر من گاهی داره حالا برم دکتر میخوام بپرسم ببینم طبیعیه یا نه

خودارضایی نیس خود لمسیه
دختر منم بعد ترک پستونک انجام میداد
حق داری خیلی صحنه بد و ناراحت کننده ایه
باهاش بازیای بپر بپر زیاد انجام بده خستش کن
سریعم حواسشا پرت کن

دختر خواهرشوهر منم یه وقت روی دوچرخه یا چیزی باشه که که لبه اینا داشته باشه دیدم خودشو میماله ولی نه در حد دختر شما عزیز خیلی حس بدیه🥲

عزیزم چقد سخته این جور چیزارو دیدن نمیشه موقعی که میخواد انجام بده سریع با یه چیزی سرگرمش کنی ببریش بیرون یه جوری گولش بزنی از سرش بیفته

شاید استرس داره یا واکنش نشون دادی به این کارش تکرار میکنه با اورولوژ حرف بزن

شايد زياد مواد غذايي گرم ميدي
طبع مزاجيش تغيير كرده

پسر منم گاهی میخوایه با شکمش بازی میکنه

کسی از اطرافیانش تجربه نداره بهم کمک کنه؟؟؟

سوال های مرتبط

مامان راد مامان راد ۳ سالگی
سلام
من چند وقته روی عصبانیتم تمرکز کردم و موقعیکه عصبانی میشم
همونجا جلوی پسرم به خودم میگم
وااای من دارم عصبانی میشم و پا میشم میرم یه جای خلوت میشینم و با صداییکه پسرم بشنوه میگم
الان بهتره نفس عمیق بکشم
و شروع میکنم
بعد میگم بهتر دست و صورتمو با آب خنک بشورم و یکم راه برم

بعد از انجام این کارها میگم خب بهتره برم کارهامو انجام بدم
راد مامان شما هم بازی که دوست داری انجام بده

و این روش رو تقریبا از اول بهمن شروع کرده بودم

امروز اتفاقی داشتم اتاق خوابمو مرتب میکردم که صدای راد رو شنیدم
اسباب بازیش شکسته بود هم ناراحت و هم عصبانی بود
صداش اینجوری بود که
یکم راه برم بعد دستامو بشورم
میرم پیش ماما نفس عمیق بکشم

قشنگ بود برام، بعد از ۳ ماه هم روی من تأثیر خوبی داشته و هم روی پسرم
چون اینجور مواقع بچه‌ها قشقرق بپا میکنند و تا بیاد درست شه و … پدر و مادر هم کلی تذکر به بچه میدن و از طرفی اوضاع یکم بهم میریزه
شما چه کارهایی انجام دادید که تأثیر مثبتشو دیدید؟
مامان محمدحسام مامان محمدحسام ۳ سالگی
سلام بچه ها همین الان از یه چیزی یادم اومد چقد دلم گرفت و غصه دار شدم
من تغاری بودم و بچه ی پنجم خونواده
هروقت خواهر و برادرام میخواستن رختخوابا رو جمع کنن من میرفتم وی همون تشک و پتو دراز میکشیدم و اونا با شوخی و خنده جریانو برگزار میکردن و منم کلی میخندیدم الان بچم همون کارو میکنه بار سوم حوصله م سر میره و یا داد میزنم یا اون کارو ول میکنم تا بره اونور...میخوام بگم از این دست امور خیلی زیاد بود و من با خواهر برادرام کلللی اینجوری حال کردم و الان میبینم ک توی دهه ی ۳۰ سالگی ام و زیاد حوصله ی حال کردن با بچمو ندارم شایدم دارم اما کاری که ۴تا خواهر و برادری که مث من بچه بودن و عاشق بازی بودن رو من ۳۰ ساله اگه بخوامم نمیتونم انجام بدم!
چند وقته ک توی اقدامم و باردار نمیشم و مشکلات رحمی هم دارم خیلی دلم بچه میخواد و واااقعا دلم از تنهایی و بی همزبونی بچم به درد میاد
خواستم بگم اگه امکانشو دارین حتما بچه بیارین تک بچه خیییییلی گناه دارخ حتی اگه مهربون ترین پدرومادر دنیا باشین بچه هم بازی و همزبون میخواد اونم کسی ک باهاش توی یه خونه باشه نه همسایه خواهر و برادر میشه نه فامیل!به بچه هامون ظلم نکنیم فکر نکنیم همه چی اسباب بازی و دوچرخه و مسافرته...ب حرفام فکر کنین
مامان مهراد مامان مهراد ۳ سالگی
مامانا سلام. دلم برای گهواره تنگ شده بود گفتم یه عرض سلامی کنم. چطورید؟ خوبید همگی؟ چه خبرا؟؟
از فردا باید برگردیم به تنظیمات کارخونه. من که اصلا آمادگیشو ندارم دوباره هرروز درگیر بهانه گیری های بچه باشم. پسرم دائم دست آدم رو میگیره و بلند می‌کنه و یه چیزی میخواد. جدیدا هم اگه چیزی بهش ندیدم پاشو می‌زنه زمین یا گریه میکنه یا ما رو میزنه. این رفتارش خیلی زیاد شده. جایی هم که میریم با دختر خواهرشوهرم نمی‌سازه و هی میره سراغش یه انگولکی میکنه و اونم صداش درمیاد.
خلاصه اصلا حوصله این کاراشو ندارم و دیگه نمیدونم چطور میشه این موضوع رو حل کرد. شما هیچوقت با مشاور یا روانشناس مشورت کردین؟ من قبلا که صحبت کردم میگفت وقتی بچه به حرف بیاد این رفتاراش کم میشه و می‌گفت باید باهاش بازی کنی و زیاد باهاش حرف بزنی.
توی این ایام ماه رمضون و تعطیلات خیلیی کم باهاش بازی کردم شاید به خاطر اون باشه. نمیدونم!
چقدر وقتی کوچیک بودن راحت‌تر بود. حداقل دوسه بار تو روز می‌خوابیدن یه نفسی می‌کشیدیم.
خلاصه بهتون بگم که نمیدونم چطوری باید سختی بچه داری رو کم کرد. واقعا هر روزش پر از چالش های فراوونه.
مامان مینی سید🤱 مامان مینی سید🤱 ۳ سالگی
مامان ❤  hana ❤ مامان ❤ hana ❤ ۳ سالگی
آخر شبی یکم درد دل کنم بعد بخوابم 😅😅😅

شوهرم یه ماهه ک نیست رفته اصفهان واسه خاطر کارش ....
دخترم یه هفتس ک بشدت بهونه گیر شده و مدام میگه پس بابا کی میاد
اون سرکار نمیتونه بیاد ما بریم پیشش
صب ک بیدار میشه میره اتاقا رو دنبال باباش میگرده
چیزی هم نمیگه بعدش یه گوشه کز میکنه

از ۹ صب ک بیدار میشه تا ۱۱شب ک بخوابه باهاش وقت میگذرونم بازی بیرون مغازه نقاشی .....

دیگه واقعا کم اوردم
احساس میکنم دخترم از دوری پدرش داره افسرده میشه تلفنی و تصویری ک با باباش حرف میزنه بغض میکنه

گوشیمو میبره تو اتاق ب باباش ویس میده بعد میرم گوش میدم ب صداش گریه ام میگیره
همش میگه بابام دلم برات تنگ شده
بابا بیا دیگه
بابا نهار اینو خوردم
بابا رفتم اینو خریدم
بابا رفتم حموم
واسه باباش توضیح میده کلان هر روز شرح حال میده 😅😅
باباشم خیلی وقت میزاره تک تک ویس هاشو جواب میده با اینکه کارش خیلی شلوغه و احتیاج ب تمرکز زیادی داره

امروز بردمش تو حیاط مادرشوهرم گفت بزار بیاد پیشم تنهام
یعنی شاید ۲ دقیقه طول کشید تا رفتم دستشویی و بعدش رفتم دنبالش دیدم یه نعلبکی چایی با ۶ تا قند داده ب بچه ....میخندید میگفت ۶ تا قند بهش دادم بخوره
خواهش کردم ازش ک اصلا ب بچم چایی و قند نده
ب زور خودمو نگه داشتم چیزی نگم بهش بخدا

چقدر زود بزرگ شدیم چقدر مادر بودن ما رو پخته و با تجربه میکنه چقدر سختی ها رو بخاطر بچمو ن تحمل میکنیم و دم نمیزنی